English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English Persian
lifter وزنه بردار
weight lifter وزنه بردار
Search result with all words
make weight سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weight سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weights سر وزن رسیدن وزنه بردار
Other Matches
multipoundage syatem روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
squatted وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squat وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatting وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
light and heavy system روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
shot putter شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putters شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
sinker وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinkers وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
polygraph رونوشت بردار نسخه بردار
polygraphs رونوشت بردار نسخه بردار
where is the kilogramme weight ? وزنه ....
short weight وزنه کم
ponderance وزنه
paper weight وزنه
counterbalance وزنه تعادل
counterbalanced وزنه تعادل
counterbalances وزنه تعادل
weight lifting وزنه برداری
weight throw پرتاب وزنه
sinker وزنه نگهدار
flyweights وزنه تعادل
flyweight وزنه تعادل
ballast وزنه تعادل
ledgers وزنه سربی
ledger وزنه سربی
sinkers وزنه نگهدار
counterweights وزنه مقابل
counterweight وزنه تعادل
counterweight وزنه برابر
counterweight وزنه مقابل
bobs وزنه قپان
halma پرش با وزنه
plumb bob وزنه سربی
counter balance وزنه تعادلی
offset وزنه متعادل
counter weight وزنه مقابل
counterpoise وزنه متقابل
counterweigh وزنه تعادل
shot put پرتاب وزنه
bobbing وزنه قپان
weight سنگ وزنه
rammer وزنه شمعکوب
counter weight وزنه تعادل
putting پرتاب وزنه
bob وزنه قپان
puts پرتاب وزنه
put پرتاب وزنه
counterweights وزنه تعادل
offsetting وزنه متعادل
counterweights وزنه برابر
snatching وزنه برداری یکضرب
snatched وزنه برداری یکضرب
governor balance weight وزنه تعادل رگولاتور
snatches وزنه برداری یکضرب
incline bench تخته وزنه برداری
kentledge وزنه اهن ته کشتی
sinker وزنه سربی ماهیگیری
poise اونگ یا وزنه ساعت
sinkers وزنه سربی ماهیگیری
uplift بالا زدن وزنه
snatch وزنه برداری یکضرب
sash balancing weight وزنه متعادل کننده
ledgering ماهیگیری بااستفاده از وزنه
ballast وزنه متعادل کننده
uplifts بالا زدن وزنه
castaway پرتاب کردن وزنه
weight program تمرین وزنه برداری
castaways پرتاب کردن وزنه
vector بردار
equivocatory اب بردار
vectors بردار
dope vector بردار
resultant بردار
arrows بردار
arrow بردار
discobolus وزنه پرت کن حلقه انداز
triathlon پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
europian championship وزنه برداری قهرمانی اروپا
clean and jerk حرکت دوضرب وزنه برداری
shots پرتاب وزنه گلوله سربی
shot پرتاب وزنه گلوله سربی
clean and press حرکت پرس وزنه برداری
split وزنه برداری یکضرب فرانسوی
platforms تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
poise وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
empty weight وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
platform تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
donkey raise تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
terminal tackle راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
participable شرکت بردار
code vector بردار رمز
disciplinable نظم بردار
normal vector بردار قائم
polar vector بردار قطبی
numerale شماره بردار
taxable مالیات بردار
damageable غرامت بردار
samplers نمونه بردار
sampler نمونه بردار
velocity بردار سرعت
velocities بردار سرعت
patchable وصله بردار
customable گمرک بردار
cross bearer صلیب بردار
crucifer صلیب بردار
discountable تخفیف بردار
submission فرمان بردار
harvestman خرمن بردار
liner velocity بردار سرعت
component مولفه بردار
light vector بردار نور
fraudulent کلاه بردار
interrupt vector بردار وقفه
lift vector بردار برا
subordination فرمان بردار
land surveyor نقشه بردار
components مولفه بردار
magnetic vector بردار مغناطیسی
forfoitable جریمه بردار
normal vector بردار عمود
dutiable گمرک بردار
active تنزل بردار
exponible توضیح بردار
suborder فرمان بردار
field vector بردار میدان
finable جریمه بردار
flux of a vector شاره بردار
mouldable قالب بردار
circulation of a vector چرخه بردار
stainable زنگ بردار
vectorial حامل بردار
voltage vector بردار ولتاژ
wave vector بردار موج
photographers عکس بردار
photographer عکس بردار
swindlers کلاه بردار
swindler کلاه بردار
subsumption فرمان بردار
rateable نرخ بردار
treatable تعلیم بردار
treader گام بردار
ascribe رونویس بردار
vector حامل بردار
state vector بردار حلات
state vector بردار وضعیت
state vector بردار حالت
tollable باج بردار
topographer نقشه بردار
ascribing رونویس بردار
ascribes رونویس بردار
vectors حامل بردار
ascribed رونویس بردار
ratable نرخ بردار
curl حلقه بردار
force بردار نیرو
axial vector بردار محوری
radius vector بردار شعاعی
poynting's vector بردار پوینتینگ
benefic بهره بردار
bilable ضمانت بردار
burgers vector بردار برگرز
hypotaxis فرمان بردار
surveyors نقشه بردار
curled حلقه بردار
curls حلقه بردار
forcing بردار نیرو
forces بردار نیرو
surveyor نقشه بردار
postponement فرمان بردار
terminal rig طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
deal lift بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
derrick lift کشیدن وزنه به روی سینه باپاهای راست
disqualify خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualified خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
press بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
bat weight وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
benches تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
presses بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
bench تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
disqualifying خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualifies خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
It cannot be trifled with . It is no joking matter. شوخی بردار نیست
Euclidean vector بردار اقلیدسی [ریاضی]
position vector بردار مکان [ریاضی]
Y coordinate مختصات بردار عمودی
Come off it !Get along-with you. بروبابا(ول کن ؟دست بردار )
docile تعلیم بردار مطیع
beneficiary بهره بردار ذیحق
vector psychology روانشناسی بردار نگر
vector data aggregate بردار اطلاعات مجتمع
beneficiaries بهره بردار ذیحق
x axis بردار افقی گراف
X coordinate مختصات بردار افقی
y axis بردار عمودی گراف
Leave her alone. Stop bothering her. دست از سر دخترک بردار
rodman کمک نقشه بردار
radius vector بردار مکان [ریاضی]
Pick, what you like [want] ! هر کدام را می خواهی بردار!
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com