Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
omr
وسیلهای که علامتها و خط وط خاص را تشخیص میدهد
Other Matches
optical
وسیلهای که میتواند نشانه ها یا خط وط به فرم خاص را تشخیص میدهد.
optical
فرآیندی که اجازه میدهد علامتها یا خط وط خاص
optical
وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
scan
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scans
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scanned
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
micr
سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
detectors
وسیلهای که میتواند تشخیص دهد
detector
وسیلهای که میتواند تشخیص دهد
punches
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
punched
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
punch
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
displays
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
display
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displaying
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displayed
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
logic seeking
دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
readers
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
reader
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
adapter
وسیلهای که به دو یا چند وسیله ناهماهنگ اجازه اتصال میدهد
general
برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
breakout box
وسیلهای وضیعت خط وط بین واسط ه ها یا کابل ها یا اتصالات را نشان میدهد
generals
برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
joystick
وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
joysticks
وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
devices
وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
hoppers
وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
boxes
وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
hopper
وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
box
وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
device
وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
repertoire
تمام دستوراتی که سیستم تشخیص میدهد واجرا میکند
user
کدشناسایی یکتا که به کامپیوتر امکان تشخیص کاربر را میدهد
users
کدشناسایی یکتا که به کامپیوتر امکان تشخیص کاربر را میدهد
counter
1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
card
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
cards
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
countering
1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
countered
1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
FDISK
امکانی در سیستم که قسمتهای روی دیسک سخت را تشخیص میدهد
Internet
انجمنی که عضوی از IAB است و استانداردهای اینترنت را تشخیص میدهد
omr
را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند
configuration
وضعیت کامپیوتر که به سیستم یا برنامه اجازه تشخیص داده شده میدهد
configurations
وضعیت کامپیوتر که به سیستم یا برنامه اجازه تشخیص داده شده میدهد
modem
کابل یا وسیلهای که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال بدون استفاده از مودم میدهد
faulted
خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد
fault
خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد
advanced
که به سیستم عامل اجازه میدهد سخت افزارهای مناسب را خودکار تشخیص دهد
faults
خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد
sign test
ازمون علامتها
handwriting recognition
نرم افزاری که متنهای دست نویس را تشخیص میدهد و آنها را به حروف ASCII تبدیل میکند
accuracy
کدی که تشخیص میدهد آیا داده دقیق است و یا باید توسط یک وسیله خاص از ثبت درآید
port
وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
trace
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد
traced
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد
traces
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد
acu
وسیلهای که به کامپیوتر اجازه میدهد ایستگاهها را فراخوانی کند یا خودکار شماره گیری کند
buffer
وسیلهای که به دستورات یا داده ها اجازه میدهد پیش از کامل شدن قبلی داده جدید وارد کنند
recognition
فرایندی که امکان تشخیص نوری حروف چاپ شده یا نوشته شده را میدهد.
exerciser
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
code
سیستم علامتها و اعداد و حروف که فضای خاصی دارد
gateway
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
gateways
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
install
امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد
detect
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detected
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detecting
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detects
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
installs
امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد
installing
امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد
bridged
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridges
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
terminal
وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
terminals
وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
DSR
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
command.com
در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
optical
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
recognition
1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
exception
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exceptions
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
logical
حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
identification
تشخیص تشخیص دادن
identification friendly or foe
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
dma
UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
graphics
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
supervisory
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
HTML
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
implemental
وسیلهای
outputs
وسیلهای که
output
وسیلهای که
PID
وسیلهای
personal
وسیلهای
instrumental
وسیلهای
smokers
وسیلهای که تولیددودکند
smoker
وسیلهای که تولیددودکند
isolator
وسیلهای که قط ع میکند
idle
ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
magnetic tapes
وسیلهای با نوک مغناطیسی
idled
ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
instrumental conditioning
شرطی شدن وسیلهای
magnetic tape
وسیلهای با نوک مغناطیسی
idlest
ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
idles
ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
synthesisers
وسیلهای که چیزی تولید میکند
compensator
وسیلهای برای کاستن لگداسلحه
cushion
وسیلهای که شبیه تشک باشد
waterspout
لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
waterspouts
لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
cushioned
وسیلهای که شبیه تشک باشد
cushions
وسیلهای که شبیه تشک باشد
fire lit
وسیلهای که با اتش روشن شود
cushioning
وسیلهای که شبیه تشک باشد
readout
وسیلهای که امکان نمایش اطلاعات
synthesizer
وسیلهای که چیزی تولید میکند
enclosures
پوشش محافظ برای وسیلهای
enclosure
پوشش محافظ برای وسیلهای
steering wheel puller
وسیلهای که غربالک رابیرون میکشد
suppressor
وسیلهای که مانع را حذف میکند
synthesizers
وسیلهای که چیزی تولید میکند
boomerangs
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
boomerang
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
boomeranged
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
boomeranging
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
telescopes
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
telescope
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
logger
وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
erasers
وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند.
coder
وسیلهای که یک سیگنال را رمز گذاری میکند
viscosimeter
وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
adders
وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
continuous
وسیلهای که مرتب به چاپگر کار می فرستد
loggers
وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند
stabilizer
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
burner
وسیلهای که برنامه ها را در قطعه PROM می سوزاند
carrier
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
adder
وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
burners
وسیلهای که برنامه ها را در قطعه PROM می سوزاند
transients
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
transient
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
loggers
وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
carriers
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
eraser
وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند.
logger
وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند
barcropper
وسیلهای که میل گرد را قطع میکند
stabilisers
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
lured
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lures
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lure
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
meanest
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
chips
وسیلهای که میتواند صدا تولید کند
meaner
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
chip
وسیلهای که میتواند صدا تولید کند
luring
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
mean
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
specification
تشخیص
diagnoses
تشخیص
discretion
تشخیص
assessment
تشخیص
indistinctively
بی تشخیص
assessments
تشخیص
diagnosis
تشخیص
distinctions
تشخیص
In my judgement. As I see it.
به تشخیص من
diagnostics
تشخیص ها
discernment
تشخیص
contradistinction
تشخیص
percipience
حس تشخیص
diagnostic
تشخیص
distinction
تشخیص
denotation
تشخیص
parallelling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
densitometer
وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی
compliant
وسیلهای که به مجموعهای از استانداردهای مشخص تط بیق میشود
parallelled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
multi disk
وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
burner
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
transmitters
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
bottoming tap
وسیلهای برای دراوردن دندانه در یک سوراخ کور
aerodynamic blockage thrust reverser
وسیلهای برای معکوس کردن نیروی جلوبر
simulators
وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
parallel
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallels
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
simulator
وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
dte
وسیلهای که از آن مسیر ارتباط آغاز یا به آن ختم میشود
transmitter
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
encoder
وسیلهای که داده را از یک فرمت به دیگری تبدیل میکند
burners
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
paralleled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
feeds
وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند
feeds
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
demagnetizer
وسیلهای که چیزی را از حالت مغناطیسی خارج میکند
attachment
وسیلهای که به دلیل خاصی به ماشین وصل است
feed
وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند
paralleling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
gyro
وسیلهای که از اندازه حرکت زاویهای یک جرم دوار
changer
وسیلهای که چیزی را با چیز دیگر جابجا میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com