Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English
Persian
volt
واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
volts
واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
Other Matches
e.m.f
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
electromotive force
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
ohms
واحد مقاومت الکتریکی درسیستم متریک
ohm
واحد مقاومت الکتریکی درسیستم متریک
electromotive force
نیروی محرکه الکتریکی
back voltage
نیروی ضد محرکه الکتریکی
thermie
واحد کار یا انژی الکتریکی درسیستم متریک
volts
واحد نیروی محرکه برقی
volt
واحد نیروی محرکه برقی
hertz
واحد فرکانس در سیستم متریک
newton
واحد نیرو در سیستم متریک
watt
واحد توان در سیستم متریک
watts
واحد توان در سیستم متریک
ton
واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
steradian
واحد زاویه صلب در سیستم متریک
tons
واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
tesla
واحد چگالی یا انبوهی شارمغناطیسی در سیستم متریک
coulomb
سیستم بین المللی واحد بار الکتریکی
electric drive
محرکه الکتریکی
weber
واحد شار مغناطیسی درسیستم متریک
nits
واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
lumen
واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک
nit
واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
absolute system of units
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
poise
واحد ویسکوزیته دینامیکی درسیستم غیر متریک
driving force
نیروی محرکه
firepower
نیروی محرکه
propellent
نیروی محرکه
propellant
نیروی محرکه
hydro
نیروی محرکه اب
propellants
نیروی محرکه
propulsion
نیروی محرکه
slugged
واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
slug
واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
slugs
واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
impulse charge
نیروی محرکه اولیه
induced e.m.f.
نیروی محرکه القائی
magneto e.m.f.
نیروی محرکه مغناطیسی
magnetomotive force
نیروی محرکه مغناطیسی
dynamically
وابسته به نیروی محرکه جنباننده
dynamic
وابسته به نیروی محرکه جنباننده
dynamoelectric
دارای نیروی محرکه برقی
locomotive
حرکت دهنده نیروی محرکه
hydraulic
وابسته به نیروی محرکه اب هیدرولیک
locomotives
حرکت دهنده نیروی محرکه
metric system
سیستم متریک
power plant
کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
power plants
کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
metric system of measurement
سیستم اندازه گیری متریک
metric system
سیستم مقادیر واوزان ومقیاسات متریک
hidden momentum of population growth
نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
electric force
نیروی الکتریکی
ampFre
واحد اندازهگیری میدان الکتریکی
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
voltages
نیروی الکتروحرکتی در واحد ولت
voltage
نیروی الکتروحرکتی در واحد ولت
electromagnetic
ایجاد میدان مغناطیسی در اثر نیروی الکتریکی
electrical
سیستم الکتریکی
volts
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
volt
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
international call
سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
available
بیشترین قدرت الکتریکی یا پردازش یک سیستم
pieze
واحد فشاری در سیستم غیرمتریک
galico
واحد شتابهای بسیارکم در سیستم غیرمتریک
phot
واحد شدت روشنایی در سیستم غیرمتریک
an system
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
army personnel system
سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
coulomb's law
نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
inched
واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inches
واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inching
واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inch
واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
grain
واحد وزن در سیستم غیرمتریک معادل 8460/0گرم
surges
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surged
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surge
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
building blocks
واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
building block
واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
reactionpropulsion
سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
resolution
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
resolutions
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
sthene
واحد نیرو در سیستم غیرمتریک معادل نیرویی که به جرمی برابر یک تن شتاب یک متر بر مجذور ثانیه
resets
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
reset
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
attached processor
ریز پردازنده جدا در سیستم که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی توابع خاصی را انجام میدهد
coriolis force
نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
interrupts
اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupt
اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupting
اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
addressed
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
addresses
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
address
شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
centrifugal
با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
electrostatic
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
metric
متریک
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
International System of Units
سامانه متریک
bathymetric
باتی متریک
power
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
metric horsepower
اسب بخار متریک
metric ton
تن متریک یا تن هزار کیلویی
metric space
فضای متریک
[ریاضی]
morpheme
واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
cpu
واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
magneto electricity
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
reenforceŠetc
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
juggernauts
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernaut
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
peripheral
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
functional unit
واحد در حال کار واحد تابعی
expeditionary
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
variable speed drive
محرکه پلهای
lineshaft drive
محرکه انتقال
impulse charge
خرج محرکه
drive shafts
محور محرکه
drive shaft
محور محرکه
splenius
عضله محرکه
gasoline driven
محرکه بنزینی
group drive
محرکه گروهی
drives
محرکه گیربکس
drive
محرکه گیربکس
motor drive
محرکه موتوری
driving clutch
کلاج محرکه
driving power
قدرت محرکه
driving pulley
قرقره محرکه
motivational factors
عوامل محرکه
integrated
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
dynamic pressure
فشار محرکه درونی
power plant
محرکه وسیله نقلیه
final drive
محرکه محور عقب
diesel driven generation set
دستگاه محرکه دیزلی
powerhouse
مرکز قوه محرکه
power plants
محرکه وسیله نقلیه
main drive motor
موتور محرکه اصلی
powerhouses
مرکز قوه محرکه
d.c. drive
محرکه جریان دائم
rear axle drive
محرکه چرخ عقب
cone pulley drive
محرکه صفحه پلهای
hydropower
قوه محرکه مولد برق
abasia
عدم همکاری عضلات محرکه
ship influence
عامل محرکه عبور کشتی
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
buoyancy
نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force
نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
electrical and otherwise
الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
self propulsion
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
counter force
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
allocated manpower
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
desk accessory
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
policonic projection
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
bifuel propulsion
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
coupling
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
natives
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
native
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
download
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
design phase
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
chcp
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
demanded
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
ES IS
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
demand
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
tar
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
demands
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
standby
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
system diagnostics
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
three phase four wire system
سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
automatic levelling
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
building block principle
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
standbys
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
bridges
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf
متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridge
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com