Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
confusion reflector
وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
Other Matches
emission control
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
homing mine
مین حساس به انعکاس امواج
coastal refraction
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
active mine
مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
terrain return
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
modulation
سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
modulating
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulate
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
radiation scattering
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
radar imagery
عکاسی به وسیله امواج رادار
skin paint
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
warbled
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbles
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbling
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
vor
وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
radiological monitoring
ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
trapping
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
emitter
منتشر کننده پس دهنده امواج
oscillator
تفکیک کننده امواج اشکارساز
balloon reflector
بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
asdic
دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
lotic
زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
homing adaptor
تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
radar return
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
chaff
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
ground swell
امواج
tosser
دستخوش امواج
thermal waves
امواج گرمایی
gravitational waves
امواج جاذبه
the waves of the sea
امواج دریا
interference
تداخل امواج
radio waves
امواج رادیویی
crashing waves
امواج خروشان
gravity waves
امواج ثقلی
gravitational waves
امواج گرانشی
electromagnetic waves
امواج الکترومغناطیسی
spoondrift
ترشح امواج
sky wave
امواج اسمانی
emissions
انتشار امواج
emission
انتشار امواج
electromagnetic waves
امواج الکترومگنتیک
ground waves
امواج زمینی
oscilloscope
اشکارسازی امواج
pulse
امواج ضربانی
pulsed
امواج ضربانی
reverberations
برگشت امواج
brain waves
امواج مغزی
pulsing
ضربان امواج
transient wave
امواج سیار
wander wave
امواج سیار
tidal waves
امواج جزرومدی
hertzian waves
امواج هرتز
reverberation
برگشت امواج
incoherent waves
امواج همدوس
echoed
برگشت امواج رادار
echoes
برگشت امواج رادار
the wares beat the shore
خوردن امواج به ساحل
echoing
برگشت امواج رادار
the waves beats or the shore
امواج به ساحل می کوبد
echo
برگشت امواج رادار
bleeding
باند تداخل امواج
airwave
امواج رادیو و تلویزیون
pulsing
پرتاب امواج انرژی
propagation
پخش امواج یا اعلامیه
wave band
دسته امواج رادیو
high freqyency aerial
آنتن امواج بلند
interference zone
ناحیه ی تداخل امواج
interference area
ناحیه ی تداخل امواج
reverberations
برگشت دادن امواج
reverberation
برگشت دادن امواج
wave front
جبهه امواج رادیویی
attenuation
افت قدرت امواج
hertzian wave
امواج هرتز hertz
radio sextant
گیرنده امواج کیهانی
conical scanning
انتشار مخروطی امواج
conical scanning
ردیابی امواج به طورمخروطی
tidal wave
امواج جذر و مدی
diathermy interference
تداخل امواج دیاترمی
beam width
عرض ستون امواج رادار
sweep jamming
امواج سیار پارازیت رادیویی
oscillation
تفکیک امواج اشکار سازی
radio navigation
ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
oscillations
تفکیک امواج اشکار سازی
numbered wave
امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
surface reverbration
امواج برگشتی سطحی رادار
wave period
زمان تناوب امواج دریا
back scattering
توزیع معکوس امواج رادیویی
back scattering
پخش معکوس امواج رادیویی
sea foam
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
assault waves
امواج هجومی نفرات و وسایل
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده امواج
cynometer
دستگاه اندازه گیری امواج
spume
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
beach foam
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
ocean foam
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
inductive interference voltage
ولتاژ تداخل امواج القائی
altitude delay
افت ارتفاع امواج رادار
oscillograph
دستگاه ثبت نوسان امواج
awash
سرگردان بر روی امواج دریا
convergence zone
منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
sea return
امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
carrier wave
موج حامل امواج رادار یا بی سیم
sound box
جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
omnidirectional
گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
carrier frequency
فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
emission
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
emissions
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
junk surf
امواج نامناسب برای موج سواری
repeater jammer
دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
influence mine
مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
angstrom
واحد اندازه گیری طول امواج
operating signal
چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
doppler effect
اثر برگشت امواج روی فرستنده
beacon
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
beacons
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
scend
در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
equisignal zone
منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
radar mile
زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
coastal refraction
تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
reverberation index
دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
high frequency interference
تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
ground waves
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
electroencephalograph
دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز بوسیله برق
hypersonic
دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
microphone
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
banging
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
low frequency
امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
banged
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
influence sweep
پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
microphones
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
bangs
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
sonar
دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
bang
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
CB
رادیوی موج کوتاه که میتواند این امواج را بگیرد
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
cardinal points effect
اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
radioactivity
قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
homing device
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
fan marker
نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
homing
روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
cw system
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
spacing impulse
نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
ultrasonic inspection
متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
continuous wave
امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
CB
مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
triple point
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
scheduled wave
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
homing guidance
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
attenuation factor
ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
excitation
انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
imit ative deception
فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان
high frequency
دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
radio wave
امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
railing
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railings
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
inductive interference
تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
radio interference
تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
femmes fatales
زن بدبخت کننده زن فریبنده
delusory
فریبنده گمراه کننده
femme fatale
زن بدبخت کننده زن فریبنده
sensor
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
simulating
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
electroencephalogram
منحنی هایی که توسط دستگاه ثبت امواج مغز ثبت شده است موج نگاری مغز
monitors
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitored
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
electromagnetic waves
امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
peripheral
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
blips
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blip
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
handshake
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshaking
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
automatic levelling
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
plotters
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
echoing
انعکاس صدا انعکاس موج
echoed
انعکاس صدا انعکاس موج
echoes
انعکاس صدا انعکاس موج
echo
انعکاس صدا انعکاس موج
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
guided propagation
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
upload
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
oases
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oasis
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
system resource
وسیله سیستم
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com