Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
squat
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatted
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatting
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
Other Matches
snatching
وزنه برداری یکضرب
snatches
وزنه برداری یکضرب
snatched
وزنه برداری یکضرب
snatch
وزنه برداری یکضرب
split
وزنه برداری یکضرب فرانسوی
multipoundage syatem
روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
light and heavy system
روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
shot putters
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putter
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
weight lifting
وزنه برداری
sinkers
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinker
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
weight program
تمرین وزنه برداری
incline bench
تخته وزنه برداری
europian championship
وزنه برداری قهرمانی اروپا
clean and press
حرکت پرس وزنه برداری
clean and jerk
حرکت دوضرب وزنه برداری
platforms
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
platform
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
disqualifies
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualified
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualifying
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualify
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
benches
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
bench
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
signal light
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
bench by a back injury
خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
light heavyweight
5/28 کیلوگرم وزنه برداری وکشتی 18 کیلوگرم
to hunker down
چمباتمه نشستن
swatting
ضربت سخت خوردن یازدن چمباتمه نشستن
swat
ضربت سخت خوردن یازدن چمباتمه نشستن
swatted
ضربت سخت خوردن یازدن چمباتمه نشستن
where is the kilogramme weight ?
وزنه ....
paper weight
وزنه
short weight
وزنه کم
ponderance
وزنه
counterweights
وزنه مقابل
counterweight
وزنه مقابل
counterbalance
وزنه تعادل
counterweight
وزنه برابر
ledgers
وزنه سربی
counter weight
وزنه تعادل
counterweight
وزنه تعادل
counterweights
وزنه برابر
counterweights
وزنه تعادل
flyweight
وزنه تعادل
counterbalanced
وزنه تعادل
ballast
وزنه تعادل
ledger
وزنه سربی
shot put
پرتاب وزنه
counterbalances
وزنه تعادل
flyweights
وزنه تعادل
sinker
وزنه نگهدار
offset
وزنه متعادل
offsetting
وزنه متعادل
counter balance
وزنه تعادلی
counter weight
وزنه مقابل
counterpoise
وزنه متقابل
counterweigh
وزنه تعادل
put
پرتاب وزنه
putting
پرتاب وزنه
lifter
وزنه بردار
halma
پرش با وزنه
plumb bob
وزنه سربی
rammer
وزنه شمعکوب
bobs
وزنه قپان
weight lifter
وزنه بردار
puts
پرتاب وزنه
weight
سنگ وزنه
weight throw
پرتاب وزنه
bob
وزنه قپان
bobbing
وزنه قپان
sinkers
وزنه نگهدار
ledgering
ماهیگیری بااستفاده از وزنه
poise
اونگ یا وزنه ساعت
kentledge
وزنه اهن ته کشتی
governor balance weight
وزنه تعادل رگولاتور
sash balancing weight
وزنه متعادل کننده
sinker
وزنه سربی ماهیگیری
sinkers
وزنه سربی ماهیگیری
uplift
بالا زدن وزنه
uplifts
بالا زدن وزنه
castaway
پرتاب کردن وزنه
castaways
پرتاب کردن وزنه
ballast
وزنه متعادل کننده
make weight
سر وزن رسیدن وزنه بردار
triathlon
پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
discobolus
وزنه پرت کن حلقه انداز
make-weight
سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weights
سر وزن رسیدن وزنه بردار
shot
پرتاب وزنه گلوله سربی
shots
پرتاب وزنه گلوله سربی
donkey raise
تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
terminal tackle
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
poise
وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
empty weight
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
deal lift
بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
bat weight
وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
terminal rig
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
derrick lift
کشیدن وزنه به روی سینه باپاهای راست
press
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
presses
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
dipsey sinker
نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
jerks
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
lifts
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifting
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifted
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lift
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
jerking
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerked
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerk
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
ballast
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
legg press
تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
crosshead
وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میش ود
foot pound
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
field event
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
field events
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
shots
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shot
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
stopboard
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
toe weight
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
weight belt
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
throwing
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
warp-weighd loom
دارهای وزنی
[این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
counterweights
حالت تعادل وزنه تعادل
counterweight
حالت تعادل وزنه تعادل
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
plummeting
وزنه شاقول شاقول
plummeted
وزنه شاقول شاقول
plummet
وزنه شاقول شاقول
plummets
وزنه شاقول شاقول
deathlon
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
weight man
پرتابگر وزنه یا چکش پرتابگر چکش
xerographic
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
to sit out
نشستن بیشتر نشستن از
stenciling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
squatter
چمباتمه زن
squatters
چمباتمه زن
rucks
چمباتمه زدن
ruck
چمباتمه زدن
squat
چمباتمه زدن
squatted
چمباتمه زدن
squats
چمباتمه زدن
squatting
چمباتمه زدن
lotus position
چمباتمه لوتوسی
hectograph
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
sejant
درحال چمباتمه زدن
squatting position
وضعیت چمباتمه در تیراندازی
squatting
قوز کردن محل چمباتمه زنی
squatted
قوز کردن محل چمباتمه زنی
squats
قوز کردن محل چمباتمه زنی
squat
قوز کردن محل چمباتمه زنی
jerry
المانی
Germanic
المانی
germain
) : المانی
German measles
سرخجه المانی
hans
المانی یاهلندی
germanize
المانی کردن
high dutch
زبان المانی
germanization
المانی شدن
teutonize
به المانی ترجمه کردن
germanity
صفات ویژه المانی
gotha
یکجورهواپیمای بزرگ المانی
schnauzer
سگ " تری یر "المانی نژاد
germanize
المانی ماب کردن
land grave
کنت قدیم المانی
junker
اصیل زاده المانی
hun
مخرب تمدن المانی
wagnerite
پیرو واگنرموسیقیدان المانی
wagnerian
پیرو واگنرموسیقیدان المانی
fokker
یکجورهواپیمای جنگی المانی
panzer
لشگر زرهی المانی
pfennig
مسکوک مسی المانی
alemannic
لهجهء مخصوص المانی
Gothic
حروف سیاه قلم المانی
germanist
دانشمند فرهنگ و زبان المانی
doberman pinscher
سگ پاسبان المانی متوسط الجثه
germanism
اصطلاحات ویژه زبان المانی
kummel
نوشابه المانی زیره دار
junker
جوان نجیب زاده المانی
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
lansquenet
سربازپیاده مزدورو المانی در سده هفدهم
goth
یکی از اقوام المانی قدیم بربری
rhenish
شراب المانی rhein وابسته به رودخانه
hegelianism
مکتب فلسفی هگل فیلسوف المانی
thaler
یکنوع سکه بزرگ نقره المانی
landgravine
لقب برخی از شاهزادگان المانی است
groschen
سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
jack johnson
د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
Marxism
روش فکری کارل مارکس فیلسوف المانی
pfenin
سکه مس المانی که ارزش ان برابراست با یک صدم ARK
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com