English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
slip carriage واگنی که از قطار راه اهن ول میشود
Other Matches
containers قطار و کشتی بکاربرده میشود
container قطار و کشتی بکاربرده میشود
smoking car واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
smoking carriage واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
to limber up a gun carriage پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
to limber up پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
multigage قطار راه اهن چند ریله قطار چند ریله
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
echoed هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
forms ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
traced نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
load برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
loads برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
softer دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
throughput نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
suffix notation عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
town fog نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
second که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
mastered و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
masters و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconded که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconds که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
master و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
fax کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
workgroup خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxed کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
rowed قطار
row قطار
train قطار
file قطار
colleague هم قطار
string قطار
colleagues هم قطار
trains قطار
filed قطار
trained قطار
rows قطار
compeer هم قطار
conpanion هم قطار
tandem قطار
tandems قطار
horned scully مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
locomotive operator [British E] راننده قطار
train operator [American E] راننده قطار
trains پیش قطار
railroad engineer [American E] راننده قطار
prime movers پیش قطار
railway station ایستگاه قطار
locomotive engineer [American E] راننده قطار
ranked قطار رشته
in a row قطار شده
prime mover پیش قطار
primer پیش قطار
rank قطار رشته
pulse train قطار تپشها
sleeping carriage خوابگاه قطار
locomotive driver [British E] راننده قطار
freight train قطار باری
trucking واگن قطار
primers پیش قطار
train of waves قطار موج
trucks واگن قطار
goods train قطار باربری
i lost the train به قطار نرسیدم
goods trains قطار باربری
freight trains قطار باری
trucked واگن قطار
train پیش قطار
train driver راننده قطار
The train ran off the rails. قطار از خط خارج شد
trained پیش قطار
light engineh لوکوموتیو بی قطار
ranks قطار رشته
truck واگن قطار
wave train قطار موج
train ride گردش با قطار
wagon master رئیس قطار
cross belt قطار حمایل
error burst قطار خطاها
electric train قطار برقی
When does the train arrive? قطار کی می رسد؟
row قطار راسته
rowed قطار راسته
rows قطار راسته
auto کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standards نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standard نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
autos کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
dining car واگن رستوران قطار
time bill برنامه حرکت قطار
i lost the train قطار را از دست دادم
intercity train قطار بین شهری
goods train قطار حمل کالا
dining cars واگن رستوران قطار
When wI'll the train arrive ? چه وقت قطار می آید ؟
caboose اطاق کارگران قطار
train journey from ... over ... to ... مسافرت با قطار از ... از راه ... به ...
for تحویل روی قطار
goods trains قطار حمل کالا
a thorugh train قطار بدون توقف
the train runs without a stop قطار بدون ایست
trolleycar [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
trolley [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
buggie پیش قطار توپ
streetcar [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
buffer-bar [railway] ضرب خور [قطار]
tramcar [British E] قطار برقی خیابان
tram [British E] قطار برقی خیابان
parlor car سالن استراحت قطار
streamliner قطار سریع وشیک
phototransistor نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
The train was 10 minutes late. قطار 10 دقیقه دیر رسید
We rushed ( hurried ) back to the train station. با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
The train came in on time . قطار به موقع رسید ( سروقت )
What time does the train arrive in London? چه وقت قطار به لندن می رسد؟
Does this train go to ... ? آیا این قطار به ... میرود؟
When does the train [bus] to ... depart? قطار [اتوبوس] به ... کی حرکت می کند؟
free on rail تحویل کالا روی قطار
intercity train قطار بین شهری با توقف
self- قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
boat train [خط ] قطار با ارتباط به کشتی [برای سفر]
lounge car قطار دارای سالن استراحت وتفریح
in the centre near the railway station در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
Is there a train to the airport? آیا برای فرودگاه قطار هست؟
Do I have to change trains? آیا باید قطار عوض کنم؟
How long does the train stop here? چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
Does the train stop in London? آیا قطار در لندن توقف دارد؟
transferring زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
config.sys این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
transfers زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
asynchronous تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
palmtop کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود
addition عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
additions عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
resident برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
modes حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
mode حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
residents برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
Is the train from Leeds late? آیا قطار شهر لیدز تاخیر دارد؟
I want to leave the car in the railway station من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
Is this the right platform for the train to London? آیا این سکوی قطار لندن است؟
limber عراده را به عقب توپ بستن پیش قطار
rail capacity حداکثرفرفیت کشش ریلها از نظرتعداد قطار در روز
There is a train to London at 8. یک قطار برای شهر اختر در ساعت 8 هست؟
Is this the train to Liverpool? آیا این قطار شهر لیورپول است؟
freight lighter قطار سریع السیر جهت حمل کانتینر
Luchily for me the train was late. خوش شانسی آوردم قطار دیر رسید
What platform does the train from York arrive at? قطار یورک در کدام سکو توقف می کند؟
I missed the connection. من اتوبوس [قطار هواپیمای] رابط را از دست دادم.
What platform does the train to York leave from? قطار یورک از کدام سکو حرکت می کند؟
POSIX استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
pages 1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
phases وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
page 1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
phase وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
paged 1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
phased وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
When is the last train to Oxford? چه وقت آخرین قطار به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
switch روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
switched روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
parliamentary train قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
switches روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
When is the next train to Oxford? چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
convention international de merchandies عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
Do the trains connect? [خط] قطارها به هم اتصال دارند؟ [برای عوض کردن قطار]
Change at London and get a local train. در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
Is there enough time to change trains? آیا برای تعویض قطار وقت کافی دارم؟
You have to change at London. شما باید در لندن قطار تان را عوض کنید.
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
warehousing system روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
read مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
reads مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
To alight from a bus(tarin,car). پایین آمدن (پیاده شدن از اتوبوس .قطار و اتو مبیل )
ferrybridge کشتی ای که قطار راه اهن راازروی رودخانه یاخلیج میبرد
destination محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
destinations محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
streamliner قطار یا هواپیمایی که مقاومت هوا را درهم شکسته وانرا تعدیل کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com