Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (18 milliseconds)
English
Persian
feeler
وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک
feelers
وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک
Other Matches
dial gage
دستگاه اندازه گیری تغییربعدهای بسیار کوچک
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
microdevice
وسیله بسیار کوچک مثل ریزپردازنده
meter
وسیله اندازه گیری
metre
وسیله اندازه گیری
metres
وسیله اندازه گیری
meters
وسیله اندازه گیری
carpenter's rule
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
double meter stick
[American]
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
folding meter stick
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
folding rule
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
yardstick
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
yard stick
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
folding ruler
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
hot wire ammeter
نوعی وسیله اندازه گیری جریان
arbalest
وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
arbalist
وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
error of measuring apparatus
خطای وسیله اندازه گیری
[ریاضی]
error of measuring equipment
خطای وسیله اندازه گیری
[ریاضی]
error of measuring instrument
خطای وسیله اندازه گیری
[ریاضی]
dynamometer
وسیله اندازه گیری توان شفت
instrument
اپارات وسیله دستگاه اندازه گیری
line gauge
وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
bathyconductograph
وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
radiacmeter
وسیله کشف وتشخیص رادیواکتیو و اندازه گیری ان
modules
نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل
module
نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل
capacitance bridge
نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
denitometer
وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
photogrammetry
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
abac scale
وسیله اندازه گیری زوایای با قوس بزرگ در سیستم مرکاتور
sextant
وسیله اندازه گیری ارتفاع ستارگان مسافت سنج دریایی
thermocouple
وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت جفت گرمایی
dosimeter
وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
inductance
اندازه گیری حجم انرژی وسیله که در میدان مغناطیسی میتواند ذخیره کند
kilos
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilo
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
photographic dosimetry
روش اندازه گیری میزان دوزاتمی جذب شده به وسیله افراد از روی عکس بدن انها
minometer
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
asynchronous transmission
اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
super
بسیار خوب بزرگ اندازه
biblical proportions
به اندازه بسیار زیاد
[بزرگ]
tiny
بسیار کوچک
tinier
بسیار کوچک
tiniest
بسیار کوچک
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
measurment
اندازه گیری
measurements
اندازه گیری
dimensions
اندازه گیری
module
اندازه گیری
dimension
اندازه گیری
commensurateness
اندازه گیری
measuring bridge
پل اندازه گیری
gauging
اندازه گیری
measurement
اندازه گیری
modules
اندازه گیری
measure
اندازه گیری
metering
اندازه گیری
measurer
اندازه گیری
mensuration
اندازه گیری
gaging
اندازه گیری
measurement of demand
اندازه گیری تقاضا
measuring
درخور اندازه گیری
measurable
قابل اندازه گیری
impedance bridge
پل اندازه گیری مقاومت
frequency measurement
اندازه گیری فرکانس
instrument autotransformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
precision
اندازه گیری دقیق
telemetering
اندازه گیری از دور
resizing
اندازه گیری مجدد
direct measurement
اندازه گیری مستقیم
accuracy to gage
دقت اندازه گیری
batching plant
مرکز اندازه گیری
tapeline
مترمخصوص اندازه گیری
size stick
الت اندازه گیری پا
gage
میزان اندازه گیری
size stick
قالب اندازه گیری
radar measurement
اندازه گیری رادار
absolute measurement
اندازه گیری مطلق
gauging sheet
ورق اندازه گیری
gauging section
برش اندازه گیری
bathymetry
اندازه گیری خصوصیات اب
gad
اندازه گیری طول
frequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس
telemetry
اندازه گیری ازدور
to take measures
اندازه گیری کردن
method of measurment
طریقه اندازه گیری
measuring instrument
دستگاه اندازه گیری
engineering measurement
اندازه گیری فنی
measuring device
تجهیزات اندازه گیری
measuring set
دستگاه اندازه گیری
measuring apparatus
دستگاه اندازه گیری
commensurable
قابل اندازه گیری
measuring accuracy
دقت اندازه گیری
measurement ofland
اندازه گیری زمین
compensating error
خطای اندازه گیری
measuring relay
رله اندازه گیری
method of measurment
متد اندازه گیری
dial bench gage
میز اندازه گیری
metrology
علم اندازه گیری
mensurability
قابلیت اندازه گیری
depth measurement
اندازه گیری عمق
measuring well
چاه اندازه گیری
mental measurement
اندازه گیری روانی
correlation measurement
اندازه گیری همبستگی
measuring voltage
ولتاژ اندازه گیری
measuring sensitivity
حساسیت اندازه گیری
measuring method
طریقه اندازه گیری
measurability
قابلیت اندازه گیری
tape measure
مترمخصوص اندازه گیری
forescale
اندازه گیری رنگ اب
final measurement
اندازه گیری نهایی
font metric
اندازه گیری فونت
sounds
اندازه گیری عمق اب
instrument transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
soundest
اندازه گیری عمق اب
sound
اندازه گیری عمق اب
sounded
اندازه گیری عمق اب
unit of measurement
واحد اندازه گیری
tape measures
مترمخصوص اندازه گیری
measuring transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
maxwell bridge
پل اندازه گیری ماکسول
chain crew
متصدیان اندازه گیری
instrument
الات اندازه گیری
units of measurment
واحدهای اندازه گیری
measure
اندازه گیری کردن
sounding
اندازه گیری عمق اب
disruptive voltage measuring apparatus
دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
watt
واحد اندازه گیری الکتریسیته
automatic measuring system
سیستم اندازه گیری خودکار
gas meter
دستگاه اندازه گیری گاز
watts
واحد اندازه گیری الکتریسیته
cynometer
دستگاه اندازه گیری امواج
utile
واحد اندازه گیری مطلوبیت
telemetry
اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
extensometer
دستگاه اندازه گیری انبساط
frequency meter
دستگاه اندازه گیری فرکانس
calorimeter
دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
bathymetry
اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
fluorometer
دستگاه اندازه گیری فلورسانس
water staff gauge
اشل اندازه گیری عمق اب
electrostatic instrument
دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
coupling measuring set
دستگاه اندازه گیری اتصالی
zoometry
اندازه گیری اندامهای جانوران
meter rectifier
یکسوساز دستگاه اندازه گیری
measuring arrangement
نطم و ترتیب اندازه گیری
measurement of benefits and costs
اندازه گیری منافع و هزینه ها
maxwell wien bridge
پل اندازه گیری ماکسول-وین
petrol gage
دستگاه اندازه گیری بنزین
indefinite
غیرقابل اندازه گیری نامعین
length measuring instrument
دستگاه اندازه گیری طول
instrumental error
خطای دستگاه اندازه گیری
instrument direction
سمت اندازه گیری شده
instrument board
تابلوی وسائل اندازه گیری
metric system
دستگاه اندازه گیری متری
industrial instrument
دستگاه اندازه گیری صنعتی
SE
خطای معیار اندازه گیری
measuring transformer meter
کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
metric system of measurement
سیستم اندازه گیری متریک
measurement uncertainty
خطای اندازه گیری
[ریاضی]
micrometry
اندازه گیری با ذره سنج
characteristic
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
characteristically
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
time
اندازه گیری زمان یک عملیات
yard
واحد اندازه گیری = 3 فوت
yards
واحد اندازه گیری = 3 فوت
timed
اندازه گیری زمان یک عملیات
times
اندازه گیری زمان یک عملیات
induction movement
دستگاه اندازه گیری القائی
induction instrument
دستگاه اندازه گیری القائی
gravimetry
اندازه گیری وزن یا غلظت
sensitometry
اندازه گیری حساسیت چشم
standard error of measurement
خطای معیار اندازه گیری
stereometric
بسهولت قابل اندازه گیری
allometry
اندازه گیری رشد موجودات
highfrequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس بالا
entropy
واحد اندازه گیری ترمودینامیک
acoumetry
اندازه گیری قدرت حس شنوایی
high tension measurement bridge
پل اندازه گیری فشار قوی
scantling
میله اندازه گیری ذرع
impedance measuring set
دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance meter
دستگاه اندازه گیری امپدانس
rapid
وسیله یا حافظهای که زمان دستیابی آن بسیار کوتاه است
petite
زن یا لباس کوچک اندازه
zymoscope
دستگاه اندازه گیری قدرت تخمیر
moving coil instrument
دستگاه اندازه گیری قاب گردان
moving magnet instrument
دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com