English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
condition of readiness وضعیت امادگی رزمی
Search result with all words
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
readiness condition وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
service test ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
Other Matches
serviceability criteria وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
combat readiness امادگی رزمی
readiness امادگی رزمی
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
combat ready دارای امادگی رزمی
flyable dud بدون امادگی رزمی
level of readiness سطح امادگی رزمی
materiel readiness امادگی رزمی وسایل
readiness category درجه امادگی رزمی
readiness category نوع امادگی رزمی
army ready material program برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
war footing حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
state of alert وضعیت امادگی
condition code کد وضعیت امادگی اقلام
air defense readiness وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
unit categories انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
duty with troops در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat team گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
combat developer وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
combat orders دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combatcommand فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
combat power نیروی رزمی استعداد رزمی
task force گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
inverse تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
active status وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
hartley بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
races وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
combat air patrol هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
combat cargo officer افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
transparently مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
device یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
cover امادگی
conditioning امادگی
coverings امادگی
kelter امادگی
proneness امادگی
preparations امادگی
penchant امادگی
predispostion امادگی
formed امادگی
preparedness امادگی
kelter or kilter امادگی
susceptibility امادگی
tautness امادگی
qualification امادگی
form امادگی
disposition امادگی
preparation امادگی
forms امادگی
readiness امادگی
covers امادگی
reading readiness امادگی خواندن
peripheral دوره امادگی
physical fitness امادگی جسمانی
reconditioning تجدید امادگی
preparatory interval دوره امادگی
hottest امادگی کامل
operational readiness امادگی عملیاتی
preparatory schools اموزشگاه امادگی
indispositions عدم امادگی
indisposition عدم امادگی
hotter امادگی کامل
preparatory school اموزشگاه امادگی
peak up در اوج امادگی
hot امادگی کامل
erg 2- امادگی ذاتی
insusceptibility عدم امادگی
indisposedness عدم امادگی
third degree of readiness امادگی درجه سه
training camp اردوی امادگی
vigilance امادگی چالاکی
half way houses خانههای امادگی
unreadiness عدم امادگی
work out تمرین امادگی
law of readiness قانون امادگی
availability زمان امادگی
medical fitness امادگی پزشکی
liability to disease تعهد امادگی
second degree of readiness امادگی درجه دو
condition of readiness شرایط امادگی
readiness اماده باش امادگی
lurched امادگی شکست فاحش
data set ready امادگی مجموعه داده ها
data terminal ready امادگی ترمینال داده
lurches امادگی شکست فاحش
habilitation لباس پوشاندن امادگی
fourth degree of readiness امادگی درجه چهار
school readiness امادگی ورود به مدرسه
lurching امادگی شکست فاحش
physical fitness امادگی عمومی جسمانی
preparations امادگی اماده سازی
peripheral course دوره امادگی نظامی
accessibility امادگی برای پذیرایی
distensibility امادگی برای بادکردن
operational performance category امادگی عملیاتی از طبقه
lurch امادگی شکست فاحش
ingenuity امادگی برای اختراع
preparation امادگی اماده سازی
operational performance category طبقه امادگی عملیاتی
sight read بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-read بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-reading بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-reads بدون امادگی قبلی اجراکردن
opposability امادگی برای روبرو گذاشتن
fluctuability امادگی برای بالاوپایین رفتن
haemophillia امادگی بخون رفتن زیاد
reagency امادگی برای واکنش یا معرفی
teachability امادگی جهت یاد گرفتن
readiness to report امادگی برای پاسخ دادن
irresponsiveness عدم امادگی برای پاسخ دادن
mission ready اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
insuperability عدم امادگی برای از میان برداشتن
inseparability عدم امادگی برای جدا شدن
inerrability معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
communicativeness امادگی برای رساندن خبر پرگویی
materiel readiness میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
flight readiness firing ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
snug down امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
impressionability امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
removability ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
ready solubility in water امادگی برای زودحل شدن دراب
epics رزمی
epic رزمی
epical رزمی
combat رزمی
combats رزمی
combated رزمی
combating رزمی
inductility عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
dtr Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
road test ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
vitrescence امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
impulsiveness امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
battle casualty ضایعات رزمی
heroic verse شعر رزمی
strength استعداد رزمی
c ration جیره رزمی
combat jump پرش رزمی
strengths استعداد رزمی
combat duty ماموریت رزمی
combat duty امور رزمی
combat intelligence اطلاعات رزمی
combat efficiency کارایی رزمی
combat engineer مهندسی رزمی
combat exercise تمرین رزمی
herioic verse شعر رزمی
battle problems مشکلات رزمی
combat forces نیروهای رزمی
field duty خدمات رزمی
battle station پایگاه رزمی
combat formation ارایش رزمی
field order دستورالعمل رزمی
field officer افسر رزمی
field manual دستور رزمی
field gun توپ رزمی
field grade رده رزمی
field exercise تمرین رزمی
field duty ماموریت رزمی
combat , elements یکانهای رزمی
field ration جیره رزمی
field service خدمات رزمی
combat development توسعه رزمی
combat crew خدمه رزمی
combat , echelon رده رزمی
field army ارتش رزمی
field commands یکانهای رزمی
fighting load بار رزمی
field type نوع رزمی
combat , elements عناصر رزمی
field commands قسمتهای رزمی
combat arms رسته رزمی
groups گروه رزمی
combat outpost پاسدار رزمی
combat power قدرت رزمی
combat proficiency شایستگی رزمی
combat proficiency مهارت رزمی
combat ration جیره رزمی
combatintelligence اطلاعات رزمی
non-combatant غیر رزمی
combat support پشتیبانی رزمی
non-combatants غیر رزمی
field glasses عینک رزمی
service ammunition مهمات رزمی
martial arts ورزشهای رزمی
combat team تیم رزمی
combat surveillance مراقبت رزمی
combatdrill تمرین رزمی
non combatant غیر رزمی
fighting patrol گشتی رزمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com