Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
Other Matches
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
machine building
ماشین سازی
machine building industry
صنعت ماشین سازی
automatic flanging machine
ماشین خم حلبی سازی
engineering steel
فولاد ماشین سازی
engineering works
کارخانه ماشین سازی
road building machine
ماشین جاده سازی
polygraph
ماشین کپی سازی دروغ فاش کن
virtual
ماشین شبیه سازی شده و عملیات آن
grader
یکی از ماشین الات راه سازی
polygraphs
ماشین کپی سازی دروغ فاش کن
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
buffer
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت در پورتهای ورودی یا خروجی تا وسایل جانبی آهسته بتوانند با CPU سریع کار کند
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
plater
صفحه فلزی ساز ماشین غلتک کاغذ سازی اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
key
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
equipping
مین توسط ماشین یا وسایل
equips
مین توسط ماشین یا وسایل
equip
مین توسط ماشین یا وسایل
flexible
استفاده از ماشین CNC , ربات یا سایر وسایل خودکار در تولید
pilot model
مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
individualizes
تک سازی
deflexion
خم سازی
idolization
بت سازی
padding
له سازی
pavements
کف سازی
pavement
کف سازی
repk lection
پر سازی
retortion
خم سازی
flooring
کف سازی
retortion
کج سازی
compaction
تو پر سازی
truncation
بی سر سازی
flection
خم سازی
individualized
تک سازی
individualize
تک سازی
individualises
تک سازی
individualised
تک سازی
individualization
تک سازی
individuation
تک سازی
stylization
مد سازی
bridgework
پل سازی
bridge building
پل سازی
individualizing
تک سازی
individualising
تک سازی
local anasthesia
سر سازی
statues
پیکر سازی
aromatization
معطر سازی
cooperage
پیت سازی
atomization
ریز سازی
cooperage
چلیک سازی
deconditioning
ناشرطی سازی
coordination
هماهنگ سازی
confectionary
شیرینی سازی
balladry
تصنیف سازی
anonymization
گمنام سازی
bedevilment
شیطان سازی
channelization
مجرا سازی
decryption
اشکار سازی
belittlement
کم ارزش سازی
conceptualization
مفهوم سازی
debilitation
ناتوان سازی
road construction
جاده سازی
countersink
خزینه سازی
dazzlement
خیره سازی
dactyliography
نگین سازی
statue
پیکر سازی
de energize
بی برق سازی
de escalation
محدود سازی
arrefication
رقیق سازی
curriery
چرم سازی
arrefication
لطیف سازی
aromatization
عطر سازی
deactivation
بی اثر سازی
asphalt paving
جاده سازی
deallocation
ازاد سازی
road building
جاده سازی
crystallization
بلور سازی
computer simulation
شبیه سازی
compactions
فشرده سازی
bellfounding
زنگ سازی
capitalization
سرمایه سازی
polarization
قطبی سازی
cavitation
حفره سازی
inflection
خم سازی خمیدگی
canalization
ابراه سازی
canalization
کانال سازی
inflections
خم سازی خمیدگی
inflexions
خم سازی خمیدگی
capital building
سرمایه سازی
cartwright's shop
دوچرخه سازی
carnification
گوشت سازی
carcassing
اسکلت سازی
automation
خودکار سازی
ceiling construction
سقف سازی
canalization
مجرا سازی
bonification
به سازی محیط
brick works
اجر سازی
compaction
فشرده سازی
coking time
زمان کک سازی
beadwork
تسبیح سازی
coking period
زمان کک سازی
cabinetwork
قفسه سازی
coking chamber
اطاقک کک سازی
christianization
عیسوی سازی
cabinetwork
مبل سازی
channelization
تنگه سازی
channelization
ترعه سازی
calcination
اهک سازی
flooring
مصالح کف سازی
calico printing
چیت سازی
carbonize
کربن سازی
deep foundation
پی سازی در عمق
gunsmithery
تفنگ سازی
inculcation
جایگیر سازی
individualization
منفرد سازی
individualization
فرد سازی
individuation
جدا سازی
inebriation
مست سازی
inflexion
خم سازی خمیدگی
infuriation
خشمگین سازی
inspissation
غلیظ سازی
images
شبیه سازی
inceration
موم سازی
incavation
پوک سازی
impregnation
ابستن سازی
haematogenesis
خون سازی
harmonization
هم اهنگ سازی
heterodyne reception
زنه سازی
histogenesis
بافت سازی
horology
ساعت سازی
hymnography
سرود سازی
ichnography
زمینه سازی
image formation
تصویر سازی
immortalization
جاوید سازی
intensification
پر قوت سازی
image
شبیه سازی
inurement
معتاد سازی
amplification
فزون سازی
lancination
پاره سازی
landscape painting
منظره سازی
lapidation
سنگسار سازی
lapidification
سنگ سازی
thickening
کلفت سازی
concentrations
غلیظ سازی
concentration
غلیظ سازی
latticing
شبکه سازی
stabilization
استوار سازی
lancination
مجروح سازی
lamponery
هجونامه سازی
invalidation
باطل سازی
wearisomeness
کسل سازی
doubling
دولا سازی
irreticence
فاش سازی
capping
کلاه سازی
preparations
اماده سازی
preparation
اماده سازی
liquidation
ساده سازی
defeasance
باطل سازی
divestiture
برهنه سازی
divestment
بی بهره سازی
domestication
اهلی سازی
duplexing
مضاعف سازی
dwelling construction
خانه سازی
irksomeness
کسل سازی
sound effects
صدا سازی
dwelling construction
اپارتمان سازی
divestiture
بی بهره سازی
discolourment
بدرنگ سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com