Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 169 (9 milliseconds)
English
Persian
gymnastics
ورزش ژیمناستیک
Search result with all words
cartwheel
[gymnastics exercise]
چرخ فلک
[ورزش ژیمناستیک]
[ورزش]
Other Matches
gymnastic
ژیمناستیک
gym
سالن ژیمناستیک
gymnasts
قهرمان ژیمناستیک
gymnast
قهرمان ژیمناستیک
parallel bars
پارالل ژیمناستیک
gyms
سالن ژیمناستیک
still rings
حلقههای بی حرکت ژیمناستیک
stoop vault
پرش از خرک ژیمناستیک
routine
یک سری حرکت ژیمناستیک
mill circle
چرخ اسیاب ژیمناستیک
routinely
یک سری حرکت ژیمناستیک
break one's fall
افتادن از وسیله ژیمناستیک
floor exercise
حرکات زمینی ژیمناستیک
decline board
پیش تخته ژیمناستیک
apparatus
اسباب و وسایل ژیمناستیک
routines
یک سری حرکت ژیمناستیک
belly grind
چرخ فلک ژیمناستیک
springboards
پیش تخته پرش در ژیمناستیک
vaulting
پرش از روی اسباب ژیمناستیک
side horse
خرک حلقه
[دستگاه ژیمناستیک]
horse
[gymnastics apparatus]
خرک حلقه
[دستگاه ژیمناستیک]
springboard
پیش تخته پرش در ژیمناستیک
pommel horse
خرک حلقه
[دستگاه ژیمناستیک]
vaulting horse
خرک حلقه
[دستگاه ژیمناستیک]
mount
شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
mounts
شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
beat board
ضربع زدن به پیش تخته ژیمناستیک
underswing
تاب دادن بدن در زیر میله ژیمناستیک
scale
حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
to jackknife
با بدن سیخ از روی خرک حلقه پریدن
[ژیمناستیک]
gymnastics
ورزش
callisthenics
ورزش
p.exercise
ورزش
gymnastical
ورزش
pastimes
ورزش
pastime
ورزش
physical exercise
ورزش
exercize
ورزش
sported
ورزش
goal
گل
[ورزش]
flannel
ورزش
sport
ورزش
exercises
ورزش
flannels
ورزش
exercise
ورزش
exercised
ورزش
sports
ورزش
fine drawn
نتیجه ورزش
gymnastically
ازلحاظ ورزش
athleticism
ورزش گرایی
gymnastically
ازراه ورزش
exerciser
اسباب ورزش
head spring
ورزش واکروبات با سر
workout
ورزش روزانه
workout
ورزش شدید
sweatshirts
پیراهن ورزش
workouts
ورزش روزانه
sweatshirt
پیراهن ورزش
sportswear
لباس ورزش
sweat pants
شلوار ورزش
goal scorer
گلزن
[ورزش]
sport palace
کاخ ورزش
pull over
پیراهن کش ورزش
playsuit
لباس ورزش
physical therapy
ورزش درمانی
workouts
ورزش شدید
amateurism
ورزش اماتوری
practice
ورزش تمرین
ring
صحنه ورزش
canoeing
ورزش با کانو
athlete
قهرمان ورزش
athletes
قهرمان ورزش
callisthenics
ورزش سبک
practicing
ورزش تمرین
practise
ورزش تمرین
to miss the goal
به گل نزدن
[ورزش]
train
ورزش کردن
trained
ورزش کردن
trains
ورزش کردن
ploy
امر ورزش
ploys
امر ورزش
to miss the goal
گل نکردن
[ورزش]
fishing
ورزش ماهیگیری
practises
ورزش تمرین
angling
ورزش ماهیگیری
professionalism
ورزش حرفهای
athletics
علم ورزش
ringside
در کنارصحنه ورزش
training
ورزش کاراموزی
coach
مربی ورزش
coached
مربی ورزش
skiing
ورزش اسکی
coaches
مربی ورزش
practising
ورزش تمرین
danger sticks
نانچیکوهات
[ورزش]
[کونگ فو]
final whistle
سوت پایان
[ورزش]
American football
فوتبال آمریکایی
[ورزش]
nunchuks
نانچیکوهات
[ورزش]
[کونگ فو]
nunchaku
نانچیکوهات
[ورزش]
[کونگ فو]
stadiums
میدان ورزش مرحله
ball game
ورزش یا بازی با توپ
exercises
ورزش تمرین کردن
open exercise
ورزش در هوای ازاد
sportsmanship
ورزش دوستی مردانگی
To score points.
امتیاز آوردن ( ورزش )
stadium
میدان ورزش مرحله
ball games
ورزش یا بازی با توپ
body-building
ورزش زیبایی اندام
game
هرنوع ورزش بامقررات
stadia
میدان ورزش مرحله
exercise
ورزش تمرین کردن
exercised
ورزش تمرین کردن
body building
ورزش زیبایی اندام
fan
پنکه تماشاچی ورزش دوست
He is an excellent player.
عالی بازی می کند ( ورزش )
Mountaineering . Mountain - climbing .
کوه نوردی ( بعنوان ورزش )
international match
مسابقه بین المللی
[ورزش]
set a record
رکورد بر جای گذاشتن
[ورزش]
to substitute out
[players]
عوض کردن بازیگر
[ورزش]
out of bounds
بیرون از زمین بازی
[ورزش]
colosseum
امفی تئاتر میدان ورزش
defence
[British E]
دفاع
[قانون]
[ورزش]
[ارتش]
i now know the v of exercise
اکنون قدر ورزش را میفهمم
sportfishing
ورزش ماهیگیری با قلاب ونخ
to exercise is use ful
ورزش کردن سودمند است
to stretch one's legs
برای ورزش راه رفتن
xystus
ایوان سرپوشیده برای ورزش
defense
[American E]
دفاع
[قانون]
[ورزش]
[ارتش]
to make a substitution
عوض کردن بازیگر
[ورزش]
sportsmen
ورزش دوست ورزشکار جوانمرد
starting whistle
سوت آغاز بازی
[ورزش]
sportsman
ورزش دوست ورزشکار جوانمرد
fan
پشتیبان
[طرفدار]
[هوادار]
[ورزش]
to do
[turn]
a cartwheel
چرخ فلک زدن
[در ورزش]
fans
پنکه تماشاچی ورزش دوست
fanning
پنکه تماشاچی ورزش دوست
fanned
پنکه تماشاچی ورزش دوست
marksman
تیرانداز ماهر
[ارتش و ورزش]
marksman
نشانه گیر
[ارتش و ورزش]
to ease to a victory
به سادگی برنده شدن
[ورزش]
to stonewall
در حالت تدافع بازی کردن
[ورزش]
to defend aggressively
در حالت تدافع بازی کردن
[ورزش]
field event
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
field events
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
Exercize is good for the health.
ورزش برای سلامتی خوب است
dumb bell
میله اهنی دوسرگلوله داربرای ورزش
to be out of action
[because of injury]
غیر فعال شدن
[بخاطر آسیب]
[ورزش]
bloomers
شلوارزنانه گشادکه زنهای ورزش کننده می پوشند
tubing
ورزش یا تفریح قایق سواری درمسیر رود
movement off-the-ball
بازی بدون توپ
[تمرین ورزش فوتبال]
Regular training strengthens the heart and lungs.
ورزش به طور منظم قلب و ریه ها را تقویت میکند.
blazers
نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
blazer
نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
sport
پوشیدن وبرخ دیگران کشیدن ورزش وتفریح کردن
sports
پوشیدن وبرخ دیگران کشیدن ورزش وتفریح کردن
sported
پوشیدن وبرخ دیگران کشیدن ورزش وتفریح کردن
agoines
مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
booked
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
books
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
run-up
[start-up]
نزدیکی به مکان شروع با دویدن
[برای جهش یا پرتاب کردن]
[ورزش]
book
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
You have to watch your diet more
[carefully]
and get more exercise.
شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
Training makes the memory absorb more.
آموزش
[ورزش حافظه]
باعث می شود که حافظه بیشترجذب کند.
tackling
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com