English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 168 (8 milliseconds)
English Persian
caisson واگون مهمات
Other Matches
antimateriel ammunition مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
field storage انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
wagon lit واگون لی
fourgon واگون باری
flatcar واگون بی لبه
motor man راننده واگون یالوکوموتیوبرقی
corrals دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralling دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corral دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralled دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
atomic demolition munition خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
drawbar میلهای که واگونهای قطار رابه لکوموتیو متصل میکند میله اتصال واگون
inventory fraction نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
ordnance مهمات
munition مهمات
ordnace مهمات
ammunition مهمات
munitions مهمات
ammo مهمات
ammunition condition وضعیت مهمات
inert ammunition مهمات بی اثر
ammunition barricade بستههای مهمات
igloo space زاغههای مهمات
ammunition carrier مهمات بیار
ammunition credit سهمیه مهمات
ammunition dump انبار مهمات
ammunition carrier خودرو مهمات کش
ammunition chest جعبه مهمات
ammunition depot انبار مهمات
ammunition dump زاغه مهمات
ammunition handler متصدی مهمات
blank ammunition مهمات مشقی
blank ammunition مهمات مانوری
chemical ammunition مهمات شیمیایی
artillery ammunition مهمات توپخانه
ball ammunition مهمات مانوری
cook off گل کردن مهمات
armed ammunition مهمات مسلح
fixed ammunition مهمات ثابت
ammunition trains بنه مهمات
ammunition pit چاله مهمات
ammunition pit زاغه مهمات
drill ammunition مهمات مشقی
ammunition lot نوبه مهمات
ammunition loading line خط بارگیری مهمات
explosive ordnance مهمات منفجره
ammunition identification code کد شناسایی مهمات
caisson صندوق مهمات
tracers مهمات رسام
bunker زاغه مهمات
piggy back کیسه مهمات
practice ammunition مهمات مشقی
lived مهمات جنگی
live مهمات جنگی
caves زاغه مهمات
cave زاغه مهمات
separate ammunition مهمات مجزا
separate loading مهمات مجزا
inert مهمات مشقی
service ammunition مهمات جنگی
service ammunition مهمات رزمی
tracer مهمات رسام
lot نوبه مهمات
bunkers زاغه مهمات
munitions of war مهمات جنگی
magazines انبار مهمات
live ammunition مهمات جنگی
ammo zero مهمات تمام
inert ammunition مهمات مشقی
magazine انبار مهمات
munitioneer مهمات ساز
loads بارگیری مهمات
load بارگیری مهمات
type load نوع بار مهمات
type load نوع مهمات هواپیما
lot number شماره نوبه مهمات
inventory lot نوبه ذخیره مهمات
special ammunition مهمات مخصوص یا ویژه
destruction area منطقه تخریب مهمات
paracaisson گاری مهمات کش دستی
igloo space زاغه بتونی مهمات
gunrunner قاچاقچی اسلحه و مهمات
gun room مخزن مهمات درکشتی
prescribed load بار مهمات مجاز
magazine space محوطه زاغه مهمات
shell room انبار مهمات ناو
ordnance مهمات ساز وبرگ
ammunition depot محل نگهداری مهمات
racked قفسه مهمات و وسایل
ammunition depot محل تدارک مهمات
racks قفسه مهمات و وسایل
ammunition day of supply روز اماد مهمات
ammunition data card کارت مشخصات مهمات
ammunition credit سهمیه مهمات ذخیره
ordnance مربوط به اسلحه و مهمات
ammo plus مهمات بیش از نصف
ammo minus مهمات کمتر از نصف
wracked قفسه مهمات و وسایل
wracks قفسه مهمات و وسایل
arsenals انبار مهمات جنگی
arsenal انبار مهمات جنگی
loading بارگیری مهمات درهواپیما
ammunition handler متصدی جابجایی مهمات
rack قفسه مهمات و وسایل
ammunition lift capability مقدورات حمل مهمات
ammunition modification بهتر سازی مهمات
armement مهمات کشتی جنگی
armed ammunition مهمات اماده انفجار
ammunition point نقطه اماد مهمات
semifixed مهمات نیمه ثابت
deck board کف یا رویه پالت حمل مهمات
color codig علامت گذاری کردن مهمات
basic load بار مبنای مهمات یا وسایل
available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
practice ammunition مهمات مخصوص تمرین هدف
required supply rate نواخت مهمات مورد نیاز
ammunition in hands of troops مهمات موجود در دست یگانها
ammunition available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
feed belt نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
ammunition lift capability فرفیت حمل ونقل مهمات
dunnage روپوش مهمات ضربه گیر
horizontal loading پر کردن مهمات به طور افقی
ammunition and toxic material open space انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
depot ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
ordnance data اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
ordnance service خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
tarpaulin بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
functional condition code کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
inert ammunition مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
depots ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
tarpaulins بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
inventory lot نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
small lot نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
magazine space زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
ready rack قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
magazine flooding system سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
color band نوار رنگی روی جعبه مهمات
delivery نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
standard load بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
deliveries نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
tumbrel or bril ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
scabbing بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
service marking علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
rack space محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
season cracking ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
lot integrity دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
wet stowage نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
sponson جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
rearming تجدیداماد مهمات درانبارها مسلح کردن مجدد ماسوره یاچاشنی بمب یا موشک
half area محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
what state در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
y site نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
magazine مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
water displacement زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
limber chest جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
burning rate سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
destruction site منطقه تخریب مهمات محل تخریب
dump انبار موقتی زاغه مهمات انبار
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
pallet چرخ دستی حمل بار مقر حمل مهمات سکوی حمل بار
pallets چرخ دستی حمل بار مقر حمل مهمات سکوی حمل بار
unexploded عمل نکرده مهمات عمل نکرده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com