Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
azimuth equidistant projection
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
Other Matches
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
azimuth micrometer
وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
external indicator
نشان دهنده وضع خارجی وسیله
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
azimuth guidance
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
earths
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earth
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
barometric leveling
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft vectoring
کنترل سمتی هواپیما
aircraft vectoring
کنترل مسیر سمتی هواپیما
azimuth resolution
اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
discretionary
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
tie down
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
trainer
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
weight and balance sheet
برگ بازرسی تعادل وزن هواپیما
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
poniter
نشان دهنده نشان گیرنده
indicator
نشان دهنده
indicative
نشان دهنده
demonstrators
نشان دهنده
indicant
نشان دهنده
demonstrator
نشان دهنده
counting balance
ترازوی نشان دهنده
resilient
نشان دهنده فنری
illustrator
نشان دهنده تصویر کش
illustrators
نشان دهنده تصویر کش
end
کد نشان دهنده انتهای خط
ring indicator
نشان دهنده حلقه
ends
کد نشان دهنده انتهای خط
ended
کد نشان دهنده انتهای خط
aircraft plotter
وسیله ناوبر هواپیما
directional radar prediction
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده امواج
end
کد نشان دهنده انتهای رکورد
status board
تابلوی نشان دهنده وضعیت
oil gage
عقربه نشان دهنده روغن
taximeter
نشان دهنده کرایه تاکسی
ends
کد نشان دهنده انتهای رکورد
voltage indicator
دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
control flag
پرچم نشان دهنده دستورات
ended
کد نشان دهنده انتهای رکورد
indicator
عقربه یاصفحه نشان دهنده
episcope
دستگاه نشان دهنده تصاویر
frequency indicator
دستگاه نشان دهنده فرکانس
adumbrant
نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
supervisory
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
aircraft plotter
وسیله ترسیم مسیر هواپیما
air distance
مسافت طی شده به وسیله هواپیما
noncrew
خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
connector
وسیله اتصال دهنده
bathymetric contour
میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
gauges
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
isobars
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
to feel on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
to be on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
boundary disclaimer
نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
gauge
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauged
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
isobar
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
quasi-
که نشان دهنده تعداد دستورات است
escape character
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
radix
عدد نشان دهنده اعشار صحیح
isobare
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
regulatory signs
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
situation map
نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
air hose coupling
دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
attitude indicator
دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
gas indicator
دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
search mission
ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
rudder
سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
rudders
سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
position buoy
بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
markers
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
arithmetic
علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
colons
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
drift signal
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
reverberation index
دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
marker
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
colon
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
aircraft arresting reset unit
وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
appliances
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
arresting system purchase element
وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
appliance
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
strafing
به مسلسل بستن هدفهای زمینی به وسیله هواپیما
staged crews
خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
parking
پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
ended
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ended
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
earth
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
plus sign
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
plus signs
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
ends
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
earths
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
mark
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
zmarker beacon
برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
mark
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
marks
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
deictic
بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
attitude gyro
الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
drift float
علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
plus
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
ends
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
end
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
compliance index
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
end
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
arrow head
پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
marks
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
control
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controls
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controlling
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
indicator
نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
field
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
Manchester coding
نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
fielded
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
system indicator
طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
fields
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
zeros
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeroes
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zero
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
most significant bit
بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
graphic
داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
homologate
اعلام و تایید کار حد نصاب سرعت هواپیما به وسیله داوران
ended
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
end
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
scorecards
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
scorecard
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
colon
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colons
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
layer tints
هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
ends
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
transportation in kind
وسیله حمل و نقل دولتی یامجانی اعم از هواپیما یاکشتی یا اتوبوس
artificial horizon
یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
boolean operation
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
connective
نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
paragraphs
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
paragraph
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
manual
کتابچهای که نحوه استفاده از سیستم یا وسیله را نشان میدهد
ren
شمارهای که باریک وسیله را در شبکه تلفنی نشان دهد
page
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
pages
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
paged
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
self poise
تعادل بدون پایه یا پشیبان تعادل ناپایدار
simulators
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulator
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
demo
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demonstration
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demonstrations
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
elevators
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevator
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
card
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
cards
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
walras law
براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
decimals
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimal
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
state-
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
state
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
stating
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
stated
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
states
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
position light
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
cabin pressure altimeter
ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
question marks
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
question mark
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
on board
<idiom>
وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
parts explosion
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
polar motion
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
deflection pattern
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
counterweights
حالت تعادل وزنه تعادل
counterweight
حالت تعادل وزنه تعادل
combat developer
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
continuity light
وسیله سادهای برای ازمایش پیوستگی یک مدار که پیوسته بودن مغئر الکتریکی را باروشن شدن یک لامپ نشان میدهد
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
absolute altimeter
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
straddling
احاطه هدف از نظر سمتی احاطه سمتی هدف
language
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
lool
لول
[تارهای نامتقارن]
[این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
resilience
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
fallout contours
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
drive
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
chain
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
landmark
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
landmarks
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
automatic pilots
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
sensor
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com