Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
hydrometer
وسیله ازمایش اسید باطری
Other Matches
battery acid
اسید باطری
acid test
وسیلهء ازمایش امتحان با اسید
traction battery
باطری وسیله نقلیه
bituminous paint
رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
golf car
وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
test element
وسیله ازمایش
check out time
زمان لازم برای ازمایش یک وسیله
picric acid
اسید پیکریک
[اسید زهرین، زرد و تلخ مزه]
continuity light
وسیله سادهای برای ازمایش پیوستگی یک مدار که پیوسته بودن مغئر الکتریکی را باروشن شدن یک لامپ نشان میدهد
barbiturate
نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
use testing
ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
tryout
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
pilot method
عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
assay
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
continous immersion test
ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
test element
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
flight test
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
soil examination
بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
chains
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
service test
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
creep test
ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test
ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
flight test
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
batteries
باطری
exchange battery
باطری
capacitor
باطری
cell
باطری
bettery
باطری
cells
باطری
battery
باطری
tube tester
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
environmental test
ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
dry cell battery
باطری خشک
dry pile
باطری قلمی
oven battery
باطری کوره
cotainer
جعبه باطری
accumulator battery
اکومولاتور باطری
ideal galvanic cell
باطری ایده ال
primery battery
باطری اولیه
low voltage battery
باطری فیلامان
solar battery
باطری افتابی
heating battery
باطری فیلامان
dry cell
باطری خشک
poles
قطب باطری
battery charger
شارژر باطری
main battery
باطری اصلی
cell tester
ازمایشگر باطری
battery backup
باطری پشتیبان
microbattery
باطری کوچک
ampere hour capacity
فرفیت باطری
battery box
جعبه باطری
torch battery
باطری قلمی
mercury battery
باطری جیوهای
battery clamp
ترمینالهای باطری
battery switch
کلید باطری
biasing battery
باطری بایاس
battery terminal
ترمینال باطری
lighting battery
باطری نور
pole
قطب باطری
microphone battery
باطری میکروفن
thermal battery
باطری حرارتی
c battery
باطری شبکه
coke oven battery
باطری کوره ذغالی
high voltage battery
باطری فشار قوی
high tension battery
باطری فشار قوی
clip
ترمینال باطری بست
batteries
باطری برجک توپ
cells
جزء اصلی باطری
cells
پیل خانه باطری
internal battery
مقاومت داخلی باطری
anodes
قطب مثبت باطری
cell
جزء اصلی باطری
cell
پیل خانه باطری
battery
باطری برجک توپ
battery output
توان برونداد باطری
point
قطبهای باطری یاپلاتین
clips
ترمینال باطری بست
clippings
ترمینال باطری بست
clipped
ترمینال باطری بست
battery box leg
پایه نگهدارنده باطری
battery backup system
سیستم پشتیبان باطری
grid battery
باطری بایاس شبکه
anode
قطب مثبت باطری
flashlight battery
باطری چراغ قوه
grid bias battery
باطری بایاس شبکه
Please check the battery.
لطفا باطری را کنترل کنید.
ignition battery
باطری سیستم جرقه زنی
nickel cadmium battery
باطری الکتریکی نیکل کادمیوم
dynamo battery ignition unit
سیستم جرقه زنی دینام -باطری
chargers
دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
charger
دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
asynchronous
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawler
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
peripheral
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
loops
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contention
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loop
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
looped
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
connectivity
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
built-in
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
devices
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
daisy chain
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
tie down
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulates
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
grid
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grids
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
immersion proof
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainers
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainer
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
cordless drill driver
دریل برقی
[دریلی که با باطری کار می کند]
[ابزار]
daisy chain
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
lasers
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
output
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
device
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
devices
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
unbalanced cell
سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
acid proof
ضد اسید
acid water
آب اسید
acid resisting
ضد اسید
acid
اسید
achromatopsia
اسید
acids
اسید
boost charge
ولتاژ ثابت و اولیهای که به باطری داده میشود تا انرابرای استارت موتور اماده نگه دارد
communication
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
dual capable
جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
from pillar to post
ازیک وسیله به وسیله دیگر
handshaking
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
interserviceable
قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
oxyphile
اسید دوست
phosorous acid
اسید فوسفور
oxyphile
اسید گرای
oxyphil
اسید گرای
ribonucleic acid
ریبونوکلئیک اسید
fumaricacid
اسید فوماریک
hydraulic acid
اسید کلریدریک
sulphurous acid
اسید سولفورو
inorganic acid
اسید معدنی
formic acid
اسید فرمیک
diacid
اسید دو فرفیتی
peroxy acid
پروکسی اسید
citric acid
سیتریک اسید
chromic acid
اسید کرومیک
gluconic acid
اسید گلوکونیک
tartaric acid
تارتریک اسید
tartaric
اسید تارتاریک
monobasic acid
اسید یک ارزشی
tannic acid
تانیک اسید
gallic acid
اسید گالیک
monobasic acid
اسید یک فرفیتی
peroxymonosulfuric acid
اسید کارو
niacin
اسید نیکوتینیک
sulphuric acid
اسید سولفوریک
oxalic acid
اکسالیک اسید
poly acid
پلی اسید
fatty acid
اسید چرب
hyperacidity
زیادی اسید
conjugate acid
اسید مزدوج
nucleic acid
نوکلئیک اسید
soft acid
اسید نرم
pseudo acid
شبه اسید
prussic acid
اسید پروسیک
glutamic acid
اسید گلوتامیک
superacid
سوپر اسید
oxyacid
اکسی اسید
sulphric acid
اسید سولفوریک
nitric acid
اسید نیتریک
phosphoric acid
اسید فسفریک
oxyphil
اسید دوست
oxygen acid
اکسی اسید
diacidic
اسید دو فرفیتی
acid resisting paint
رنگ ضد اسید
picric acid
اسید پیکریک
diprotic acid
اسید دو پروتونی
hard acid
اسید سخت
acid bath
حمام اسید
carbolic acid
اسید فنیک
phenol
اسید فنیک
acid leach
شستشو با اسید
abietic acid
ابیتیک اسید
benzoic acid
بنزوییک اسید
lewis acid
اسید لوویس
acid proof brick
آجر ضد اسید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com