Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
pack board
وسیله سیم کشی با گنجایش دو قرقره سیم
Other Matches
skateboards
وسیله کوتاهی با 4 قرقره
skateboard
وسیله کوتاهی با 4 قرقره
star drag
وسیله کشیدن نخ روی قرقره ماهیگیری
drag
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
dragged
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drags
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
chains
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
capacity
گنجایش
inclusion
گنجایش
capacities
گنجایش
volume capacity
گنجایش
aptitude
گنجایش
capaciousness
گنجایش
aptitudes
گنجایش
contenting
گنجایش
burden
گنجایش
burdens
گنجایش
content
گنجایش
storage capacity
گنجایش انباره
capacity
توانایی گنجایش
gross tonnage
گنجایش حجمی
active capacity
گنجایش مفید
producing
گنجایش تولید
incapacious
بی گنجایش ناقص
net register tonnage
گنجایش خالص
capacity
گنجایش استعداد
possible capacity
گنجایش ممکن
practical capacity
گنجایش عملی
pulmometry
سنجش گنجایش شش
register capacity
گنجایش ثبات
module
حوزه گنجایش
capacities
گنجایش استعداد
saturation capacity
گنجایش اشباع
capacities
توانایی گنجایش
memory capacity
گنجایش حافظه
bearing capacity
گنجایش تحمل
cranial capacity
گنجایش جمجمه
caliber
گنجایش استعداد
fan out
گنجایش خروجی
vital capacity
گنجایش حیاتی
fan in
گنجایش ورودی
active storage
گنجایش مفید
effective storage
گنجایش مفید
at the top of one's bent
تا سرحد گنجایش
effective capacity
گنجایش مفید
bulk storage
انباره پر گنجایش
basic capacity
گنجایش مبنا
dead weight tonnage
گنجایش باری
basic capacity
گنجایش پایه
dead storage
گنجایش مرده
channel capacit
گنجایش مجرا
code capacity
گنجایش رمزرسانی
energy content
گنجایش انرژی
filed capacity
گنجایش میدانه
field capacity
گنجایش زراعی
modules
حوزه گنجایش
channel capacity
گنجایش کانال
total reservoir storage
گنجایش کل مخزن
truckloads
به گنجایش یک ماشین باری
tankage
گنجایش تانک یا مخزن
block coefficient
ضریب گنجایش ناو
useable reservoir storage
گنجایش مفید مخزن
truckload
به گنجایش یک ماشین باری
pulmometer
الت سنجش گنجایش شش
farad
واحد گنجایش برق
capacious
گنجایش دار گشاد
expanded , capacity
زیاد کردن گنجایش
available storage capacity
گنجایش مفید مخزن
tonnage
گنجایش کشتی برحسب تن
crawlers
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawler
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
loops
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
loop
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contention
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
looped
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
connectivity
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
device
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
devices
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
simulates
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulate
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tie down
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
to gauge a person
گنجایش یا اخلاق کسیراسنجیدن یا ازمودن
trainer
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainers
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
daisy chain
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
fluid ounce
واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
fluid ounces
واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
pneumatoneter
الت سنجش گنجایش تنفس ریه
unformatted
گنجایش دیسک مغناطیسی پیش از فرمت
communication
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
loads
برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
load
برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
gauger
کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
groused
با قرقره
pulley
قرقره
hasps
قرقره
hasp
قرقره
grouses
با قرقره
grousing
با قرقره
bobbins
قرقره
bobbin
قرقره
chain block
قرقره
reeled
قرقره
grouse
با قرقره
reels
قرقره
reel
قرقره
hank
قرقره
hanks
قرقره
block
قرقره
reeling
قرقره
blocked
قرقره
wharve
قرقره
blocks
قرقره
spool
قرقره
pulleys
قرقره
spools
قرقره
pully
قرقره
lasers
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotter
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotters
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
output
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
burton
طناب و قرقره
block and tackle
قرقره و زنجیر
block and tackle
طناب و قرقره
common block
قرقره عادی
common block
قرقره چوبی
reeled
قرقره ماهیگیری
reeled
قرقره سیم
tackling
قرقره قلاب
tackle
قرقره قلاب
reeling
قرقره ماهیگیری
tackled
قرقره و طناب
cord pulley
قرقره و طناب
tackles
قرقره و طناب
tackled
قرقره قلاب
tackling
قرقره و طناب
tackle
قرقره و طناب
reels
قرقره ماهیگیری
tackles
قرقره قلاب
chain pulley
قرقره زنجیر
driving pulley
قرقره محرکه
unreel
از قرقره بازکردن
snatch block
قرقره پران
ruhmkorff coil
قرقره رومکورف
pully block
قرقره مرکب
idle pulley
قرقره راهنما
idler pulley
قرقره زنجیر
roller
قرقره نورد
spool
قرقره سیم
spools
قرقره سیم
inductorium
قرقره القا
pulley face
تاج قرقره
jigger
طناب قرقره
fall
طناب قرقره
swivel block
قرقره گردان
block
جعبه قرقره
reel
قرقره ماهیگیری
reel
قرقره سیم
fiddle blocks
قرقره پلهای
fiddle blocks
قرقره مضاعف
reels
قرقره سیم
rollers
قرقره نورد
reeling
قرقره سیم
blocks
جعبه قرقره
tape spool
قرقره نوار
blocked
جعبه قرقره
gantline
طناب قرقره
gorcock
با قرقره قرمز
grooved drum
قرقره شیاردار
device
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
devices
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
internal bound block
قرقره مغز فلز
reeling
قرقره سیم کشی
spool
هرچیزی شبیه قرقره
swallowed
شیار قرقره تاکل
tackling
قلاب قرقره جرثقیل
fly reel
قرقره ساده ماهیگیری
fairlead
موت قرقره دار
tackles
قلاب قرقره جرثقیل
sheave
شیار قرقره تاکل
single whip
قرقره قلاب تک قرقرهای
spin casting reel
قرقره چرخان ماهیگیری
spinning reel
قرقره چرخان ماهیگیری
spool
قرقره سیم کشی
spools
هرچیزی شبیه قرقره
indiana
نوعی قرقره ماهیگیری
turn
پیچ خوردگی قرقره
spools
قرقره سیم کشی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com