Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 271 (14 milliseconds)
English
Persian
And so on and so forth. Etcetera et cetera .
وغیره وغیره
Search result with all words
source
استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
barn
انبار کاه و جو وکنف وغیره
barns
انبار کاه و جو وکنف وغیره
tune
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
float
بستنی مخلوط با شربت وغیره
floated
بستنی مخلوط با شربت وغیره
floats
بستنی مخلوط با شربت وغیره
Yiddish
زبان عبری رایج میان کلیمیان روسیه ولهستان والمان وغیره
life preserver
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
life preservers
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
wreckage
لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
station
ایستگاه اتوبوس وغیره
stationed
ایستگاه اتوبوس وغیره
stations
ایستگاه اتوبوس وغیره
post
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post-
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
posted
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
posts
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
sound effects
عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
glove compartment
جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
glove compartments
جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
subscriber
مشترک روزنامه وغیره مشترک
subscribers
مشترک روزنامه وغیره مشترک
canneries
کارخانهای که گوشت ومیوه وغیره رادرقوطی کنسرو میکند
cannery
کارخانهای که گوشت ومیوه وغیره رادرقوطی کنسرو میکند
tuner
پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
tuners
پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
joggle
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggling
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
closure
دریچه درب بطری وغیره
closures
دریچه درب بطری وغیره
pillbox
قوطی حب دارو وغیره
pillboxes
قوطی حب دارو وغیره
dale
خلیج وغیره
dales
خلیج وغیره
et cetera
وغیره
nephew
پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
nephews
پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
fielder
بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
tick
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
ticked
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
ticks
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
shingle
توفال چوبی یاسیمانی وغیره توفال کوبی کردن
pit
سیاه چال هسته البالو و گیلاس وغیره
pits
سیاه چال هسته البالو و گیلاس وغیره
log
گزارش روزانه عملیات هیئت یاعملیات موتوریاماشین وغیره کندن کنده درخت
logs
گزارش روزانه عملیات هیئت یاعملیات موتوریاماشین وغیره کندن کنده درخت
crater
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
craters
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
tube
لوله خمیرریش وغیره
tube
لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
tubes
لوله خمیرریش وغیره
tubes
لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
sick bay
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
sick bays
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
hoot
فریاد اعتراض و بی صبری مثل عجب و واه وغیره
hooted
فریاد اعتراض و بی صبری مثل عجب و واه وغیره
hooting
فریاد اعتراض و بی صبری مثل عجب و واه وغیره
hoots
فریاد اعتراض و بی صبری مثل عجب و واه وغیره
sash
حمایل نظامی وغیره
sashes
حمایل نظامی وغیره
trap
زانویی مستراح وغیره
hide
پوست خام گاووگوسفند وغیره
hides
پوست خام گاووگوسفند وغیره
shook
روکش چوب مخصوص جعبه یا مبل وغیره
louse
هر نوع شپشه یا افت گیاهی وغیره شبیه شپش
twiddle
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddled
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddles
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddling
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
swab
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
swabs
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
pile
پرزقالی وغیره
piled
پرزقالی وغیره
lotion
محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotions
محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
snap
قفلکیف وغیره
snapped
قفلکیف وغیره
snapping
قفلکیف وغیره
snaps
قفلکیف وغیره
hunger strike
اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
hunger strikes
اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
vase
گلدان نقره وغیره
vases
گلدان نقره وغیره
shell
پوست فندق وغیره
shelling
پوست فندق وغیره
shells
پوست فندق وغیره
propeller
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
snout
لوله کتری وغیره
snouts
لوله کتری وغیره
stave
بشکل چوب دستی یاچماق وغیره دراوردن
workbench
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
workbenches
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
hob
با دندانه ماشین وغیره بریدن
hobs
با دندانه ماشین وغیره بریدن
ferryboat
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
ferryboats
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
Other Matches
etcaetera
وغیره
sheeting
ملافه وغیره
service charge
سرویس مهمانخانه وغیره
Dont move . Hold it. Keep stI'll.
بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
furnaces
تون حمام وغیره
frontlet
پیشانی اسب وغیره
clop
لنگی اسب وغیره
coequal
درشان ومقام وغیره
coronal
هاله خورشید وغیره
coronel
هاله خورشید وغیره
curlicue
تزئینات خطاطی وغیره
dower
لانه خرگوش وغیره
furnace
تون حمام وغیره
dossal
پشتی صندلی وغیره
dollops
دسته علف وغیره
seance
جلسه احضارارواح وغیره
ratoon
نهال موز وغیره
tamp
سوراخی را با شن وغیره پرکردن
propellor
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
subsidence
تخفیف درد وغیره
dollop
دسته علف وغیره
dossel
پشتی صندلی وغیره
To score a goal .
گل زدن ( درفوتبال وغیره )
skyrockets
ازدیاد سریع قیمت وغیره
loge
جای ویژه در تاتر وغیره
sick berth
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
speedup
ازدیاد تولید یا سرعت وغیره
My hair stood on end .
مو بر بدنم راست شد ( از وحشت وغیره )
choreography
رقص مخصوصا درتئاتر وغیره
spinule
خارهای ریز چرخ وغیره
tank farm
محوطه مخازن نفت وغیره
skyrocketing
ازدیاد سریع قیمت وغیره
The kI'lled and the wounded.
کشته وزخمی ( در جنگ وغیره )
horologe
ساعت مچی ودیواری وغیره
Known and unknown .
معلوم ومجهول ( درریاضیا ؟ وغیره )
To turn over the pages .
ورق زدن ( کتاب وغیره )
Please pay the bearer .
دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
lysis
زوال وفساد سلول وغیره
skyrocket
ازدیاد سریع قیمت وغیره
skyrocketed
ازدیاد سریع قیمت وغیره
To be decorated .
نشان گرفتن ( مدال وغیره )
cess
سرازیری کنار رودخانه وغیره
To hit a wining streak.
شانس آوردن ( درقمار وغیره )
copartner
سهیم وشریک در تجارت وغیره
downswing
تنزل کارهای تجارتی وغیره
eversion
برگرداندن پلک چشم وغیره
tailpiece
ارایش ته فصل کتاب وغیره
bisk
ماهی وغیره درست میکنند
blear
تاری حاصل از اشک وغیره
stancher
بند اور خون وغیره
taxidermy
پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
giblet
احشاء خوراکی مرغ خانگی وغیره
mannite
ماده قندی شیر خشت وغیره
mannitol
ماده قندی شیر خشت وغیره
suspended animation
وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
wreckage piece
تکه ای از لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
backboard
تختهء پشت قاب عکس وغیره
lictor
پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
citriculture
کاشتن مرکبات مانند لیمووپرتقال وغیره
speed limit
حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
speed limits
حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
fuller's earth
خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
I have a toothache (headache).
دندانم ( سرم وغیره ) درد می کند
Black and white.
سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
To knock someone down.
کسی رازمین زدن ( درکشتی وغیره )
brakeman
متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
No vacancies.
جاموجود نیست ( درهتل ؟رستوران وغیره )
stenotype
دستگاه ضبط مکالمات سخنرانی وغیره
stow away
مسافرت قاچاقی کردن باکشتی وغیره
tele communication
مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
To air the clothes (bed-sheets etc).
آفتابب دادن لباس ،( ملحفه وغیره )
To climb down.
پایین آمدن ( از کوه ،نردبان وغیره )
To dismount from a horse(bicycle).
از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
In a state of despair(anxiety,etc).
درحالت یأس ونومیدی (تشویش وغیره )
To decay . To go bad .
فاسد شدن ( مواد خوراکی وغیره )
A strong (weak)coffee (tea,etc. )
قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
shortening
روغن ترد کننده شیرینی وغیره
pailette
زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
To behead ( decapitate ) someone .
کسی را گردن زدن (با شمشیر وغیره )
A concession
امتیاز بهره برداری ( از معادن وغیره )
It is a perfect fit.
کاملا" اندازه است ( لباس ،کفش وغیره )
sea fire
شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
lumpen
محروم شده از حقوق اجتماعی وسیاسی وغیره
drylot
محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
Proof – reading.
غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
pyrene
تخم سیب وگلابی وغیره هسته میوه
gauger
کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
To turn off the lights. (T. V. ,radio).
چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
A bare hourse .
اسب لخت ( بدون زین ودهنه وغیره )
woodprint
کلیشه یا قالب چوبی مخصوص قلمکار وغیره
To turn on the light(radio, T. V).
چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
He is a corrupt official .
مأمور فاسدی است ( رشوه می گیرد وغیره )
To operate something .
چیزی را بکار انداختن (موتور، دستگاه وغیره )
haulm
ساقه وپوشال حبوبات وغیره که باانهاسقف رامیپوشانند
halm
ساقه وپوشال حبوبات وغیره که باانهاسقف رامیپوشانند
She has emotional entanglements (involvement ) .
گرفتاریهای احساسی دارد ( عشق ؟ احساسات وغیره )
sgraffito
تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
state aid
کمک دولت به موسسات عام المنفعه وغیره
pailett
زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
tag line
جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
taxidermist
ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
lycanthropy
تبدیل به هیبت گرگ در اثر جادو وغیره
hutch
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
ants
: پیشوندیست بمعنی >ضد< و >مخالف < و>درعوض < و >بجای < وغیره
ant
: پیشوندیست بمعنی >ضد< و >مخالف < و>درعوض < و >بجای < وغیره
tasters
کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
cadres
واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
cadre
واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
taster
کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
talking books
صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
talking book
صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
hutches
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
tagboard
مقوای محکم بسته بندی وبرچسب زنی وغیره
to listen with rapt attention
با مجذوبیت تمام گوش کردن با ششدانگ حواس وغیره
tartarsauce
سوس مایونز باترشی وروغن زیتون وترب وغیره
silkaline
پارچه ابریشمی سبک وحریرنمای مخصوص پرده وغیره
tartaresauce
سوس مایونز باترشی وروغن زیتون وترب وغیره
timbale
خوراکی مرکب از گوشت ماهی وجوجه وپنیر وغیره
tom collins
نوعی مشروب الکلی مرکب ازجین واب وغیره
tallow
پیه نهنگ وغیره که برای شمع سازی بکارمیرود
fob
فریب دادن جیب جلیقه مخصوص ساعت وغیره
head stock
راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
gerrymander
تقسیم حوزههای انتخاباتی وغیره بطور غیر عادلانه
corody
لباس وغذا وغیره که موسسات خیریه به محتاجان میدهند
To over – extend one self .
پای ازگلیم خود فراتر گذاردن ( از نظرمالی وغیره )
The cat ate the whole mouse.
گربه تمام موش راخورد ( گوشت ،استخوان وغیره )
pushpin
سنجاق سرگرد مخصوص نصب روی نقشه وغیره
photoemission
خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
panade
نان جوشانده درشیر با زرده تخم مرغ وغیره
panada
نان جوشانده درشیر با زرده تخم مرغ وغیره
To bet on something .
روی چیزی شرط بستن (مانند مسابقات وغیره )
island
محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
islands
محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
willowware
بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
cyclothymia
تغییر وضع مزاجی وروحی ازشادابی وفعالیت به غمگینی وغیره
roller-coaster
راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
hipster
شخص طرفدار امور جدیدوبیسابقه مانند مواد مخدره وغیره
leaching
دباغی بوسیله اب نمک وپوست درخت وغیره تصفیه خاک
skiver
چرم نازک شده پوست گوسفند تیماج صحافی وغیره
roller-coasters
راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
smokehouse
محل دود دادن گوشت ماهی وپوست دباغی وغیره
roller coaster
راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
extravasattion
خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
catgut
روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
local color
رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
head phone
گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره بر روی گوش ثابت میشود
bay
یک بخش برای کار ویژه
[مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
soy
سبوس یا چاشنی چینی یاژاپونی مرکب از لوبیای جوشانده وشیر وغیره
head set
یک زوج گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره روی سر ثابت میشود
Home , sweet home .
هیچ کجا منزل خود آدم نمی شود ( ازنظرراحتی وغیره )
ferris wheel
گردونه صندلی دار مخصوص تفریح وچرخ زدن اطفال وغیره
colluvim
تخته سنگی که در اثر شکاف سنگ وغیره غلتیده وبپای کوه افتاده
scrim
پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
To stay the course .
تا آخر ماندن ( به مسابقه و مبارزه وغیره تا آخر ادامه دادن )
xerography
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
tryout
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
hokeypokey
بستنی قیفی وغیره که بستنی فروشهای دوره گردمیفروشند
lazy tongs
چنگ کهای زبانه دار یا قلاب دار که بزرگ وکوچک میشودوبرای اویختن لباس وغیره بکارمیرود
cut out
قطع جریان سویچ قطع برق وغیره
Lets play that again .
قبول ندارم.
[قبول نیست دربازی وغیره ]
To toss and turn. To roll over.
از پهلو به پهلو غلتیدن (درخواب وغیره )
linecut
صفحه چاپی که فقط روی ان خط کشی شده باشدوبرای خط کشی کاغذ وغیره بکارمیرود و block lineوengraving line نیز نامیده میشود
lei
دستبند یا گردن بندی از گل وغیره که بر گردن میاویزند گردن بند گل
crunch
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunches
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunched
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
tranship
نقل وانقال بار وغیره از یک وسیله یاکشتی به وسیله یاکشتی دیگری
To become threadbare.
ریش ریش شدن (نخ نما شدن درپارچه قالی وغیره )
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com