English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English Persian
twist واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twisting واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twists واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
Other Matches
forward dive شیرجه رو به اب با چرخش
whip stall شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
strufe با هواپیما شیرجه زدن شیرجه زیر اتش
aerial pickets شیرجه هوایی شیرجه از راه هوا
waltz three سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
clearance diving شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
clear one's ears متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
single action یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
swan dive شیرجه
dived شیرجه
nosedive شیرجه
nosediving شیرجه
nosedives شیرجه
dive شیرجه
nosedived شیرجه
plunges شیرجه
springboarder شیرجه رو
diver شیرجه رو
power dive شیرجه
header شیرجه با سر
headers شیرجه با سر
somersaulting شیرجه
somersaulted شیرجه
somersaults شیرجه
jackknife شیرجه جک
plunge شیرجه
plunged شیرجه
somersault شیرجه
springboards تخته شیرجه
plunged شیرجه رفتن
cutaway شیرجه تو و پشت به اب
reverse dive شیرجه وارونه
plunges شیرجه رفتن
spring board تخته شیرجه
squat under the ball توپگیری با شیرجه
picketing شیرجه رفتن
somerset شیرجه معلق
boarded سکوی شیرجه
swan dive شیرجه فرشته
board سکوی شیرجه
to plunge he first شیرجه رفتن
springboard تخته شیرجه
dive شیرجه رفتن
tucks شیرجه جمع
tucking شیرجه جمع
platforms سکوی شیرجه
platform سکوی شیرجه
diving شیرجه رفتن
layouts شیرجه فرشته
layout شیرجه فرشته
plunge شیرجه رفتن
diving board تختهی شیرجه
tuck شیرجه جمع
diving boards تختهی شیرجه
nosedive شیرجه رفتن
nosedived شیرجه رفتن
dived شیرجه رفتن
nosediving شیرجه رفتن
nosedives شیرجه رفتن
high board سکوی شیرجه 3 متری
full gainer شیرجه وارونه با پشتک
header سردسته هواپیمای شیرجه
headers سردسته هواپیمای شیرجه
flopper دروازه بان شیرجه رو
low board سکوی یک متری شیرجه
back dive شیرجه از پشت و فرود با پا
back flip شیرجه پشتک وارو
inward dive شیرجه پشت به استخر
bail out پریدن و شیرجه رفتن در اب
power dive شیرجه رفتن هواپیما
bomb out شروع شیرجه از هواپیما
headlong بی پروا شیرجه رونده
dive angle زاویه شیرجه هواپیما
armstand dive شیرجه توام با بالانس
gainer درخت ارغوان شیرجه از پشت
racing dive شیرجه افقی دراغاز مسابقه
belly whopper شیرجه شناگر برروی شکم
back jackknife شیرجه از جلو بصورت کارد
towers برج شیرجه به ارتفاع 01متر
towered برج شیرجه به ارتفاع 01متر
tower برج شیرجه به ارتفاع 01متر
to jackknife <idiom> سیخ شیرجه زدن [شنا]
dive bombing بمباران کردن در حالت شیرجه
degree of difficulty درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
diver badge نشان پرواز با هواپیماهای شیرجه و عمودرو
nose dive ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
jackknife بازو بسته شونده شیرجه رفتن
picketing شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
beat up شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
smothered شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
beat-up شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
smothering شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smother شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
target diving شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
flops شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopped شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
nose down خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
twirling چرخش
whirled چرخش
head rolling سر چرخش
revolutions چرخش
whirl چرخش
rotation چرخش
twirls چرخش
twirled چرخش
wheels چرخش
wheeling چرخش
wheel چرخش
whirling چرخش
whirls چرخش
twirl چرخش
circulation چرخش
gyrations چرخش
volte face چرخش
volte-face چرخش
wrench چرخش
wrenched چرخش
wrenches چرخش
rotational چرخش
swirl چرخش
swirled چرخش
swirling چرخش
gyration چرخش
circulations چرخش
whirlpool چرخش اب
whirlpools چرخش اب
turn چرخش
turns چرخش
swirls چرخش
spin چرخش
spins چرخش
trolls چرخش
levorotation چرخش به چپ
troll چرخش
revolution چرخش
turnabouts چرخش به یک طرف
turnabout چرخش به یک طرف
vertical scrolling چرخش عمودی
trepan چرخش انحراف
gyoradius شعاع چرخش
optical rotation چرخش نوری
williamson turn چرخش ویلیامسون
free rotation چرخش ازاد
upturn چرخش ببالا
radius of gyration شعاع چرخش
magnetic ritation چرخش مغناطیسی
kick turn نیم چرخش
rotational speed چرخش بر دقیقه
rotation چرخش دوران
improper rotation چرخش نامتعارف
number of revolutions چرخش بر دقیقه
rotation مقدار چرخش یک شی
rev چرخش بر دقیقه
rpm چرخش بر دقیقه
revs per minute چرخش بر دقیقه
revolutions per minute چرخش بر دقیقه
high spin چرخش زیاد
varimax rotation چرخش واریماکس
upward rotation چرخش رو به بالا
compass swing چرخش خط محوری
disrotatory motion چرخش ناهمسو
concentricity دقت چرخش
conrotatory motion چرخش همسو
cyclostat دستگاه چرخش
speed of rotation چرخش بر دقیقه
rotatable چرخش پذیر
radius of giration شعاع چرخش
quartimax rotation چرخش کوارتیماکس
proper rotation چرخش متعارف
orthogonal rotation چرخش عمودی
pick and roll ایجاد سد و چرخش
fractional turn چرخش کسری
pivot ship ناو چرخش
rotational post شغل در چرخش
rotational speed سرعت چرخش
upright spin چرخش ایستاده
turn table میز چرخش
topspin چرخش توپ
angle of rotation زاویه چرخش
axis of rotation محور چرخش
molecular rotation چرخش مولکولی
specific rotation چرخش ویژه
body english چرخش بی اختیار
oblique rotation چرخش مایل
sidespin چرخش توپ
sidespin چرخش انحرافی
sidespin چرخش بیک سو
pivot point مرکز چرخش
wrests چرخش پیچش
roll چرخش گردش
chases پایه چرخش
rolled چرخش گردش
chased پایه چرخش
chase پایه چرخش
turn-offs محل چرخش
turn-off محل چرخش
rolls چرخش گردش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com