English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
spondee وتدی که دارای دوهجای دراز باشد
Other Matches
pyrrhic وتدی که مرکب از دوهجای کوتاه وغیر مشددباشد
proceleusmatic foot وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
proceleusmatic وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
paeon وتدی که یک هجای دراز وسه هجاهای کوتاه دارد
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
long lived دارای عمر دراز
longevous دارای عمر دراز
long-lived دارای عمر دراز
longicorn دارای شاخک دراز
full bottomed دارای دنباله دراز
lantern jawed دارای ارواره دراز و لاغر
spindle shanked دارای پاهای دراز وباریک لندوک
anapest واحد شعری که مرکب از دوهجای کوتاه و یک هجای بلندباشد
hexahydrate ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
orthotone که ازخود دارای تیکه باشد
an idiomatic experssion عبارتی که دارای ساختمان ویژهای باشد
pentaptote اسمی که دارای پنج حالت باشد
tedradynamous دارای شش پرچمی که دوپرچمش بلندتر باشد
macropterous دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
sloe gin عرق گندم که دارای اب میوه گوجه باشد
contour map نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
prelatess زنی که دارای مقام مترانی یا اسقفی باشد
Queen Mothers ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
Queen Mother ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
pork pie کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
oxer اغل گاو که دارای نرده یاپرچین باشد
pork pies کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
ox fence اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
club car واگن راه اهنی که دارای میزناهارخوری باشد
topographic map نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
lagate a latere نماینده پاپ که دارای اختیارات کامل باشد
chloramine هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
vacuole گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
convoy کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
vanity boxŠcaseŠor bag قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
convoys کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
trapped زمینی که دارای محدوده یاتلههای ماسهای بصورت مانع باشد
knight marshal کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
double-faced فرش های دو رو [فرشی که پشت و روی آن دارای پرز باشد.]
biddable دارای دست قوی که قابل توپ زدن باشد پیشنهادشدنی
gamy دارای بو و مزه گوشت شکارکه نزدیک فاسد شدن باشد
gamey دارای بو و مزه گوشت شکار که نزدیک فاسد شدن باشد
hexametric شش وتدی
tridactylous سه وتدی
octameter هشت وتدی
tridactyl سه انگشتی سه وتدی
hexapody شعرشش وتدی
octonarian هشت وتدی
decameter شعر ده وتدی
septenarius شعرهفت وتدی
trimeter شعر سه وتدی
fourteener شعرچهارده وتدی
tetrameter شعر چهار وتدی
pentameters شعر پنج وتدی
senarius شعر شش وتدی در لاتین
pentameter شعر پنج وتدی
pentapody بیت پنج وتدی
octonarian بیت هشت وتدی
hexameter شعر شش وتدی یا شش وزنی
heptameter شعر هفت وتدی
hermaprodite کسی که هم دارای حالات زنانگی وهم حالات مردانگی باشد
dactyl کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
pterygoid process زائده نازله عظم وتدی
Hanbel [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
Medici Mamluk rug قالی مدیسه مملوک [این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
court rug فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
soricine موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
longed دراز
long headed سر دراز
longer دراز
to eke out دراز
linear دراز
long دراز
toom دراز
to piece out دراز
dolichomorphic دراز تن
longs دراز
long- دراز
longest دراز
to be prolonged دراز
oblong دراز
longish دراز
macro دراز
prolix دراز
oblongated دراز
lengthwise دراز
verbose دراز
oblongs دراز
lengthy دراز
longheaded دراز سر
lantern jawed چانه دراز
oblongs دراز پهنا
longer-term دراز مدت
blue moon زمان دراز
oblonated دراز :درازنا
long-term دراز مدت
lanternjaws چانه دراز
oblong دراز پهنا
morella cherry گیلاس دم دراز
long billed نوک دراز
protract دراز کردن
far-fetched دور و دراز
elongation دراز شدگی
narrower دراز وباریک
long-time دراز مدت
long bill نوک دراز
verbalization دراز گویی
stretch دراز کردن
stretched دراز کردن
tender fleshed cherry گیلاس دم دراز
longhead کله دراز
codling یکجورسیب دراز
codlin یکجورسیب دراز
longeval دراز عمر
long life عمر دراز
lanky دراز وباریک
weedy دراز و باریک
pintail اردک دم دراز
proboscises پوزه دراز
proboscis پوزه دراز
longevity دراز عمری
narrowest دراز وباریک
narrowed دراز وباریک
narrow دراز وباریک
at full length دراز کشیده
couchant دراز کشیده
long-life عمر دراز
long wind دراز نفسی
long-drawn-out دور و دراز
stretches دراز کردن
long eared گوش دراز
long bone استخوانهای دراز
long-winded دراز نفس
long winded دراز نفس
in the long run در دراز مدت
prolongate دراز کردن
gangling طولانی و دراز
drag on <idiom> دراز کردن
long term دراز مدت
prolixity دراز نویسی
long shunt شنت دراز
long run دراز مدت
long range دراز مدت
long necked گردن دراز
far fetched دور و دراز
elongates دراز شدن
long term <adj.> دراز مدت
wader مرغ دراز پا
elongate دراز شدن
elongate دراز کردن
ileum روده دراز
elongating دراز شدن
lengthen دراز شدن
inductile دراز نشو
lengthens دراز کردن
lengthens دراز شدن
snipe نوک دراز
elongating دراز کردن
to stretch out دراز کردن
string چسبناک دراز
sniped نوک دراز
sniping نوک دراز
lengthen دراز کردن
long run [American E] <adj.> دراز مدت
lengthened دراز کردن
lengthened دراز شدن
streek دراز کردن
snipes نوک دراز
extend دراز کردن
lengthening دراز شدن
elongates دراز کردن
lengthening دراز کردن
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com