English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English Persian
parasyntheton واژهای که ازراه اشتقاق وترکیب درست شود
Other Matches
to pause upon a word روی واژهای ایست کردن درادای واژهای معطل شدن
linguistics علم السنه واشتقاق لغات وساختمان وترکیب کلمات وصرف ونحو لسانیات
lexical واژهای
one word sentence جمله تک واژهای
halophrastic language زبان تک واژهای
to p an element to a word جزئی از سر واژهای دراوردن
to insert a letter in a word حرفی را در میان واژهای جادادن
keyword macro درشت دستور کلید واژهای
pseudochromesth رنگ بینی کاذب واژهای
loan word واژهای که از زبان دیگری گرفته باشد
an inseparable prefix سر واژهای که نتوان انرا به کار برد
nonce word واژهای که به تقاضای یک موقع ویژه بسازند
paronymy اشتقاق
derivations اشتقاق
pedigrees اشتقاق
pedigree اشتقاق
derivation اشتقاق
derivable قابل اشتقاق
back formation اشتقاق معکوس
parasynthesis اشتقاق و ترکیب
oxytone واژهای که این نشان روی هجای واپسین ان واقع شود
soever واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
etymologically از روی علم اشتقاق
etymologer متخصص علم اشتقاق
etymology علم اشتقاق لغات
etymologies علم اشتقاق لغات
etymologize تحصیل علم اشتقاق کردن
etymologize وجه اشتقاق کلمهای راپیداکردن
paronymous دارای وجه اشتقاق مشترک
onomastics علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
back formation لغت سازی اشتقاق لغات از یکدیگر
joins تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
coincidence function تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersection تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
join تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meet تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
alternation تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
either or operation تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
assertion 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
conjunctions تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
union تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
conjunction تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
unions تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
false 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
disjunction تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
eponymy اشتقاق اسم قبیله یا شخص یاعشیره ازیک کلمه
temper درست ساختن درست خمیر کردن
tempers درست ساختن درست خمیر کردن
tempered درست ساختن درست خمیر کردن
pervertible ازراه در رو
by ear ازراه گوش
intuitively ازراه انتقال
offensively ازراه تهاجم
intuitively ازراه برهانی
by courtesy ازراه التفات
exegetically ازراه تفسیر
intuitively ازراه کشف
paraphrastically ازراه تفسیر
encouragingly ازراه تشویق
demonstratively ازراه اثبات
foully ازراه خیانت
algebraically ازراه جبر
posteriori ازراه استقرار
heretically ازراه رفض
gymnastically ازراه ورزش
by indirection ازراه تقلب
inferentially ازراه استنباط
catechist ازراه پرسش
interposingly ازراه مداخله
conjugally ازراه زناشویی
diagnostically ازراه تشخیص
inquiringly ازراه استفسار
introspectively ازراه خودنگری
controversially ازراه مباحثه
inquiringly ازراه بازجویی
by sea ازراه دریا
interrogatively ازراه پرسش
to break a way موانع را ازراه خودبرداشتن
catechization ازراه سئوال وجواب
philosophically ازراه حکمت دوستی
basophobia هراس ازراه رفتن
hieroglyphically ازراه تصویرنگاری بطورمرموزیاغیرخوانا
professionally ازراه پیشه یاکسب
foully ازراه نادرستی بطورغیرعادلانه
glozingly ازراه عیب پوشی
inferentially ازراه نتیجه گیری
ingratiatingly ازراه خود شیرینی
gnosticize ازراه عرفان تشریح کردن
concretionary تشکیل شده ازراه تحجریاانجماد
withdrawals تخلیه مواضع ازراه هوا
rje ورود برنامه ازراه دورEntry ob
air movements حرکت دادن ازراه هوا
debaueh ازراه درکردن گمراه کردن
long distance ازراه دور تلفن کردن
long-distance ازراه دور تلفن کردن
withdrawal تخلیه مواضع ازراه هوا
endermic ازراه پوستی از ورا پوست
polemically ازراه مجادله یا سیتزه بطورمباحثه
judiciousness قضاوت درست تشخیص درست
telecommunications access method روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
demonstratively با اقامه دلیل ازراه نشان دادن
refutation اثبات اشتباه کسی ازراه استدلال
intriguingly با دوز و کلک ازراه عشقبازی نهانی
gamogenesis زاد و ولد ازراه جفت گیری
patronizingly ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
be the spitting image of someone <idiom> درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
parrotry بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
impo کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
bob ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bobs ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bobbing ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
catechetical مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
break the bank <idiom> بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
sand crack ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
optophone الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
onomastics علم اللغات علم اشتقاق اسامی
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
structuralism بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
NAND function تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
except تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
legitimated درست
legitimating درست
perfect درست
perfected درست
correcting درست
perfecting درست
legitimate درست
corrects درست
true <adj.> درست
clears درست
clearest درست
clear درست
by the square درست
just درست
conscionable درست
well advised درست
clearer درست
entire درست
Quite [so] ! درست!
real <adj.> درست
perfects درست
suitable <adj.> درست
useful <adj.> درست
utilitarian [useful] <adj.> درست
incorrect نا درست
exact درست
exacted درست
smack dab درست
exacts درست
plain dealing درست
accurate درست
right as nails درست
right as a trivet تن درست
right as a trivet درست
purposive <adj.> درست
purposeful <adj.> درست
correct درست
appropriate [for an occasion] <adj.> درست
convenient <adj.> درست
functional <adj.> درست
whole درست
practicable <adj.> درست
practical <adj.> درست
purpose-built <adj.> درست
straight درست
straighter درست
straightest درست
straightforward درست
legitimates درست
orthographically درست
aright درست
proper درست
genuine درست
incorrupt درست
indefectible درست
valid درست
truest درست
truer درست
true درست
by fits and starts درست
veracious درست
sock درست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com