English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
collection of premiums وصول اضافه ارزش سهام
Other Matches
premium statement صورت اضافه ارزش سهام
forfeiture of premiums ضرر اضافه ارزش سهام
book value ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
end با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
capital gain منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
premium مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
premiums مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
premiums اضافه ارزش
premium اضافه ارزش
capital gains اضافه ارزش سرمایه
net worth tax مالیات بر اضافه ارزش دارائی
producer surplus اضافه ارزش تولید کننده
deferred share سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
capital stock عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
modes عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
stop loss order دستور خرید یافروش سهام بدلال سهام
stoporder دستورخرید یا فروش سهام بدلال سهام
stock dividend سهام صادره بابت سود سهام
del credere agent نمایندهای که متعهد به وصول طلبها میباشد نمایندهای که وصول مطالبات راتقبل مینماید
close corporation شرکتی با صاحبان سهام محدود که معمولا" همین صاحبان سهام نیز مدیریت وسایر امور شرکت را بر عهده دارند
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
share holder دارنده سهام صاحب سهام
stock jobber محتکر سهام دلال سهام
overtime وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
ad valorem به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
no par value بدون ارزش واقعی بی ارزش
axiological وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
carrying با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
currency devaluation کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
dividend warrant چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
collection وصول
collections وصول
receptions وصول
reception وصول
recoveries وصول
recovery وصول
makable [spv. makeable] <adj.> قابل وصول
contrivable <adj.> قابل وصول
doable <adj.> قابل وصول
feasible <adj.> قابل وصول
practicable <adj.> قابل وصول
possible [doable, feasible] <adj.> قابل وصول
manageable <adj.> قابل وصول
acknowledgment اعلام وصول
makeable <adj.> قابل وصول
acknowledgement of receipt اعلام وصول
recoveries وصول جبران
achievable <adj.> قابل وصول
collecting وصول کردن
receipts وصول کردن
receipts اعلام وصول
receipt وصول کردن
receipt اعلام وصول
recovery وصول جبران
get in وصول کردن
accessible قابل وصول
collects وصول کردن
levier مالیات وصول کن
recovers وصول کردن
recover وصول کردن
accession تابع وصول
recvery استرداد وصول
line of approach راه وصول
collecting books وصول مطالبات
collecting debts وصول مطالبات
collection charge هزینه وصول
collection charges هزینه وصول
collectible قابل وصول
collectable قابل وصول
receive وصول کردن
receives وصول کردن
certificate of receipt گواهی وصول
cleared cheque چک وصول شده
outstandingly وصول نشده
outstanding وصول نشده
recovering وصول کردن
collection fee هزینه وصول
levied وصول مالیات
recipients وصول کننده
recipient وصول کننده
to get in وصول کردن
recoverable قابل وصول
accessibility قابلیت وصول
collect وصول کردن
makable <adj.> قابل وصول
workable <adj.> قابل وصول
executable <adj.> قابل وصول
levies وصول مالیات
levy وصول مالیات
come at able قابل وصول
collection order دستور وصول
levying وصول مالیات
cash وصول کردن نقدکردن
irrecoverably بطور وصول نشدنی
receipt اعلام وصول نمودن
cashing وصول کردن نقدکردن
receipts اعلام وصول نمودن
cashes وصول کردن نقدکردن
acknowledgments اعلام وصول رسید
publicans مامور وصول مالیات
good debt طلب وصول شدنی
good dept طلب وصول شدنی
irrecoverable غیر قابل وصول
receivable قابل وصول پذیرفتنی
solvency قابل وصول بودن
acknowledgements اعلام وصول رسید
acknowledgement اعلام وصول رسید
publican مامور وصول مالیات
cashed وصول کردن نقدکردن
collecting bank بانک وصول کننده
collection charge هزینه وصول مطالبات
debt collecting agency نماینده وصول مطالبات
acknowledging اعلام وصول کردن
acknowledge اعلام وصول کردن
acknowledges اعلام وصول کردن
debt collector وصول کننده طلب
debt enforcement درخواست طلب وصول
acknowledgment شماره اعلام وصول
accessible در دسترس قابل وصول
liquidates سهام
liquidating سهام
liquidate سهام
liquidated سهام
portfolios سهام
secular trend سهام
portfolio سهام
holding سهام
stock سهام
stocked سهام
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
accessibility امکان نزدیکی وسیله وصول
remembrancer مامور وصول مطالبات سلطنتی
execution for debt اقدام برای طلب وصول
acknowledgement خبر وصول نامه سپاسگزاری
accessibility دستیابی پذیری قابلیت وصول
acknowledgements خبر وصول نامه سپاسگزاری
acknowledge وصول نامه ای را اظهار داشتن
bad debt طلب غیر قابل وصول
bad dept طلبی که امکان وصول ان کم باشد
bad debts طلب غیر قابل وصول
acknowledgments خبر وصول نامه سپاسگزاری
reviving وصول مطالبات سوخت شده
acknowledging وصول نامهای را اشعار داشتن
lien حق وصول طلب حق تصرف وثیقه
acknowledges وصول نامهای را اشعار داشتن
stock exchange بورس سهام
stock exchanges بورس سهام
bearer shares سهام بی نام
PR سهام ممتاز
debenture stock سهام قرضه
propertied سهام دار
preferred stock سهام ممتازه
privileged shares سهام ممتاز
general stock سهام عمومی
preferred shares سهام مقدم
registered shares سهام بانام
dividends سود سهام
to buy into سهام خریدن در
share warrant گواهینامه سهام
stock_broker دلال سهام
stock broker دلال سهام
holding دارائی سهام
dividend سود سهام
savings bond سهام قرضه
conversion of shares تبدیل سهام
stock سهام سرمایه
stocked سهام سرمایه
bank stock سهام بانک
fixed portion سهام معینه
ordinary shares سهام عادی
common stocks سهام عادی
common stock سهام عادی
preferred shares سهام ممتاز
ordinary share سهام عادی
growth stocks سهام پر سود
blue chip سهام مرغوب
bullish stocks سهام رو به ترقی
inscribed stock سهام نامدار
inscribed stock سهام با اسم
bourse بازار سهام
deferred share سهام موجل
bourse [in a non-English-speaking country] بورس سهام
ordinary share سهام معمولی
preferential shares سهام ممتازه
blue-chip سهام مرغوب
gilt edged shares سهام ممتازه
preference shares سهام ممتاز
preference shares سهام ممتازه
government stock سهام دولت
dividened سود سهام
joint shares سهام مشترک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com