Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (9 milliseconds)
English
Persian
nervous breakdown
واماندگی روانی
[پزشکی]
Other Matches
lag
واماندگی
stalling
واماندگی
failure
واماندگی
stall
واماندگی
failures
واماندگی
lags
واماندگی
lagged
واماندگی
reingestion stall
واماندگی کمپرسور درتوربینهای گاز
retreating blade stall
واماندگی تیغه پس رونده هلیکوپتر
compressor bleed air
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
vortex breakdown/brust
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
psychological
روانی
facility
روانی
subversive
روانی
psychic
روانی
fluency
روانی
psychical
روانی
mental
روانی
subversives
روانی
liquid limit
حد روانی
flows
روانی
yield point
حد روانی
fluidity
روانی
volubility
روانی
freedoms
روانی
freedom
روانی
flowed
روانی
flow
روانی
mellifluence
روانی
playing the man
بازی روانی
psychasthenia
ضعف روانی
mental illness
بیماری روانی
psychiatric hospital
بیمارستان روانی
psychiatric nurse
پرستار روانی
psychiatric social work
مددکاری روانی
physical psychological
جسمی- روانی
physical psychological
تنی- روانی
mental health
سلامت روانی
mental hygiene
بهداشت روانی
mental health
بهداشت روانی
mental examination
معاینه روانی
mental status
وضع روانی
mental economy
اقتصاد روانی
psychiatric disorder
اختلال روانی
mental disturbance
اختلال روانی
mental test
ازمون روانی
psychological test
ازمون روانی
mental disorder
بیماری روانی
neurasthenia
خسته روانی
mental disorder
اختلال روانی
psychic apparatus
دستگاه روانی
psychic blindness
نابینایی روانی
psychic deafness
ناشنوایی روانی
psychomotor
روانی- حرکتی
supersensible
روحی روانی
psychopathy
معالجه روانی
psychopathy
اختلالات روانی
psychopaysical
روانی- فیزیکی
psychopharmacology
داروشناسی روانی
psychosexual
روانی- جنسی
psychosocial
روانی- اجتماعی
psychosurgery
جراحی روانی
psyho
بیمار روانی
sociopsychological
اجتماعی- روانی
stream of consciousness
تسلسل روانی
versatility
روانی مهارت
psychological space
فضای روانی
psychological scale
مقیاس روانی
psychological operations
عملیات روانی
psychic energy
نیروی روانی
psychic secretion
تراوش روانی
psychic trauma
اسیب روانی
psychodiagnosis
تشخیص روانی
psychogenesis
پدیدایی روانی
psychognosis
شناخت روانی
psychograph
نمودار روانی
psycholepsis
افت روانی
psycholepsy
افت روانی
psychological environment
محیط روانی
psychological factors
عوامل روانی
psychological field
میدان روانی
mental disease
بیماری روانی
complexes
عقده روانی
moods
وضع روانی
nervous breakdown
فروباشی روانی
stresses
فشار روانی
nervous breakdown
بحران روانی
nervous breakdowns
فروباشی روانی
nervous breakdowns
بحران روانی
analeptic
نیروبخش روانی
stress
فشار روانی
neurosis
اختلال روانی
mood
وضع روانی
psychoanalysis
تحلیل روانی
complex
عقده روانی
sanity
سلامت روانی
psychiatry
پزشکی روانی
fluidity
روانی بیان
psychotic
بیمار روانی
psychotherapy
درمان روانی
psychosis
بیماری روانی
mentally
از نظر روانی
psychological warfare
جنگ روانی
stressing
فشار روانی
cathexis
انرژی روانی
cathexis
تمرکز روانی
liquid limit test
ازمون حد روانی
liquid limit
مرز روانی
flows
روانی سلاست
flowed
روانی سلاست
ease of style
روانی انشا
intrapsychic
درون روانی
psychopath
بیمار روانی
endopsychic
درون روانی
gift of the gab
روانی زبان
mental conflict
تعارض روانی
exopsychic
برون روانی
cathexis
نیروگذاری روانی
neuroses
اختلال روانی
mental derangement
اشفتگی روانی
flow
روانی سلاست
psychopaths
بیمار روانی
psychonomics
محیط شناسی روانی
psychopathology
اسیب شناسی روانی
psychosomatic disease
بیماری روانی- تنی
stressing
تنش جسمانی- روانی
psychomotor tests
ازمونهای روانی- حرکتی
nervous breakdown
ناتوانی روانی
[پزشکی]
psychopathologist
اسیب شناس روانی
nervous breakdown
درماندگی روانی
[پزشکی]
psychotherapeutic
وابسته بدرمان روانی
phrenology
جمجمه شناسی روانی
psychopaths
مبتلا بامراض روانی
psychopath
مبتلا بامراض روانی
stress
تنش جسمانی- روانی
stressable
<adj.>
فشار روانی پذیر
viscosity
ناروانی کند روانی
reflux condenser
چگالنده باز روانی
reflux column
ستون باز روانی
reagent
موضوع ازمایش روانی
stress tolerance
تحمل فشار روانی
stresses
تنش جسمانی- روانی
to speak with f.
به روانی سخن گفتن
psi ability
توانایی فرا روانی
neuropsychiatric
مرض روانی و عصبی
psychognosy
مطالعه عمیق روانی
neuropsychiatric
درمان روانی عصبی
depth psychology
تجزیه و تحلیل روانی
psychognosis
مطالعه عمیق روانی
psychogalvanic response
پاسخ گالوانیکی- روانی
psychodrama
نقش گزاری روانی
psychodiagnostics
ابزارهای تشخیص روانی
psychological warfare
عملیات جنگ روانی
psychic determinism
علیت گرایی روانی
organic mental disorder
اختلال روانی عضوی
psychasthenia
خستگی روانی بی تصیمی
psychomotor retardation
کندی روانی- حرکتی
psychomotor agitation
بیقراری روانی- حرکتی
intrapsychic conflict
تعارض درون روانی
facility
وسیله تسهیل روانی
psychologism
پیروی از اصول روانی
pgr
بازتاب گالوانیکی- روانی
mental element of crime
عنصر روانی جرم
psychodynamics
پویش شناسی روانی
mental measurement
اندازه گیری روانی
psychogalvanic reflex
بازتاب گالوانیکی- روانی
california psychological inventory
پرسشنامه روانی کالیفرنیا
psychoneural parallelism
توازی نگری روانی- عصبی
mental deficiency
عقب ماندگی روانی وفکری
post traumatic stress disorder
اختلال فشار روانی پس اسیبی
psychognosy
تحقیقات روانی روان پژوهش
psychognosis
تحقیقات روانی روان پژوهش
psychopathology
علم اسیب شناسی روانی
psychomotor stimulant
داروی محرک روانی- حرکتی
acute stress reaction
واکنش حاد فشار روانی
dsm
راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
psychergograph
دستگاه اندازه گیری کار روانی
illinois test of psycholinguistic
ازمون تواناییهای زبانی- روانی ایلینوی
psychoneurosis
ناراحتی روانی در اثر حالت عصبی
cathectic
وابسته به تمرکز روانی شهوانی شده
depressions
کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
depression
کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
psychanalyze
بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
psychosurgery
جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
How does he
[she]
tick?
او
[مرد ]
[زن]
چطور
[از نظر روانی]
عمل میکند؟
schizoid
مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
consolidation psychological operation
عملیات روانی برای جلب همکاری مردم
strategic
استراتژیکی مربوط به خط مشیهای سیاسی واقتصادی و نظامی و روانی وجغرافیایی یا ملی کشور
subversion
نابود کردن قدرت یک حکومت ازنظرنظامی اقتصادی روانی فرهنگی سیاسی و اجتماعی
Hard architecture
[ساختمان محکم، غیر شخصی و بدون پنجره که معمولا زندان ها و بیمارستان های روانی به این سبک ساخته می شده است.]
psychbiology
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
psychological
عملیات روانی مربوط به روانشناسی روانشناسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com