Dictiornary-Farsi | وزن با هنگام تخلیه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
landing weight	وزن با هنگام تخلیه


Search result with all words

landed weight	وزن کالا هنگام تخلیه
Other Matches

cargo outturn message	پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation	تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
clearing	تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings	تخلیه محل تخلیه بیماران
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
aeromedical unit	یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
cargo outturn report	گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
emptying	تخلیه
stripping	تخلیه
exhausts	تخلیه
exhaust	تخلیه
unloading	تخلیه
evacuates	تخلیه
disembarkation	تخلیه
discharges	تخلیه
discharge	تخلیه
landing, storage, delivery	تخلیه
LSD	تخلیه
evacuate	تخلیه
evacuated	تخلیه
evacuating	تخلیه
discharged	تخلیه
unstuffing	تخلیه
depletion	تخلیه
evacuation	تخلیه
depletion zone	ناحیه تخلیه
depletion barrier	ناحیه تخلیه
depletion area	ناحیه تخلیه
dejecta	تخلیه مدفوع
defecation	تخلیه شکم
debarkation net	تور تخلیه
evacuate	تخلیه کردن
corona discharge	تخلیه الکتریکی
corollary discharge	تخلیه تبعی
depletion layer	ناحیه تخلیه
discahrge pipe	لوله تخلیه
discharge head	ارتفاع تخلیه
discharge gate	دریچه تخلیه
discharge end	محل تخلیه
discharge end	سمت تخلیه
discharge currect	جریان تخلیه
discharge conveyor	نوار تخلیه
discharge cock	شیر تخلیه
discharge chute	سرسره تخلیه
disembarkation	تخلیه کردن
corona discharge	تخلیه کورونا
drain cock	لوله تخلیه
discharge nozzle	فواره تخلیه
cooling water discharge	تخلیه اب سرد
bank sluice	دریچه تخلیه
area evacuation	تخلیه منطقهای
air evacuation	تخلیه هوایی
abreaction	تخلیه هیجانی
battlefield evacuation	تخلیه پزشکی
catharsis	تخلیه هیجانی
vacate	تخلیه کردن
vacated	تخلیه کردن
vacates	تخلیه کردن
vacating	تخلیه کردن
unloaded	تخلیه کردن
coefficient of discharge	ضریب تخلیه
evacuated	تخلیه کردن
unload	تخلیه کردن
chain of evacuation	سیستم تخلیه
unloads	تخلیه کردن
brush discharge	تخلیه جارویی
blow off	شیر تخلیه
evacuates	تخلیه کردن
discharge of chips	تخلیه براده ها
clearing out [of a place]	تخلیه [فضایی]
surging discharge	تخلیه نوشی
sluiceway	دهانه تخلیه
site clearance	تخلیه کارگاه
self maintained discharge	تخلیه ناوابسته
rotary discharger	تخلیه گر گردان
roll on/roll off	بارگیری- تخلیه
road clearance	تخلیه جاده
residual discharge	تخلیه مانده
relief well	چاه تخلیه
point discharge	تخلیه نقطهای
ozone depletion	تخلیه اوزون
undulatory discharge	تخلیه مواج
oscillating discharge	تخلیه مواج
non self maintained discharge	تخلیه وابسته
neural discharge	تخلیه عصبی
medical recovery	تخلیه پزشکی
tipper	تخلیه کننده
to offload	تخلیه کردن
medical evacuation	تخلیه بیماران
medical evacuation	تخلیه پزشکی
electric discharge	تخلیه الکتریکی
education pipe	لوله تخلیه
drain plug	پیچ تخلیه
disruptive discharge	تخلیه جرقهای
discharging wharf	اسکله تخلیه
discharging berth	اسکله تخلیه
discharger of a capacitor	تخلیه خازن
discharge voltage	ولتاژ تخلیه
discharge velocity	سرعت تخلیه
discharge valve	سوپاپ تخلیه
discharge spout	ناودانه ی تخلیه
discharge resistance	مقاومت تخلیه
discharge recorder	تخلیه نگار
discharge pressure	فشار تخلیه
discharge opening	مجرای تخلیه
electrical discharge	تخلیه برقی
medical evacuation	تخلیه بهداری
main discharge	تخلیه اصلی
lightning discharge current	جریان تخلیه
lightning discharge	تخلیه اتمسفری
internal discharge	تخلیه داخلی
impulse discharge	تخلیه ضربهای
high rate discharge	تخلیه شدید
glow discharge	تخلیه تابنده
glow discharge	تخلیه تابناک
flaming discharge	تخلیه مشتعل
exhaust stroke	مرحله تخلیه
exhaust chute	ناودان تخلیه
evacuant	تخلیه کننده
escape channel	مجرای تخلیه اب
electrostatic discharge	تخلیه الکتروستاتیکی
electron discharge	تخلیه الکترونها
discharge opening	راهگاه تخلیه
quit	تخلیه خانه
disembarked	تخلیه کردن
disembark	تخلیه کردن
drained	تخلیه کردن
quitting	تخلیه خانه
sluiced	دریچه تخلیه
sluices	دریچه تخلیه
roll-on/roll-off	بارگیری- تخلیه
discharge	تخلیه الکتریکی
drain	تخلیه کردن
disembarking	تخلیه کردن
discharge	تخلیه بار
discharges	تخلیه بار
evacuating	تخلیه کردن
depopulation	تخلیه جمعیت
drains	تخلیه کردن
draining	تخلیه کردن
discharges	تخلیه الکتریکی
disembarks	تخلیه کردن
sluice	دریچه تخلیه
time	هنگام
gamut	هنگام
at the same moment	در آن هنگام
at dark	هنگام شب
at nightfall	شب هنگام
seasons	هنگام
seasoned	هنگام
at night	شب هنگام
night-time	هنگام شب
season	هنگام
nightfall	شب هنگام
termed	هنگام
timed	هنگام
terming	هنگام
moment	هنگام
moments	هنگام
oestrum	هنگام
term	هنگام
nighttide	شب هنگام
night time	هنگام شب
night season	شب هنگام
times	هنگام
during	هنگام
night season	هنگام شب
night tide	هنگام شب
discharge capacity	فرفیت تخلیه بارانداز
abnormal glow discharge	تخلیه تابناک نامتعارف
discharge	اخراج تخلیه الکتریکی
exhaust system	سیستم تخلیه دود
extinction voltage	ولتاژ قطع تخلیه
gas discharge lamp	لامپ تخلیه گازی
first townsend discharge	تخلیه اول تاونزند
defecate	تخلیه کردن شکم
discharge	شلیک عصبی تخلیه
defecated	تخلیه کردن شکم
furnace discharged end	انتهای تخلیه کوره
gas discharge arrester	برقگیر تخلیه گازی
defecates	تخلیه کردن شکم
aeromedical evacuation	تخلیه پزشکی هوایی
implusive discharge	تخلیه غیر متناوب
degasify	تخلیه کردن گاز
clearing station	پست تخلیه بیماران
discharge capacity	فرفیت تخلیه بار
clearance capacity	فرفیت تخلیه بار
y valve	شیر تخلیه روغن
normal glow discharge	تخلیه تابناک متعارف
clearing station	ایستگاه تخلیه بیماران
dust removal	تخلیه گرد و خاک
eduction pipe	لوله تخلیه یاکشش
electric discharge lamp	لامپ تخلیه الکتریکی
luminous discharge lamp	لامپ تخلیه الکتریکی
discharges	اخراج تخلیه الکتریکی
dust exhaust	تخلیه گرد و خاک
discharges	شلیک عصبی تخلیه
evacuation policy	روش تخلیه پزشکی
automatic tipper	تخلیه کننده خودکار