Total search result: 201 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
star drag |
وسیله کشیدن نخ روی قرقره ماهیگیری |
|
|
Other Matches |
|
strip |
نخ را با دست از قرقره ماهیگیری کشیدن |
drags |
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری |
dragged |
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری |
drag |
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری |
reeling |
قرقره ماهیگیری |
reels |
قرقره ماهیگیری |
reeled |
قرقره ماهیگیری |
reel |
قرقره ماهیگیری |
spin casting reel |
قرقره چرخان ماهیگیری |
indiana |
نوعی قرقره ماهیگیری |
bay reel |
قرقره کوچک ماهیگیری |
june bug |
نوعی قرقره ماهیگیری |
bail lock |
قفل قرقره ماهیگیری |
fly reel |
قرقره ساده ماهیگیری |
automatic reel |
قرقره خودکار ماهیگیری |
spinning reel |
قرقره چرخان ماهیگیری |
spin casting rod |
چوب ماهیگیری با قرقره چرخان |
fixed spool |
قسمت ثابت قرقره ماهیگیری |
spinning rod |
چوب ماهیگیری با قرقره چرخان |
clicked |
گیر کردن قرقره ماهیگیری |
free spool |
چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری |
clicks |
گیر کردن قرقره ماهیگیری |
bird's nest |
قسمت عقبی قرقره ماهیگیری |
click |
گیر کردن قرقره ماهیگیری |
spools |
قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری |
spool |
قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری |
multiplying reel |
قرقره ماهیگیری که با یک حرکت دست چندبار می چرخد |
bail |
فلزی بشکل لا وصل به قرقره ماهیگیری برای پیچیدن نخ |
backing |
کمان نوارپیچی شده برای ازدیادمقاومت نخ دخیره دور قرقره ماهیگیری |
cups |
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری |
cupped |
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری |
cup |
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری |
line haul |
کشیدن نخ در شروع ماهیگیری |
skateboard |
وسیله کوتاهی با 4 قرقره |
skateboards |
وسیله کوتاهی با 4 قرقره |
level wind |
وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری |
bottom rig |
وسیله حفظ طعمه ماهیگیری در اب |
spear gun |
وسیله پرتاب نیزه ماهیگیری |
pack board |
وسیله سیم کشی با گنجایش دو قرقره سیم |
ejection |
خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن |
chain |
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد |
chains |
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد |
sensor |
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده |
fet |
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت |
bouse |
بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن |
weight |
بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه |
To pamper ( solicit ) someone . To play up to someone . |
ناز کسی را کشیدن ( منت کشیدن ) |
crawlers |
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده |
asynchronous |
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند |
crawler |
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده |
loops |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
loop |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
contention |
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند |
looped |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
peripheral |
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی |
contentions |
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند |
connectivity |
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات |
device |
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله |
devices |
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله |
built-in |
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است |
simulating |
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها |
daisy chain |
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر |
simulate |
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها |
simulates |
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها |
tie down |
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن |
snuffling |
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن |
snuffle |
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن |
snuffled |
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن |
snuffles |
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن |
agonise |
زحمت کشیدن درد کشیدن |
twinge |
درد کشیدن تیر کشیدن |
twinges |
درد کشیدن تیر کشیدن |
immersion proof |
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب |
trainer |
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی |
trainers |
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی |
daisy chain |
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت |
communication |
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود |
blocks |
قرقره |
reeling |
قرقره |
bobbins |
قرقره |
reeled |
قرقره |
hasps |
قرقره |
chain block |
قرقره |
hasp |
قرقره |
pully |
قرقره |
reels |
قرقره |
spools |
قرقره |
bobbin |
قرقره |
blocked |
قرقره |
block |
قرقره |
wharve |
قرقره |
spool |
قرقره |
hank |
قرقره |
pulley |
قرقره |
hanks |
قرقره |
grouse |
با قرقره |
grousing |
با قرقره |
groused |
با قرقره |
reel |
قرقره |
grouses |
با قرقره |
pulleys |
قرقره |
lasers |
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند |
laser |
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند |
plotters |
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده |
plotter |
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده |
output |
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی |
outputs |
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی |
fall |
طناب قرقره |
tackle |
قرقره و طناب |
tackle |
قرقره قلاب |
fiddle blocks |
قرقره مضاعف |
tackles |
قرقره و طناب |
tackling |
قرقره قلاب |
gantline |
طناب قرقره |
snatch block |
قرقره پران |
fiddle blocks |
قرقره پلهای |
chain pulley |
قرقره زنجیر |
tackles |
قرقره قلاب |
block |
جعبه قرقره |
tackled |
قرقره و طناب |
jigger |
طناب قرقره |
blocked |
جعبه قرقره |
inductorium |
قرقره القا |
tape spool |
قرقره نوار |
ruhmkorff coil |
قرقره رومکورف |
swivel block |
قرقره گردان |
tackled |
قرقره قلاب |
tackling |
قرقره و طناب |
blocks |
جعبه قرقره |
pulley face |
تاج قرقره |
burton |
طناب و قرقره |
common block |
قرقره چوبی |
grooved drum |
قرقره شیاردار |
spools |
قرقره سیم |
common block |
قرقره عادی |
block and tackle |
قرقره و زنجیر |
unreel |
از قرقره بازکردن |
reeling |
قرقره سیم |
reeled |
قرقره سیم |
driving pulley |
قرقره محرکه |
block and tackle |
طناب و قرقره |
roller |
قرقره نورد |
idler pulley |
قرقره زنجیر |
pully block |
قرقره مرکب |
idle pulley |
قرقره راهنما |
gorcock |
با قرقره قرمز |
rollers |
قرقره نورد |
reels |
قرقره سیم |
spool |
قرقره سیم |
cord pulley |
قرقره و طناب |
reel |
قرقره سیم |
devices |
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند |
device |
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند |
winding drum |
قرقره سیم پیچی |
reeled |
قرقره سیم کشی |
tackle |
قلاب قرقره جرثقیل |
swallow |
شیار قرقره تاکل |
block |
قرقره طناب خور |
tackled |
قلاب قرقره جرثقیل |
sheave |
شیار قرقره تاکل |
single whip |
قرقره قلاب تک قرقرهای |
reel |
قرقره سیم کشی |
tackle block |
دستگاه قرقره جرثقیل |
swallowed |
شیار قرقره تاکل |
blocked |
قرقره طناب خور |
swallowing |
شیار قرقره تاکل |
swallows |
شیار قرقره تاکل |
reels |
قرقره سیم کشی |
turn |
پیچ خوردگی قرقره |
tackling |
قلاب قرقره جرثقیل |
turns |
پیچ خوردگی قرقره |
double buff |
قرقره قلاب دو شیاره |
squiggle |
در دهان قرقره کردن |
tail block |
قرقره طناب دار |
squiggles |
در دهان قرقره کردن |
blocks |
قرقره طناب خور |
reeling |
قرقره سیم کشی |
luff tackle |
قرقره قلاب دو شیاره |
tackles |
قلاب قرقره جرثقیل |
clump block |
قرقره دهان گشاد |
spools |
قرقره سیم کشی |
fairlead |
موت قرقره دار |
internal bound block |
قرقره مغز فلز |
spools |
هرچیزی شبیه قرقره |
spool |
قرقره سیم کشی |
spool |
هرچیزی شبیه قرقره |
jigger |
جفت قرقره ناهمسان |
snatch block |
قرقره فلزی چفت دار |
roller blind |
پرده فنردار قرقره ایی |
dolly |
[چرخ کوچک شبیه قرقره] |
dollies |
چرخ کوچکی شبیه قرقره |
roller clock |
چشمی بسته قرقره دار |
big game reel |
قرقره صید ماهیهای بزرگ |
dolly |
چرخ کوچکی شبیه قرقره |
communication |
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت |
angle |
ماهیگیری |
angling |
ماهیگیری |
piscary |
حق ماهیگیری |
handline |
ماهیگیری با نخ |
fishing |
ماهیگیری |