English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
addressing mode وضعیت ادرس دهی
Other Matches
paged address آدرس حافظه فیزیکی موجود که از ادرس منط قی و ادرس صفحه محاسبه میشود
serviceability criteria وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
inverse تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
hartley بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
active status وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
race وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
addresses ادرس
addressed ادرس
transparent مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
self addressed ادرس دار
superscription توضیح ادرس
self-addressed ادرس دار
transfer address ادرس انتقال
addressable ادرس پذیر
address decoder رمزکننده ادرس
addressing ادرس دهی
address translation ترجمه ادرس
address call sign رمز ادرس
address call sign معرف ادرس
memory address ادرس حافظه
address register ثبات ادرس
byte addressable بایت ادرس پذیر
dynamic address translate مترجم ادرس پویا
abriviated addressing ادرس مختصر شده
immediate addressing ادرس دهی بلافصل
extended addressing ادرس دهی گسترده
relative addressing ادرس دهی رابطهای
immediate addressing ادرس دهی فوری
direct addressing ادرس دهی مستقیم
dynamic address translation ترجمه پویای ادرس
devices یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
multiaddress چند نشانی ادرس چندگانه
multilevel addressing ادرس دهی چند مرحلهای
content addressable memory محتوای حافظه ادرس پذیر
memory addressing mode باب ادرس دهی حافظه
bytewide memory بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
window envelope پاکت طلق دار ادرس نما
registers ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
registering ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
register ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
registers ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
register ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
registering ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
readiness condition وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
hashing تبدیل یک کلید به یک ادرس که در ان کلیدها محل اطلاعات رامعین می کنند درهم سازی
yoke قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
quadratic quotient search الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
push pop stack ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
rota صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rotas صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
states وضعیت
situations وضعیت
quality وضعیت
manner وضعیت
estate وضعیت
attack conditon , bravo وضعیت تک
fate وضعیت
phases وضعیت
stating وضعیت
stated وضعیت
phased وضعیت
condition وضعیت
qualities وضعیت
attack condition , alfa وضعیت تک
attitudes وضعیت
attitude وضعیت
situation وضعیت
status وضعیت
phase وضعیت
state وضعیت
positioned وضعیت
fates وضعیت
state- وضعیت
position وضعیت
estates وضعیت
air position وضعیت هوایی
ammunition condition وضعیت مهمات
military posture وضعیت نظامی
axial position وضعیت محوری
appreciation of the situation براورد وضعیت
master mode وضعیت اصلی
advice of fate اعلام وضعیت
develop گسترش وضعیت
appreciation of the situation بررسی وضعیت
cases وضعیت موقعیت
case وضعیت موقعیت
maintenance status وضعیت نگهداری
summaries خلاصه وضعیت
summary خلاصه وضعیت
marginal case وضعیت نهائی
develops گسترش وضعیت
input mode وضعیت ورودی
mark condition وضعیت نشان
kneeling position وضعیت به زانو
idle position وضعیت ساکن
extreme position وضعیت نهایی
cindition code رمز وضعیت
command mode وضعیت دستوری
exception conoition وضعیت استثنایی
control status وضعیت کنترلی
estimated of situation براورد وضعیت
error condition وضعیت خطا
edit line خط گزارش وضعیت
duty status وضعیت خدمتی
device status وضعیت دستگاه
dangerousness وضعیت خطرناک
fate of a collection وضعیت طلب
fate of goods وضعیت کالا
ideal position وضعیت ایده ال
terrestrial وضعیت زمینی
estimate of the situation براورد وضعیت
as it is با وضعیت کنونی
condition code رمز وضعیت
byte mode وضعیت بایت
central position وضعیت مرکزی
position وضعیت موضع
positioned وضعیت موضع
flight attitude وضعیت پروازی
financial position وضعیت مالی
final position وضعیت نهایی
current ratio وضعیت فعلی
steady state وضعیت پایدار
state of alert وضعیت امادگی
states وضعیت چیزی
starting position وضعیت صفر
stand alone وضعیت یکتا
statement بیان وضعیت
statement صورت وضعیت
statements بیان وضعیت
statements صورت وضعیت
stated وضعیت چیزی
true وضعیت منط قی
truer وضعیت منط قی
state of alert وضعیت هوشیاری
state stress وضعیت تنش
state vector بردار وضعیت
status report گزارش وضعیت
status register ثبات وضعیت
supervisor state وضعیت نظارت
wait state وضعیت انتظار
configuration وضعیت یا موقعیت
zero wait state وضعیت یک وسیله
ball game شرایط وضعیت
ball games شرایط وضعیت
configurations وضعیت یا موقعیت
status board تابلوی وضعیت
stationary state وضعیت سکون
state- وضعیت چیزی
qualification وضعیت شرایط
spinosity وضعیت غامض
personnel status وضعیت پرسنلی
on position وضعیت وصل
rest position وضعیت ساکن
repetition of position تکرار وضعیت
status board تابلو وضعیت
prone position وضعیت درازکش
sea state وضعیت دریا
multiplex mode وضعیت تسهیم
problem state وضعیت مسئله
state وضعیت چیزی
stating وضعیت چیزی
situation report گزارش وضعیت
truest وضعیت منط قی
neutral position وضعیت بی باری
situation map نقشه وضعیت
sitting position وضعیت نشسته
burst mode وضعیت پشت سرهم
to grow [into] توسعه دادن وضعیت [به]
to develop [into] توسعه دادن وضعیت [به]
condition code کد وضعیت امادگی اقلام
condition of readiness وضعیت امادگی رزمی
steady state وضعیت بارشد مداوم
binary switch سویچی با دو وضعیت پایدار
credit notes صورت وضعیت اعتباری
The situation there is bad. وضعیت در آنجا بد است.
latch تنظیم وضعیت خروجی
latches تنظیم وضعیت خروجی
abyss وضعیت رعب آور
restoring برگرداندن به وضعیت جدید
restores برگرداندن به وضعیت جدید
restored برگرداندن به وضعیت جدید
air defense emergency وضعیت اضطراری پدافندهوایی
restore برگرداندن به وضعیت جدید
revert برگشت به وضعیت طبیعی
reverted برگشت به وضعیت طبیعی
reverting برگشت به وضعیت طبیعی
reverts برگشت به وضعیت طبیعی
attitude control کنترل وضعیت هواپیما
nonpay status وضعیت قطع حقوق
balance موازنه صورت وضعیت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com