English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
low impedance input ورودی اولیه با امپدانس کم
Other Matches
input impedance امپدانس ورودی
high input impedance circuit مدار با امپدانس ورودی زیاد
input conductance مقدار هدایت موثر اولیه کندوکتانس ورودی
deterministic نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد
Ideal City [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
basic communication گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data دادههای اولیه عناصر اولیه
impedance bridge پل امپدانس
impedance امپدانس
line impedance امپدانس خط
restoration احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
impedance matrix ماتریس امپدانس
impedance meter امپدانس متر
impedance converter مبدل امپدانس
zener impedance امپدانس زنر
impedance balancing تقارن امپدانس
impedance relay رله ی امپدانس
impedance characteristic مشخصات امپدانس
impedance transformation تبدیل امپدانس
impedance irregularity غیریکنواختی امپدانس
image impedance امپدانس تصویر
impedance balancing تعادل امپدانس
coupling impedance امپدانس تزویج
impedance transformer مبدل امپدانس
impedance ratio نسبت امپدانس
impedance function تابع امپدانس
impedance of grid امپدانس شبکه
impedance coupling پیوست امپدانس
impedance corrector مصصح امپدانس
internal impedance امپدانس داخلی
impedance protection حفافت امپدانس
output impedance امپدانس خروجی
generator impedance امپدانس ژنراتور
high impedance امپدانس بالا
JK flip flop نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
drop down list box لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
hash الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
list لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
input preamplifier پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
impedance comparator تطبیق دهنده امپدانس
impedance transforming filter صافی تبدیل امپدانس
impedance feedback پیوست برگشت امپدانس
impedance meter دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance unbalance finder دستگاه یابنده امپدانس نامتعادل
impedance مقاومت جریان متناوب امپدانس
impedance measuring set دستگاه اندازه گیری امپدانس
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
impedance unbalance measuring set دستگاه اندازه گیری امپدانس نامتعادل
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
dac مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
d/a converter مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
approach channel کانال ورودی- نهر ورودی
inputted 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
analog مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chain فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chains فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
anti- ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
analogue مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
dense index اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
input توان ورودی ورودی
inputted توان ورودی ورودی
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
choke impedance امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
three state logic : بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
impedance مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
NAND function تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
equality تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
fundamental اولیه
dispersion اولیه
rudimentary اولیه
primeval اولیه
first generation اولیه
primary اولیه
preliminary اولیه
raw اولیه
elementary اولیه
initialling اولیه
earliest اولیه
initialled اولیه
initialing اولیه
initials اولیه
basic اولیه
basics اولیه
primitive اولیه
early اولیه
initial اولیه
initialed اولیه
primal اولیه
preliminaries اولیه
input tape نوار اولیه
input admittance ادمیتانس اولیه
input time زمان اولیه
input transformer ترانسفورماتور اولیه
input terminal ترمینال اولیه
initial reserves ذخایر اولیه
inputted سیگنال اولیه
initial cost هزینه اولیه
initial capital سرمایه اولیه
opening capital سرمایه اولیه
input signal سیگنال اولیه
initial condition شرایط اولیه
initial condition شرط اولیه
inputted توان اولیه
primary standard استاندارد اولیه
input stage طبقه اولیه
first cause علت اولیه
first cost هزینه اولیه
initial strength استحکام اولیه
primery voltage ولتاژ اولیه
Aborigine ساکن اولیه
initial mass جرم اولیه
embryonic نارس اولیه
input unit واحد اولیه
input translator مترجم اولیه
archetypes نمونه اولیه
archetype نمونه اولیه
initial velocity سرعت اولیه
initial point نقطه اولیه
initialize مقداردهی اولیه
initial value مقدار اولیه
initial level سطح اولیه
input voltage ولتاژ اولیه
initial acceleration شتاب اولیه
input attenuation میرائی اولیه
base rates ارزش اولیه
stuff ماده اولیه
stuffed ماده اولیه
stuffs ماده اولیه
input diode دیود اولیه
input drift رانش اولیه
input electrode الکترود اولیه
input frequency فرکانس اولیه
input capacitance فرفیت اولیه
input current جریان اولیه
base rate ارزش اولیه
raw materials مواد اولیه
input coupling تزویج اولیه
input coordinate مختصات اولیه
input circuit مدار اولیه
input capacitor خازن اولیه
input function تابع اولیه
input gap فاصله اولیه
stock ذخیره اولیه
blueprints طرح اولیه
blueprint طرح اولیه
first notions تصورات اولیه
input توان اولیه
input سیگنال اولیه
incunabula مراحل اولیه
input reactance راکتانس اولیه
stock ماده اولیه
stocked ذخیره اولیه
input information اطلاعات اولیه
first aid کمکهای اولیه
input noise پارازیت اولیه
primitive انسان اولیه
i.c. حالت اولیه
historical costs هزینه اولیه
input attenuation دمفونگ اولیه
stocked ماده اولیه
input data دادههای اولیه
velocity سرعت اولیه
velocities سرعت اولیه
proto galaxy کهکشان اولیه
proto planets سیارههای اولیه
integral تابع اولیه
feed stock مواد اولیه
radix سرچشمه اولیه
raw data دادههای اولیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com