English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
filament input ورودی فیلامان
Other Matches
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
filament فیلامان
resistance wire فیلامان
filaments فیلامان
hot wire فیلامان
metal filament فیلامان
heaters فیلامان
heater فیلامان
hot-wire فیلامان
hot-wired فیلامان
hot-wires فیلامان
incandescent filament فیلامان
hot-wiring فیلامان
low voltage battery باطری فیلامان
filament terminal ترمینال فیلامان
heating battery باطری فیلامان
filament wire سیم فیلامان
filament resistor مقاومت فیلامان
filament transformer ترانسفورماتور فیلامان
filament current جریان فیلامان
filament circuit مدار فیلامان
zigzag spiral filament فیلامان زیگزاگ
filament voltage ولتاژ فیلامان
disappearing filament pyrometer اذرسنج فیلامان دار
filament winding سیم پیچی فیلامان
filament temperature درجه حرارت فیلامان
JK flip flop نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gate دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gates دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
drop down list box لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
hash الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
input preamplifier پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
list لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
double filament lamp لامپ رشتهای با فیلامان مضاعف
d/a converter مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
dac مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
approach channel کانال ورودی- نهر ورودی
inputted 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
analog مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chains فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
anti- ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
analogue مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
dense index اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
inputted توان ورودی ورودی
input توان ورودی ورودی
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
NAND function تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
equality تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
inflow ورودی
entry door ورودی
entrance door ورودی
input ورودی
entrance ورودی
primary ورودی
input queue صف ورودی
propylaeum سر در ورودی
inputted ورودی
front door [of house] در ورودی
inlets ورودی
entry door در ورودی
inlet ورودی
intake ورودی
gateway ورودی
intakes ورودی
access ورودی
entrancing ورودی
entrance door در ورودی
entrance در ورودی
entrances ورودی
entranced ورودی
front door [of house] ورودی
intake port دریچه ورودی
inlet splitter شکافنده ورودی
inputted وسیله ورودی
hallways تالار ورودی
inputted دادن ورودی
hallway تالار ورودی
input area ناحیه ورودی
input attenuation میرائی ورودی
doorway درگاه ورودی
intake air هوای ورودی
doorways درگاه ورودی
intake chamber محفظه ورودی
inlet valve سوپاپ ورودی
intake manifold مانیفولد ورودی
intake port سوپاپ ورودی
intake pressure فشار ورودی
pinning ورودی با سه سوزن
pinned ورودی با سه سوزن
pin ورودی با سه سوزن
input block واحد ورودی
manual input ورودی دستی
input card کارت ورودی
input capacitance فرفیت ورودی
input bound کران ورودی
input block بلاک ورودی
intake valve سوپاپ ورودی
inputted توان ورودی
input دادن ورودی
input وسیله ورودی
input capacitor خازن ورودی
input control کنترل ورودی
input توان ورودی
port بندر ورودی
input circuit مدار ورودی
input work queue صف کار ورودی
data input اطلاعات ورودی
input job queue صف برنامه ورودی
input power قدرت ورودی
entry line سطر ورودی
fan in پهنای ورودی
fan in گنجایش ورودی
admission port سوپاپ ورودی
input programme برنامه ورودی
input pulse ایمپولز ورودی
actual water income اب ورودی موثر
input pulse پالس ورودی
input information اطلاعات ورودی
approach ramp سربالائی ورودی
approach ramp شیب ورودی
approach transition تبدیل ورودی
input mode وضعیت ورودی
input noise پارازیت ورودی
input output ورودی خروجی
control of access ایین ورودی ها
input mode حالت ورودی
input media رسانه ورودی
input level سطح ورودی
enter key کلید ورودی
entering side جهت ورودی
bill of entry افهارنامه ورودی
input parameter پارامتر ورودی
input power توان ورودی
approach wall دیواره ورودی
lanes راه ورودی
inlet port دریچه ورودی
input impedance امپدانس ورودی
i/o ورودی-خروجی
input current جریان ورودی
input coupling پیوست ورودی
input control unit واحدکنترل ورودی
impost گمرک ورودی
influent سیال ورودی
inlet duct مجرای ورودی
intake duct مجرای ورودی
inlet manifold مانیفولد ورودی
input stage طبقه ورودی
input stream مسیل ورودی
input terminal ترمینال ورودی
input translator مترجم ورودی
input data معطیات ورودی
input spectrum طیف ورودی
input data داده ورودی
foam inlet tube لوله ورودی کف
lane راه ورودی
input frequency فرکانس ورودی
input field میدان ورودی
input electrode الکترود ورودی
input reactor پیچک ورودی
input drift رانش ورودی
input diode دیود ورودی
input register ثبات ورودی
input resistance مقاومت ورودی
input signal سیگنال ورودی
input socket ساکت ورودی
input device دستگاه ورودی
inlet port سوپاپ ورودی
entry doors در های ورودی
relative وسیله ورودی
supply voltage ولتاژ ورودی
surface inflow اب سطحی ورودی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com