Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
counterweight
وزنه برابر
counterweights
وزنه برابر
Other Matches
multipoundage syatem
روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
squatting
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squat
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatted
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
light and heavy system
روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
shot putter
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putters
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
sinkers
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinker
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
howitzer
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
doubled
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
densities
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomun
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
sensitive to corrosion
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate
سه برابر سه برابر کردن
without recourse
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
ponderance
وزنه
short weight
وزنه کم
where is the kilogramme weight ?
وزنه ....
paper weight
وزنه
counterweights
وزنه مقابل
counterweights
وزنه تعادل
counterpoise
وزنه متقابل
counterweight
وزنه تعادل
counterweight
وزنه مقابل
sinkers
وزنه نگهدار
sinker
وزنه نگهدار
flyweights
وزنه تعادل
counterbalanced
وزنه تعادل
ledger
وزنه سربی
counterbalance
وزنه تعادل
ledgers
وزنه سربی
ballast
وزنه تعادل
weight throw
پرتاب وزنه
flyweight
وزنه تعادل
weight lifting
وزنه برداری
weight lifter
وزنه بردار
counterbalances
وزنه تعادل
plumb bob
وزنه سربی
bobs
وزنه قپان
rammer
وزنه شمعکوب
offsetting
وزنه متعادل
put
پرتاب وزنه
counter balance
وزنه تعادلی
counter weight
وزنه تعادل
puts
پرتاب وزنه
counter weight
وزنه مقابل
counterweigh
وزنه تعادل
putting
پرتاب وزنه
halma
پرش با وزنه
bobbing
وزنه قپان
offset
وزنه متعادل
shot put
پرتاب وزنه
bob
وزنه قپان
weight
سنگ وزنه
lifter
وزنه بردار
uplifts
بالا زدن وزنه
snatched
وزنه برداری یکضرب
snatches
وزنه برداری یکضرب
castaways
پرتاب کردن وزنه
kentledge
وزنه اهن ته کشتی
uplift
بالا زدن وزنه
ballast
وزنه متعادل کننده
ledgering
ماهیگیری بااستفاده از وزنه
governor balance weight
وزنه تعادل رگولاتور
poise
اونگ یا وزنه ساعت
weight program
تمرین وزنه برداری
incline bench
تخته وزنه برداری
castaway
پرتاب کردن وزنه
sash balancing weight
وزنه متعادل کننده
sinker
وزنه سربی ماهیگیری
snatch
وزنه برداری یکضرب
snatching
وزنه برداری یکضرب
sinkers
وزنه سربی ماهیگیری
splash proof enclosure
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
split
وزنه برداری یکضرب فرانسوی
europian championship
وزنه برداری قهرمانی اروپا
triathlon
پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
discobolus
وزنه پرت کن حلقه انداز
make-weights
سر وزن رسیدن وزنه بردار
clean and jerk
حرکت دوضرب وزنه برداری
make weight
سر وزن رسیدن وزنه بردار
shot
پرتاب وزنه گلوله سربی
shots
پرتاب وزنه گلوله سربی
make-weight
سر وزن رسیدن وزنه بردار
clean and press
حرکت پرس وزنه برداری
empty weight
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
platforms
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
platform
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
poise
وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
terminal tackle
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
donkey raise
تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
press
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
presses
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
disqualified
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
bat weight
وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
bench
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
deal lift
بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
terminal rig
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
derrick lift
کشیدن وزنه به روی سینه باپاهای راست
benches
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
disqualifies
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualifying
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualify
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
dipsey sinker
نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
signal light
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
jerk
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerked
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerking
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
bench by a back injury
خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
lift
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
jerks
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
lifted
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifting
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifts
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
crosshead
وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میش ود
ballast
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
legg press
تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
field event
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
foot pound
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
field events
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
euqal
برابر
threefold
سه برابر
three fold
سه برابر
tenfold
ده برابر
symmetric
برابر
opposites
برابر
sixfold
شش برابر
as much a
دو برابر
equals
برابر
equal
برابر
equalling
برابر
equalled
برابر
equaling
برابر
equaled
برابر
vs
در برابر
decuple
ده برابر
opposite
برابر
breasts
برابر
abreast
برابر
double
دو برابر
tantamount
برابر
doubled up
دو برابر
identical
برابر
even
<adj.>
برابر
square
برابر
bracketed
برابر
sextuple
شش برابر
squared
برابر
squares
برابر
squaring
برابر
breast
برابر
for
در برابر
tripled
سه برابر
paripassu
برابر
doubled
دو برابر
he is twice the man he was
دو برابر
ninefold
نه برابر
one hundred times as many
صد برابر
triples
سه برابر
tripling
سه برابر
one fold
یک برابر
triple
سه برابر
equipollent
برابر
eq
برابر با
homological
برابر
level with each other
برابر
two fold
دو برابر
versus
در برابر
shot
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shots
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
toe weight
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
stopboard
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
tie
برابر شدن
paralleled
برابر خط موازی
paralleling
برابر خط موازی
parallelled
برابر خط موازی
parallelling
برابر خط موازی
humbled to the dust
باخاک برابر
leveler
برابر کننده
doubled
دو برابر بزرگتر
doubled up
دو برابر کردن
doubled
اندازه دو برابر
doubled up
: دو برابر دوتا
life long
برابر با یک عمر
millionfold
یک میلون برابر
parallels
برابر خط موازی
doubled up
دو برابر بزرگتر
doubled up
اندازه دو برابر
level out
برابر کردن
money worth
برابر پول
dead even
دقیقا برابر
doubled
دو برابر کردن
nip and tuck
تقریبا برابر
octuple
هشت برابر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com