English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
The minister cut the tape to open a new motory( highway , freeway ) . وزیر با قطع نوار سه رنگ بزرگراه جدید را افتتاح کرد
Other Matches
capstan میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
leader بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
rehyphenation تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
autobahn بزرگراه
superhighway بزرگراه
superhighways بزرگراه
highroads بزرگراه
parkway بزرگراه
highroad بزرگراه
freeways بزرگراه
freeway بزرگراه
highways بزرگراه
highway بزرگراه
It is murder driving on this freeway ( motorway , highway ) . رانندگی دراین بزرگراه کشنده است
imagism مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
install تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installing تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installs تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
inauguration افتتاح
first night شب افتتاح
first nights شب افتتاح
azimuth زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
reel-to-reel کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
reel to reel کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
pickup reel نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
splice نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
guard band بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
spliced نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splicing نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
perforated tape نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
pinchwheel چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
auto توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
autos توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
issued افتتاح کردن
issue افتتاح کردن
issues افتتاح کردن
issuing of the credit افتتاح اعتبار
reopened افتتاح مجددکردن
reopen افتتاح مجددکردن
issue a credit افتتاح اعتبار
opener افتتاح کننده
inaugurated افتتاح کردن
inaugurate افتتاح کردن
inaugurating افتتاح کردن
inaugurator افتتاح کننده
issuance credit افتتاح اعتبار
openings افتتاح گشایش
reopens افتتاح مجددکردن
opening افتتاح گشایش
reopening افتتاح مجددکردن
inaugurates افتتاح کردن
magnetic tape جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tapes جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
cartridge جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridges جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
auspicate بمبارکی افتتاح کردن
opening of negotiations افتتاح مذاکرات [معاملات]
identity الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identities الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
reel-to-reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel to reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
hansel پیش قسط افتتاح کردن
opened افتتاح کردن اشکارکردن بسط دادن
opens افتتاح کردن اشکارکردن بسط دادن
open افتتاح کردن اشکارکردن بسط دادن
reader ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
readers ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
leaders قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leader قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
tape drives نوار چرخان نوار ران
tape drive نوار چرخان نوار ران
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
video cassettes نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassette نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
ApacheÔ HTTPD معروفترین محصول نرم افزاری وب سرور که مانند یک بزرگراه آماده است و به شما برای نصب وب سرور امکان میدهد
updated 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
the then minister وزیر
wizier وزیر
vizi وزیر
vizier وزیر
secretaries وزیر
ministers :وزیر
queen وزیر
Secretary of State وزیر
Secretaries of State وزیر
ministers وزیر
queens وزیر
secretary وزیر
minister :وزیر
min وزیر
minister وزیر
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
grand vizier نخست وزیر
primeminister نخست وزیر
Prime Ministers نخست وزیر
Prime Minister نخست وزیر
cham cell or of the e. وزیر دارایی
the finance minister is up وزیر مالیه
mintster of public works وزیر فوائدعامه
secretary of state for home affairs وزیر امورداخله
head of the state نخست وزیر
councillor at ministry وزیر مشاور
queens وزیر شطرنج
queen وزیر شطرنج
secretary of defence وزیر دفاع
queening وزیر کردن
secretary of defense وزیر دفاع
secretary of state for home affairs وزیر کشور
secretary of state for defence وزیر دفاع
Attorneys General وزیر دادگستری
Attorney General وزیر دادگستری
Secretary of State وزیر خارجه
Secretaries of State وزیر خارجه
minister resident وزیر مقیم
Chancellors of the Exchequer وزیر دارایی
minister plenipotentiary وزیر مختار
Chancellor of the Exchequer وزیر دارایی
premiers نخست وزیر
premier نخست وزیر
Downing Street نخست وزیر
minister of finance وزیر اقتصاد
minister without portfolio وزیر مشاور
charge d'affaires نایب وزیر مختار
queen's fianchetto defence دفاع فیانکتوی وزیر
minister of foreign affairs وزیر امور خارجه
minister for foreign affairs وزیر امور خارجه
foreign minister وزیر امور خارجه
Federal Attorney General وزیر دادگستری فدرال
acting minister of war کفیل وزیر جنگ
minister وزیر مختار کشیش .
ministers وزیر مختار کشیش .
Chancellors of the Exchequer وزیر خزانه داری
Federal Prosecutor General وزیر دادگستری فدرال
to recive the portfolio of war وزیر جنگ شدن
queen side جناح وزیر شطرنج
queen's wing جناح وزیر شطرنج
queen's gambit گامبی وزیر شطرنج
Chancellor of the Exchequer وزیر خزانه داری
deputy minister قائم مقام وزیر
secretary of state for foreign affairs وزیر امور خارجه
secretary of the army وزیر نیروی زمینی
filmstrip نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
assistant secretary of the army معاون وزیر نیروی زمینی
ministerial وابسته به وزیر یا کشیش اداری
eight queens problem مسئله هشت وزیر شطرنج
colle system سیستم کوله در پیاده وزیر
deputy primeminister قائم مقام نخست وزیر
queen's indian defence دفاع هندی وزیر شطرنج
queen's pawn opening گشایش پیاده وزیر شطرنج
underpromote ترفیع پیاده به غیر وزیر
queen's pawn game بازی پیاده وزیر شطرنج
queen's gambit accepted گامبی وزیر پذیرفته شده
queen's gambit declined گامبی وزیر پذیرفته نشده
premiered نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
manhattan variation واریاسیون مانهاتان درگامبی وزیر شطرنج
cambridge springs defence دفاع کیمبریج اسپرینگزدرگامبی وزیر شطرنج
premieres نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
gambit of aleppo نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
It must be put up to the prime minister . باید بعرض نخست وزیر برسد
prague variation واریاسیون پراگ در گامبی وزیر شطرنج
premiere نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiering نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
canal's variation واریاسیون کانال در گامبی وزیر شطرنج
ragozin variation واریاسیون راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
ragozin system سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
under secretary زیر نظارت دبیر کل معاون وزیر
The minisiter cant cope with it. از دست وزیر اینکار بر نمی آید
skivvy زیر پیراهن وزیر شلواری کوتاه
premier نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiers نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
capablanca's freeing manoeuvre مانوررهایی بخش کاپابلانکادر گامبی وزیر
tamper مذاکرات پنهانی وزیر جلی داشتن
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting. من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
blackmar diemer gambit گامبی بلکمر- دیمر در پیاه وزیر شطرنج
bogoliubov indian defence دفاع بوگولیوبوف- هندی درپیاده وزیر شطرنج
franco indian defence دفاع هندی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
franco baenoni defence دفاع بنونی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
Chancellors صدر اعظم نخست وزیر رئیس اداره
Chancellor صدر اعظم نخست وزیر رئیس اداره
nimzo indian defence دفاع نمیزو هندی در پیاده وزیر شطرنج
monticelli trap دام مونتیچلی در دفاع هندی وزیر شطرنج
alekhine's variation واریاسیون الخین در گامبی وزیر پذیرفته نشده شطرنج
problem child فیل جناح وزیر درصورتی که راه گسترش ان مسدود باشد
new جدید
modern جدید
unprecedentedly جدید
recent جدید
newer جدید
unprecedented جدید
up-to-date جدید
maidens جدید
new- جدید
newest جدید
maiden جدید
up to date جدید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com