Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (15 milliseconds)
English
Persian
master mode
وضعیت اصلی
Search result with all words
front
یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشانگرهای وضعیت
fronting
یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشانگرهای وضعیت
raw
در وضعیت اصلی یا پردازش نشده
panel
یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت
panels
یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت
artificial horizon
یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
Other Matches
inverse
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
serviceability criteria
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
active status
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
hartley
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
race
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
VL local bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
transparent
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
devices
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
master data file
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
mastered
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
readiness condition
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
acciaccatura
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
generations
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypic
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
initial reserves
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
generation
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
first generation computer
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
stapling
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
mainstay
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
base unit
یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit
یکای اصلی واحد اصلی
master file
فایل اصلی پرونده اصلی
base camp
پایگاه اصلی کمپ اصلی
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
mattered
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
body
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bodies
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
source
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
condition
وضعیت
status
وضعیت
state
وضعیت
stated
وضعیت
states
وضعیت
stating
وضعیت
phases
وضعیت
attitude
وضعیت
phase
وضعیت
phased
وضعیت
state-
وضعیت
qualities
وضعیت
situation
وضعیت
situations
وضعیت
fate
وضعیت
fates
وضعیت
attack conditon , bravo
وضعیت تک
estates
وضعیت
quality
وضعیت
attack condition , alfa
وضعیت تک
manner
وضعیت
estate
وضعیت
positioned
وضعیت
attitudes
وضعیت
position
وضعیت
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
sea state
وضعیت دریا
summaries
خلاصه وضعیت
starting position
وضعیت صفر
positioned
وضعیت موضع
state of alert
وضعیت امادگی
state of alert
وضعیت هوشیاری
personnel status
وضعیت پرسنلی
marginal case
وضعیت نهائی
mark condition
وضعیت نشان
multiplex mode
وضعیت تسهیم
cases
وضعیت موقعیت
develops
گسترش وضعیت
spinosity
وضعیت غامض
situation report
گزارش وضعیت
develop
گسترش وضعیت
situation map
نقشه وضعیت
sitting position
وضعیت نشسته
neutral position
وضعیت بی باری
on position
وضعیت وصل
stand alone
وضعیت یکتا
case
وضعیت موقعیت
military posture
وضعیت نظامی
input mode
وضعیت ورودی
statement
بیان وضعیت
qualification
وضعیت شرایط
statement
صورت وضعیت
position
وضعیت موضع
statements
صورت وضعیت
truest
وضعیت منط قی
truer
وضعیت منط قی
true
وضعیت منط قی
kneeling position
وضعیت به زانو
repetition of position
تکرار وضعیت
maintenance status
وضعیت نگهداری
problem state
وضعیت مسئله
statements
بیان وضعیت
ideal position
وضعیت ایده ال
terrestrial
وضعیت زمینی
idle position
وضعیت ساکن
configuration
وضعیت یا موقعیت
configurations
وضعیت یا موقعیت
rest position
وضعیت ساکن
prone position
وضعیت درازکش
summary
خلاصه وضعیت
air position
وضعیت هوایی
status board
تابلوی وضعیت
stated
وضعیت چیزی
extreme position
وضعیت نهایی
stationary state
وضعیت سکون
fate of a collection
وضعیت طلب
ammunition condition
وضعیت مهمات
appreciation of the situation
بررسی وضعیت
state vector
بردار وضعیت
device status
وضعیت دستگاه
state-
وضعیت چیزی
advice of fate
اعلام وضعیت
state
وضعیت چیزی
status register
ثبات وضعیت
status report
گزارش وضعیت
error condition
وضعیت خطا
status board
تابلو وضعیت
edit line
خط گزارش وضعیت
exception conoition
وضعیت استثنایی
duty status
وضعیت خدمتی
final position
وضعیت نهایی
financial position
وضعیت مالی
steady state
وضعیت پایدار
flight attitude
وضعیت پروازی
states
وضعیت چیزی
axial position
وضعیت محوری
command mode
وضعیت دستوری
zero wait state
وضعیت یک وسیله
ball game
شرایط وضعیت
ball games
شرایط وضعیت
cindition code
رمز وضعیت
condition code
رمز وضعیت
supervisor state
وضعیت نظارت
state stress
وضعیت تنش
byte mode
وضعیت بایت
estimated of situation
براورد وضعیت
central position
وضعیت مرکزی
fate of goods
وضعیت کالا
control status
وضعیت کنترلی
current ratio
وضعیت فعلی
estimate of the situation
براورد وضعیت
wait state
وضعیت انتظار
dangerousness
وضعیت خطرناک
appreciation of the situation
براورد وضعیت
as it is
با وضعیت کنونی
stating
وضعیت چیزی
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
extracts
چکیده خلاصه وضعیت
status map
نقشه وضعیت نما
evaluation report
گزارش ارزیابی وضعیت
pickle
خیارترشی وضعیت دشوار
program status word
کلمه وضعیت برنامه
provisional statement
صورت وضعیت موقت
psw
کلمه وضعیت پردازنده
long thrust
وضعیت سخمه بلند
pickles
خیارترشی وضعیت دشوار
extracting
چکیده خلاصه وضعیت
extracted
چکیده خلاصه وضعیت
extract
چکیده خلاصه وضعیت
control status
وضعیت کنترل اتش
binary switch
سویچی با دو وضعیت پایدار
monthly statement
صورت وضعیت ماهیانه
balance
موازنه صورت وضعیت
balances
موازنه صورت وضعیت
condition of readiness
وضعیت امادگی رزمی
nonpay status
وضعیت قطع حقوق
burst mode
وضعیت پشت سرهم
attitude control
کنترل وضعیت هواپیما
default condition
وضعیت قرار دادی
status word
کلمه وضعیت نما
to develop
[into]
توسعه دادن وضعیت
[به]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com