English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
status quo وضع کنونی وضع موجود
Other Matches
polymorph عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
current ratio نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
implied malice سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
current cell سل کنونی
modern کنونی
present-day کنونی
title-holders قهرمان کنونی
title-holder قهرمان کنونی
current drive گرداننده کنونی
as it is با وضعیت کنونی
as matters stand با وضع کنونی
as matters stand با وضع کنونی
actual state of affairs اوضاع کنونی
instant ماه کنونی مثال
In the light of present circumstances. باتوجه به اوضاع کنونی
instants ماه کنونی مثال
status quo وضع کنونی حالت طبیعی
present کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
presents کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
presenting کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
presented کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
first world کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
clavichord یکجورسازسیمی وجا انگشتی دارکه پیشروپیانوی کنونی بوده است
handiest موجود
existing موجود
life موجود
existent موجود
bound موجود
on hand موجود
going موجود
in store موجود
disposal موجود
stocked موجود
lives موجود
to the fore موجود
entity موجود
handy موجود
available موجود
stock موجود
extant موجود
entities موجود
handier موجود
inesse موجود
ready money پول موجود
records available اطلاعات موجود
spot goods کالاهای موجود
wight موجود زنده
available balance مانده موجود
biotype موجود همزیست
gremlin موجود وهمی
gremlins موجود وهمی
to have in stock موجود داشتن
available goods کالاهای موجود
present موجود اماده
to be there موجود بودن
status quo وضع موجود
thing لباس موجود
availability موجود بودن
real واقعی موجود
fleet in being ناوگان موجود
existing circumstances شرایط موجود
presented موجود اماده
presenting موجود اماده
presents موجود اماده
inexistent غیر موجود
effective strength استعدادرزمی موجود
dermatome قسمت خارجی یک موجود
hemophile موجود خون دوست
water hardness [میزان املاح موجود در آب]
stock accounting حساب کالاهای موجود
free موجود در دیسک یا حافظه
on hand وسایل موجود درانبار
anaerobe موجود غیر هوازی
all available تمام توپخانه موجود
frees موجود در دیسک یا حافظه
undertone ته صدا موجود در زمینه
undertones ته صدا موجود در زمینه
freeing موجود در دیسک یا حافظه
organisms ترکیب موجود زنده
organism ترکیب موجود زنده
freed موجود در دیسک یا حافظه
preexistent ازلیت موجود از قبل
uric موجود در ادرار پیشابی
The root of exisiting differences. ریشه اختلافات موجود
polyembryony موجود چند جنینی
available supply rate نواخت اماد موجود
supermen موجود مافوق انسان
virtual موجود بالقوه تقدیری
back order اماد غیر موجود
being موجود زنده شخصیت
built in موجود در داخل چیزی
superman موجود مافوق انسان
clara هدف موجود نیست
microorganisms موجود ذره بینی
hygroscopic moisture رطوبت موجود در هوا
microorganism موجود ذره بینی
nonentity چیز غیر موجود
nonentities چیز غیر موجود
extant نسخهء موجود و باقی
biogenic موجد موجود زنده
beach reserves ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
hypostasis موجود فرضی حالت تعلیق
hydrotaxis واکنش موجود زنده نسبت به اب
available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
ammunition available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
humus موار الی موجود در خاک
moisture content درصد رطوبت موجود در خاک
avaiiability موجود بودن بدرد خوردن
ammunition in hands of troops مهمات موجود در دست یگانها
solute جسم حل شده موجود در محلول
ubiquitous همه جا حاضر موجود درهمه جا
latent اضافه ازفرفیت بار موجود
symbiont موجود زنده اجتمای یا همزی
banshees موجود وهمی بشکل روح
banshee موجود وهمی بشکل روح
satyr موجود نیمه انسان ونیمه بز
taxis واکنش موجود زنده در برابرگرایش
satyrs موجود نیمه انسان ونیمه بز
NO VACANCIES اتاق خالی موجود نیست.
menus لیستی از انتخابهای اولیه موجود
humidity میزان بخار اب موجود درهوا
menu لیستی از انتخابهای اولیه موجود
biont واحد مستقل موجود زنده سلول
armaments جنگ افزار موجود روی وسیله
armament جنگ افزار موجود روی وسیله
sops رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
sop رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
halobiont موجود زیست کننده دراب شور
backgrounds اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
cybercafe نیز قهوه و شیرینی در آن موجود است
background اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
addressability کنترل موجود روی پیکسلهای صفحه
There are no tickets available for tonight . بلیط برای امشب موجود نیست
radicalism اجتماعی موجود سا سیستم فکری افراطی
intravenous موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
intravenously موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
zap حذف داده موجود در فضای کاری
zapped حذف داده موجود در فضای کاری
zapping حذف داده موجود در فضای کاری
zaps حذف داده موجود در فضای کاری
preexist ازلی بودن قبلا موجود شدن
abiogenesis ایجاد موجود زنده از موادبی جان
set up انتخابهای موجود هنگام نصب سیستم
nucleon پروتون یا نوترون موجود درهسته اتمی
line item اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
keratin ماده شاخی موجود در مووناخن و شاخ
sylph روح یا موجود ساکن در هوا جن هوایی
availability edit بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
We dont have it in stock . این جنس موجود نیست ( نداریم )
net storage انبار بار قوال انبارهای موجود در یک شبکه
recombinant موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
To pool resources to gether . کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
gamodeme نژاد دور افتاده یا منزوی موجود زنده
staged crews خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
aprFs-ski فعالیتهای عمومی و سرگرمیهای موجود در پناهگاههای اسکی
stare decisis قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
To preserve the status quo . وضع موجود ( شرایط فعلی ) را حفظ کردن
This is the oldest Persian script in existence. این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
backtab برگرداندن نشانه گر به یک واحد عقب تر از موقعیت موجود
peripheral فرفیت ذخیره سازی موجود در وسیله جانبی
delivery forecast پیش بینی اشکالات موجود درسیستم تولید
resource تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
dock warrant سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
genes عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
terpene هیدروکربن هایی موجود در اسانس بفرمول 61H 01C
metabolisms تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
victualling bill پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
gene عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
fixes تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
fix تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
metabolism تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
subject to being unsold فروخته نشده باشد درصورت موجود بودن کالا
riparian law قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
anticatalyst مادهای که موجب وقفهء واکنشهای حیاتی موجود میشود
formalism اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
prtsc کلیدی که محتوای موجود روی صفحه را به چاپگر بفرستد
symbion موجود زندهای که بصورت دسته جمعی یا همزیستی زندگی کند
parabiosis برگشت ووقفه فعالیت حیاتی موجود فرونشستگی احساسات یافعالیت
proprioceptive تحریک شده در اثر تحریکات درونی عضو موجود زنده
window فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
analog مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
short lot کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
stenotherm موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
manning level درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
insertion loss توجه به یک سیگنال به علت افزودن یک وسیله به کانال یا مدار موجود
window فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
transmigration حلول روح مرده در بدن موجود زنده دیگری تبعید
geneva stop کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
spellcheck بررسی صحت نوشتار کلمه با مقایسه آن با لغت نامه موجود در کامپیوتر
analogue مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
shares پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
sizes محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
size محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
analogues مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
mock-up مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
share پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
real memory حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
shared پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
mock-ups مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
analog مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com