English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
starfinder وسیله شناسایی ستارگان در اسمان
Other Matches
sextant وسیله اندازه گیری ارتفاع ستارگان مسافت سنج دریایی
sub- کد شناسایی وسیله جانبی برای دستیابی به آن
de jure recognition شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
defacto recognition شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
call-ups درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-up درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call up درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
bomb reconnaissance شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب
air photographic شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
the stars twinkle ستارگان
an infinitude of stars ستارگان بیشمار
nedula سحاب ستارگان
star catalogue فهرست ستارگان
variable stars ستارگان متغیر
star chart نقشه ستارگان
asterium عنصر ویژه ستارگان
interstellar space فاصله میان ستارگان
main sequence stars ستارگان رشته اصلی
interstellar واقع در میان ستارگان
scintillation چشمک زدن ستارگان
planetary influence تاسیس ستارگان یا کواکب
asterism برج دستهای از ستارگان
sight رصد کردن ستارگان
circumpolar stars ستارگان پیرا قطبی
circumpolar stars ستارگان دور قطبی
sights رصد کردن ستارگان
chains باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
astrophotography عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
starlight scope دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
sensor وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
heliometry پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
lost cluster تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
nebula تودههای عظیم گازو گرد مابین فواصل ستارگان جاده شیری
ballistics of penetration شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
skies اسمان
heavens اسمان
on high به اسمان
heaven اسمان
welkin اسمان
tramps اسمان جل
hypethral رو به اسمان
bluer اسمان
on high در اسمان
tramp اسمان جل
firmament اسمان
height اسمان
the blue اسمان
blue اسمان
heights اسمان
bluest اسمان
sky اسمان
the upper regions اسمان
tramped اسمان جل
skyward بسوی اسمان
lofts کبوترخانه اسمان
heavenward بطرف اسمان
heavenward روبه اسمان
primum mobile اسمان دهم
skywards سوی اسمان
heavenwards سوی اسمان
azure اسمان نیلگون
celestial sphere کره اسمان
loft کبوترخانه اسمان
olympus اسمان بهشت
skiey اسمان وار
bluer اسمان نیلگون
planetariums اسمان نما
planetarium اسمان نما
the kingdom of heaven ملکوت اسمان
the round of heaven گنبد اسمان
the seventh heaven اسمان هفتم
blue اسمان نیلگون
thunder اسمان غرش
thundered اسمان غرش
thunders اسمان غرش
the vault of heaven گنبد اسمان
bluest اسمان نیلگون
uranology اسمان شناسی
uranorama اسمان نما
sky scaper اسمان خراش
skyey اسمان وار
skyscraper اسمان خراش
skyscrapers اسمان خراش
sky scraper اسمان خراش
mackerel sky اسمان پیسه
the milky way اسمان دره کاهکشان
ascension عروج عیسی به اسمان
sky blue رنگ ابی اسمان
uranographical وابسته به اسمان نگاری
heaven عرش هفت اسمان
serene متین اسمان صاف
heavens هفت طبقه اسمان
heaven هفت طبقه اسمان
uranographic وابسته به اسمان نگاری
sky-high خیلی بالا در اسمان
hypaethral بی پوشش روبه اسمان
zenith بالاترین نقطه اسمان
sky high خیلی بالا در اسمان
heavens عرش هفت اسمان
sextant altitude ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
uranus خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
ascension day روز عروج عیسی به اسمان
it thunders صدای اسمان غرغره میاید
Milky Way اسمان دره جاده شیری
uranography عالم شناسی اسمان نگاری
snow blink تکههای ابر سفید در اسمان یا صفحه رادار
crawler وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
peripheral مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
loop آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contention وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
looped آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loops آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
connectivity توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
devices کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
simulating کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulates کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tie down وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
trainer وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainers وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
daisy chain باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
astrodome گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
sky glow انعکاس نور یک جنگ افزار یاشعله دهانه ان در صفحه اسمان
communication مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
laser وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
outputs اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
devices فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
recognition شناسایی
exploration شناسایی
reconnaissance شناسایی
identification شناسایی
knowledge شناسایی
counter reconnaisance ضد شناسایی
recognizability شناسایی
identification test ازمون شناسایی
identification markings علایم شناسایی
boat hails شناسایی قایق
reconnoiter شناسایی کردن
identification card کارت شناسایی
reconnaissance patrol گشتی شناسایی
identifiable قابل شناسایی
cognizance شناسایی اگاهی
reconnoitered شناسایی کردن
reconnaissance flight پروازاکتشافی یا شناسایی
reconnaissance in force شناسایی با رزم
reconnaissance party گروه شناسایی
problem identification شناسایی مسئله
reconnaissance party قسمت شناسایی
indentification of soils شناسایی خاکها
route reconnaissance شناسایی جاده
legalization شناسایی رسمی
identity اصلیت شناسایی
identities اصلیت شناسایی
map reconnaissance شناسایی نقشهای
de jure recognition شناسایی قانونی
defacto recognition شناسایی عملی
marking panel پرده شناسایی
specific search شناسایی مخصوص
knowledge of persons شناسایی اشخاص
kenspeckle قابل شناسایی
incognizant بدون شناسایی
route reconnaissance شناسایی مسیر
character table جدول شناسایی
identified شناسایی کردن
identifies شناسایی کردن
identify شناسایی کردن
identifying شناسایی کردن
investigation of foundation conditions شناسایی زمین پی
reconnaissance شناسایی کردن
reconnoitre شناسایی کردن
amphibious reconnaissance شناسایی اب خاکی
reconnoitering شناسایی کردن
reconnoitres شناسایی کردن
aerial reconnaissance شناسایی هوایی
ammunition identification code کد شناسایی مهمات
reconnoiters شناسایی کردن
searched شناسایی کردن
search شناسایی کردن
searches شناسایی کردن
ID card کارت شناسایی
reconnoitring شناسایی کردن
badge کارت شناسایی
searchingly شناسایی کردن
visual identification شناسایی بصری
reconnoitred شناسایی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com