English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
English Persian
card ورق بازی گنجفه
cards ورق بازی گنجفه
Search result with all words
muggins یکجوربازی گنجفه بازی بچگانه
Wellington نوعی بازی گنجفه
lansquenet یکجور بازی گنجفه
newmarket یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
omber or ber یکجور بازی گنجفه
Other Matches
playing cards گنجفه
playing card گنجفه
playing card ورق گنجفه
playind card ورق گنجفه
playing cards ورق گنجفه
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the game افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
solitaire تک بازی
solitaires تک بازی
falconine بازی
game بازی
playing بازی
hopscotch بازی لی لی
dibasic دو بازی
gaming بازی
plays بازی
sportiveŠetc بازی کن
partie بازی
patulousness بازی
grey hound سگ بازی
plain dealing بازی
watermanship اب بازی
openness بازی
slackness بازی
clearance بازی
played بازی
actions بازی
basics بازی
action بازی
basic بازی
fun بازی
play بازی
homes بازی
home بازی
sodomyh بچه بازی
off hand game بازی غیررسمی
pederasty بچه بازی
off hand game بازی جنبی
stock jobbery سفته بازی
stock jobbing سفته بازی
misplay بازی اشتباه
sheep's eyes نظر بازی
shell game گردو بازی
middle game وسط بازی
malversation دغل بازی
lusory بازی کن خنده کن
fence شمشیر بازی
mountebankery زبان بازی
let us play بازی کنیم
mountebankery چاچول بازی
miscast بد بازی کردن
legerdemain حقه بازی
fences شمشیر بازی
knuckle bone قاب بازی
surf riding موج بازی
swordsmanship شمشیر بازی
hopscotch بازی اکرودوکر
taw مهره بازی
team game بازی گروهی
hocus pocus ورودحقه بازی
hocus pocus حقه بازی
headwork با سر بازی کردن
badminton بازی بدمینتون
stoppage of the game توقف بازی
toy اسباب بازی
playthings اسباب بازی
toys بازی کردن
jugglery شعبده بازی
job stick دسته بازی
toys اسباب بازی
inning یک دوره بازی
toy بازی کردن
ingenuousness راست بازی
indirection دغل بازی
plaything اسباب بازی
headhunting خشونت در بازی
ropery طناب بازی
puppetry عروسک بازی
playing the board بازی فی نفسه
playing the board بازی بر صفحه
rinks میدان یخ بازی
rink یخ بازی کردن
rink میدان یخ بازی
playing court زمین بازی
pyrotechny فن اتش بازی
quackery حقه بازی
quiot لیس بازی
playact رل بازی کردن
rinks یخ بازی کردن
playing the man بازی با حریف
footballs بازی فوتبال
puppetry خیمه شب بازی
puppet show خیمه شب بازی
pugilism بوکس بازی
priestcraft کشیش بازی
football بازی فوتبال
popery پاپ بازی
pyrotechnic display اتش بازی
playing time مدت بازی
playing the man بازی روانی
play therapy بازی درمانی
play away به بازی گذراندن
paraphrasing بازی با الفاظ
papistry پاپ بازی
footballer فوتبال بازی کن
paraphrases بازی با الفاظ
footballers فوتبال بازی کن
paraphrased بازی با الفاظ
paraphrase بازی با الفاظ
open heartedness راست بازی
rope dancing بند بازی
rope dancing ریسمان بازی
passive play بازی غیرفعال
rooker یکجورکفش یخ بازی
twiddle بازی کردن
twiddled بازی کردن
radial play بازی عرضی
twiddles بازی کردن
twiddling بازی کردن
radial play بازی شعاعی
pedophilia بچه بازی
pederosis بچه بازی
red tapery قرطاس بازی
pederasty or pae بچه بازی
on side پایان بازی
hustled بازی هشیارانه
dib تیله بازی
dib قاپ بازی
dangerous play بازی خطرناک
skate بازی تهاجمی
cunningly به حیله بازی
skated بازی تهاجمی
crampet game بازی شطرنج
skates بازی تهاجمی
video game بازی دیدنی
video games بازی دیدنی
sharp practice حقه بازی
conjury شعبده بازی
computer game بازی کامپیوتری
skiing اسکی بازی
stanzas بخشی از بازی
hustles بازی هشیارانه
hustling بازی هشیارانه
cage بازی بسکتبال
cages بازی بسکتبال
rugby بازی رگبی
factionalism فرقه بازی
double dealing حقه بازی
acrobacy بند بازی
dibs بازی نرد
power game بازی قدرتی
power games بازی قدرتی
stanza بخشی از بازی
acrobatism ریسمان بازی
cock fighting خروس بازی
closed game بازی بسته
hawking قوش بازی
box score حساب بازی
bosh حقه بازی
bonefire اتش بازی
billiard بازی بیلیارد
basket ball یکجورتوپ بازی
basification بازی شدن
basicity قدرت بازی
basic salt نمک بازی
basic dye رنگینه بازی
basketball بازی بسکتبال
achate مهرهء بازی
agiotage سفته بازی
actuble بازی کردن
buggery بچه بازی
winners برنده بازی
chuck farthing بازی شیریاخط
sand lot بازی غیررسمی
choose up game بازی غیررسمی
swordplay فن شمشیر بازی
charlatanry زبان بازی
charlatanism زبان بازی
charlatanism چاچول بازی
playground زمین بازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com