English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
funded debt وامی که دربرابران وجوهی رااختصاص داده باشند
Other Matches
respondentia وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
shell sort الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند
pinole ارد ذرت بو داده که با شکرامیخته باشند
perfunctoriness چگونگی کاری که سرسری انجام داده باشند
whitleather پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
this is a fool to that این دربرابران هیچ است
proxy server کامپیوتری که کپی داده ها و فایلهای ذخیره شده روی سرور را ذخیره میکند تا به کاربران امکان دهد به سرعت به فایلها و داده دستیابی داشته باشند, اغلب حد وسط ی بین اینترنت یک شرکت و اینترنت عمومی است
manhood suffrage حق رای یا ا انتخاب که بمردهایی داده میشود که دارای سال قانونی باشند
scarf weld جایی که دو میل اهن را نیم ونیم کرده باهم جوش داده باشند
loan bank بانک وامی
advisory lock قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
the proceeds of the sale وجوهی که از فروش بدست می اید
map با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند
maps با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند
pillotage وجوهی که بابت راهنمایی کشتی وصول میشود
The funds collected so far . وجوهی که تا کنون گرد آوری شده است
lisps یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisping یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisped یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisp یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
theoric وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
colony گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
deadlock موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
anti- ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
rediscount rate نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد
contractual interest بهره کل وامی که وام گیرنده باید به وام دهنده بپردازد
enquiry تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
equality تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
pay as you go principle اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
source حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searches روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
data preparation امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
tailed داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tails داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tail داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data processing پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
CDs دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
the like of you باشند
array می باشند
arrays می باشند
implications B درست باشند
implication B درست باشند
shearling چیده باشند
inclusion B درست باشند
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
to be of the opinion that ... به این عقیده باشند که ...
to be tuned in to a channel کانالی را گرفته باشند
cradle scythe داسی که درچهارچوب کارگذاشته باشند
silver inwrought with gold سیمینهای که زردر ان کارکرده باشند
they are t of their doctrines موافب اصول خودمی باشند
corporations که دارای شخصیت حقوقی باشند
draught beer ابجوی که درچلیک شیردارریخته باشند
beer on draught ابجوی که درچلیک شیردارریخته باشند
corporation که دارای شخصیت حقوقی باشند
parallels اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallelled اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallelling اگر به توجه نیاز داشته باشند
velvet powdered with pearls مخملی که روی انرابادانههای مرواریداراسته باشند
paralleling اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallel اگر به توجه نیاز داشته باشند
special troops یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
paralleled اگر به توجه نیاز داشته باشند
person entitled to asylum پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند]
lashkar گروهی از قبایل هندی که مسلح باشند
hippocras شرابی که بان ادویه زده باشند
recognized asylum seeker پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند]
covenantee کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
floating harbour لنگرگاهی که ازموج شکنهای شناورساخته باشند
as like as two peas مانند سیبی که دو نیم کرده باشند
dish wash ابی که دران فرف شسته باشند
picked quarrel نزاعی که با بهانه یا عمداراه انداخته باشند
asylee پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند]
dish water ابی که دران فرف شسته باشند
mixed marriage پیوند مرمانی که از دو نژاد یادو کیش باشند
sexto کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
corporative state حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
varicosity جایی که چند سیاهرگ گشاد شده باشند
octet گروهی از هشت بیت که به صورت یک واحد باشند
duett قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
i p that they are both gone احتمال کلی می دهم که هردو رفته باشند
like two peas in a pod <idiom> مثل سیبی که از وسط دو نیم کرده باشند.
The applicants must be above [over] the age of 18. متقاضیان بایستی از هجده سال به بالا باشند
theocracies حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
sparse array ارایهای که در ان اکثرورودی ها دارای مقدار صفرمی باشند
lateral route جاده هایی که به موازات خط لجمن قرارداشته باشند
theocracy حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
lipoprotein مواد پروتئینی که حاوی مقداری چربی باشند
display tolerance میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
shot group گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
alternate که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
alternated که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
to greenwash نشان دادن که انگاری نگران محیط زیست باشند
peering هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
alternates که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
peered هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
peer هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
jump instruction پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
Shoppers were scrambling to get the best bargains. خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
scrap book مجموعه عکس هاوقطعاتی که از کتابهای دیگر بریده باشند
Afro- پیشنود به معنی آمریکایی که خانواده او از آفریقا آمده باشند.
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
source فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
associative addressing روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
checks محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
checked محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
initials خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialed خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
serials یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
storage ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
mass storage سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
gremlin خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
gremlins خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
transmission مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
transmissions مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
initialing خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
forward pointer اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
serial یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
cells در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cell در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
entity موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
entities موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
content addressable addressing روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
initialling خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialled خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
strobe سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
initial خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
parallel وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
wait time خیر بین یک درخواست برای داده و ارسال داده از حافظه
paralleled وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
serial وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
parallelling وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
serials وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
parallels وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
paralleling وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallelled وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
ascend مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascended مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
digital آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
receive ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
ascends مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
receives ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
long integer عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود
loops برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
looped برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
bureau ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
loop برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
verification بررسی تایپ صحیح داده یا سمت ارسال داده ازیک رسانه به دیگری
preparations تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
ddl بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
preparation تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
retrieval مکان دهی به حجمی از داده ذخیره شده درپایگاه داده ها وتولیداطلاعات ازداده
tree سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
bureaus ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
batches ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
batch ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
output bound وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
substitute character حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
analogue ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
onion skin language زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
control total جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
cim استفاده هماهنگ از میکروفیلم برای ذخیره سازی داده کامپیوتر و روشهای خواندن داده
analogues ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
soft clip area محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
input bound وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده هاانجام بدهد
doubled دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
db/dc DataCommunication/Base Data پایگاه داده- ارتباطات داده
extracting حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها
doubled up دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
extracted حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها
extracts حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها
double دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
paralleling ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com