Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
ammunition condition
وضعیت مهمات
Other Matches
antimateriel ammunition
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
field storage
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line
صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
serviceability criteria
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
inverse
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
hartley
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
active status
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
atomic demolition munition
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
races
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
transparently
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
devices
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
inventory fraction
نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
readiness condition
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
munition
مهمات
ammo
مهمات
munitions
مهمات
ammunition
مهمات
ordnace
مهمات
ordnance
مهمات
inert ammunition
مهمات بی اثر
bunker
زاغه مهمات
inert ammunition
مهمات مشقی
bunkers
زاغه مهمات
ammunition lot
نوبه مهمات
igloo space
زاغههای مهمات
blank ammunition
مهمات مانوری
ammunition loading line
خط بارگیری مهمات
caves
زاغه مهمات
ammunition dump
زاغه مهمات
load
بارگیری مهمات
loads
بارگیری مهمات
fixed ammunition
مهمات ثابت
ammunition identification code
کد شناسایی مهمات
lot
نوبه مهمات
lived
مهمات جنگی
live
مهمات جنگی
tracer
مهمات رسام
practice ammunition
مهمات مشقی
tracers
مهمات رسام
piggy back
کیسه مهمات
munitioneer
مهمات ساز
munitions of war
مهمات جنگی
inert
مهمات مشقی
cave
زاغه مهمات
live ammunition
مهمات جنگی
separate ammunition
مهمات مجزا
separate loading
مهمات مجزا
service ammunition
مهمات جنگی
service ammunition
مهمات رزمی
explosive ordnance
مهمات منفجره
ammunition credit
سهمیه مهمات
caisson
صندوق مهمات
ammunition trains
بنه مهمات
ammunition carrier
خودرو مهمات کش
magazine
انبار مهمات
ammunition chest
جعبه مهمات
armed ammunition
مهمات مسلح
ammunition pit
زاغه مهمات
blank ammunition
مهمات مشقی
magazines
انبار مهمات
ball ammunition
مهمات مانوری
artillery ammunition
مهمات توپخانه
caisson
واگون مهمات
chemical ammunition
مهمات شیمیایی
ammunition barricade
بستههای مهمات
cook off
گل کردن مهمات
ammunition carrier
مهمات بیار
ammunition handler
متصدی مهمات
ammunition dump
انبار مهمات
ammo zero
مهمات تمام
ammunition pit
چاله مهمات
ammunition depot
انبار مهمات
drill ammunition
مهمات مشقی
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
inventory lot
نوبه ذخیره مهمات
magazine space
محوطه زاغه مهمات
ammunition depot
محل تدارک مهمات
armed ammunition
مهمات اماده انفجار
prescribed load
بار مهمات مجاز
ammo plus
مهمات بیش از نصف
ammunition point
نقطه اماد مهمات
ammo minus
مهمات کمتر از نصف
paracaisson
گاری مهمات کش دستی
lot number
شماره نوبه مهمات
type load
نوع بار مهمات
destruction area
منطقه تخریب مهمات
ammunition handler
متصدی جابجایی مهمات
gunrunner
قاچاقچی اسلحه و مهمات
ammunition depot
محل نگهداری مهمات
loading
بارگیری مهمات درهواپیما
igloo space
زاغه بتونی مهمات
ammunition day of supply
روز اماد مهمات
gun room
مخزن مهمات درکشتی
ordnance
مربوط به اسلحه و مهمات
ordnance
مهمات ساز وبرگ
arsenals
انبار مهمات جنگی
armement
مهمات کشتی جنگی
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
ammunition modification
بهتر سازی مهمات
arsenal
انبار مهمات جنگی
ammunition credit
سهمیه مهمات ذخیره
ammunition lift capability
مقدورات حمل مهمات
racked
قفسه مهمات و وسایل
semifixed
مهمات نیمه ثابت
wracks
قفسه مهمات و وسایل
special ammunition
مهمات مخصوص یا ویژه
type load
نوع مهمات هواپیما
shell room
انبار مهمات ناو
racks
قفسه مهمات و وسایل
wracked
قفسه مهمات و وسایل
rack
قفسه مهمات و وسایل
color codig
علامت گذاری کردن مهمات
basic load
بار مبنای مهمات یا وسایل
ammunition available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
ammunition in hands of troops
مهمات موجود در دست یگانها
practice ammunition
مهمات مخصوص تمرین هدف
ammunition lift capability
فرفیت حمل ونقل مهمات
required supply rate
نواخت مهمات مورد نیاز
horizontal loading
پر کردن مهمات به طور افقی
available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
deck board
کف یا رویه پالت حمل مهمات
dunnage
روپوش مهمات ضربه گیر
feed belt
نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
depots
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
ordnance service
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
inventory lot
نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
ammunition and toxic material open space
انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
magazine flooding system
سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
depot
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
tarpaulin
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
inert ammunition
مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
small lot
نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
tarpaulins
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
ordnance data
اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
magazine space
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
ready rack
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
functional condition code
کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
color band
نوار رنگی روی جعبه مهمات
tumbrel or bril
ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
standard load
بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
deliveries
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
delivery
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
x site
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
scabbing
بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
service marking
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
season cracking
ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
rack space
محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
lot integrity
دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
rearming
تجدیداماد مهمات درانبارها مسلح کردن مجدد ماسوره یاچاشنی بمب یا موشک
wet stowage
نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
sponson
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
half area
محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
what state
در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
y site
نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
positioned
وضعیت
estate
وضعیت
quality
وضعیت
qualities
وضعیت
estates
وضعیت
phased
وضعیت
position
وضعیت
phase
وضعیت
status
وضعیت
phases
وضعیت
attitude
وضعیت
states
وضعیت
stated
وضعیت
state-
وضعیت
state
وضعیت
manner
وضعیت
fates
وضعیت
situation
وضعیت
situations
وضعیت
fate
وضعیت
attitudes
وضعیت
stating
وضعیت
condition
وضعیت
attack condition , alfa
وضعیت تک
attack conditon , bravo
وضعیت تک
magazine
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
condition code
رمز وضعیت
central position
وضعیت مرکزی
edit line
خط گزارش وضعیت
command mode
وضعیت دستوری
as it is
با وضعیت کنونی
status report
گزارش وضعیت
terrestrial
وضعیت زمینی
duty status
وضعیت خدمتی
stationary state
وضعیت سکون
status board
تابلوی وضعیت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com