Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (2 milliseconds)
English
Persian
annals
وقایع سالیانه سالنامه
Other Matches
kalendar
سالنامه
calendar
سالنامه
calendars
سالنامه
almanac
سالنامه
almanacks
سالنامه
almanacs
سالنامه
year book
سالنامه
yearbooks
سالنامه
calender
سالنامه
yearbook
سالنامه
air almanac
سالنامه هوانوردی
annually
سالیانه
yearly
سالیانه
annual
سالیانه
annum
سالیانه
annuals
سالیانه
yearly allowance
مقرری سالیانه
annuity
مستمری سالیانه
annual training
اموزش سالیانه
growth ring
دایره سالیانه
annuallyy
هر ساله سالیانه
annual report
گزارش سالیانه
annual precipitation
بارندگی سالیانه
annual payment
قسط سالیانه
annual payment
پرداخت سالیانه
per annum
هر سالی سالیانه
year to year fluctuation
نوسانات سالیانه
p.a
مخفف سالیانه
yearly instalmernts
اقساط سالیانه
anniversary
سوگواری سالیانه
anniversaries
سوگواری سالیانه
anniversary
جشن سالیانه عروسی
annual payment factor
ضریب بازپرداخت سالیانه
annual general inspection
بازدید عمومی سالیانه
mass book
کتاب نماز سالیانه
anniversaries
جشن سالیانه عروسی
annual food plan
برنامه غذایی سالیانه
annuality factor
ضریب مستمر سالیانه
miaasl
کتاب نماز سالیانه
annual general meeting
مجمع عمومی سالیانه
octingentenary or octocen
هشتصدمین جشن سالیانه
annuitant
گیرنده مستمری سالیانه
quinquagenary
پنجاهمین جشن سالیانه
annalist
وقایع نگار
minute
یادداشت وقایع
minute
گزارش وقایع
record of events
ثبت وقایع
chronicler
وقایع نویس
chronology
وقایع نگاری
log
ثبت وقایع
minute book
دفتر وقایع
historify
وقایع نگار
logs
ثبت وقایع
happenstance
وقایع اتفاقی
annuity
حقوق یا مقرری سالیانه گذراند
deck log
دفتر وقایع ناو
deck log
دفتر وقایع دریانوردی
the occurrences of the day
رویداهای یا وقایع روز
record of events
دفتر ثبت وقایع
sportswriter
وقایع نگار ورزشی
log
ثبت کردن وقایع
flight log
دفتر وقایع پرواز
pro-active
گرایش به ایجاد وقایع
logs
ثبت کردن وقایع
rough log
دفترچه وقایع ناو
parentalia
جشن سالیانه بافتخار نیاکان و مردگان
peter pence
زکات سالیانه که پیشتربه پاپ میداند
peter penny
زکات سالیانه که بیشتر به پاپ میداند
rentlen
دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
quater cent nary
جشن سالیانه چهارصدمین سال گردش
annual average score
میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
to take inventory
صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
horizontal event numbering
شماره گذاری افقی وقایع
muster book
دفتر ثبت وقایع روزانه
parish register
دفتر ثبت وقایع سه گانه
flight log
دفتر ثبت وقایع پرواز
daybook
دفتر ثبت وقایع روزانه
vertical events numbering
شماره گذاری عمودی وقایع
Trifling ( small) happenings of life .
اتفاقات ( وقایع )کوچک زندگی
station log
دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
refit book
دفتر یادداشت وقایع دریایی
wet year
سالی که میزان بارندگی از حد معمول سالیانه بیشتراست
to settle an a
برای کسی مقر ری سالیانه معین کردن
train
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
station log
دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
log engineering
دفتر ثبت وقایع موتور ناو
trend
مسیر انجام کار سیر وقایع
diaries
دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
trends
مسیر انجام کار سیر وقایع
trains
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
diary
دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
fatidic
وابسته به پیش گویی حوادث و وقایع
chronicle
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
trained
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
chronicling
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicled
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicles
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
encaenia
جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
Give me a full account of the events.
جریان کامل وقایع را برایم تعریف کنید
slates
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slated
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slate
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
anachronism
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
anachronisms
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
isothermal line
خطی که بوسیله ان جاهایی که گرمای متوسط سالیانه انهایکی است
national educational computing conferenc
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
chronology
شرح وقایع بترتیب زمانی علم ترتیب تاریخ
withholding tax
مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
isotherm
خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
withholding taxes
مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
chronology
تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
geochronology
شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
special degration
نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
dialectic materialism
دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
supervening impossibility of performance
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustrations
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustration
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
dynamic analisis
تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
forward chaining
روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
electronic journal
فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
quingentenary
پانصدمین سال گردش پانصدمین جشن سالیانه
anniversary
مجلس یادبود یا جشن سالیانه جشن یادگاری
anniversaries
مجلس یادبود یا جشن سالیانه جشن یادگاری
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
wedding day
روز عروسی جشن سالیانه عروسی
almanac
تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacks
تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacs
تقویم سالیانه تقویم نجومی
frustrated contract
قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
diarists
روزنامه نگار وقایع نگار
diarist
روزنامه نگار وقایع نگار
admision rate
میزان اعزام به بهداری نواخت سالیانه اعزام به بهداری
duty roster
دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
post attack
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com