English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
English Persian
referred brief وکالت انتخابی
Other Matches
adoptive انتخابی
selectively انتخابی
optional انتخابی
selective انتخابی
elective انتخابی
elected انتخابی
appointive انتخابی
electives انتخابی
elected senator سناتور انتخابی
selective گزیده انتخابی
selective forgetting فراموشی انتخابی
elective mutism خموشی انتخابی
selective erosion فرسایش انتخابی
selective admission پذیرش انتخابی
selective perception ادراک انتخابی
selective attention دقت انتخابی
selectively گزیده انتخابی
domicile of choice اقامتگاه انتخابی
selective hardening سخت گردانی انتخابی
selective inattention عدم توجه انتخابی
random access memory [RAM] module گذاره حافظ انتخابی
selective breeding تخم کشی انتخابی
hetman سرتیپ انتخابی قزاق ها
elutriation شستشو با اب فرسایش انتخابی
candidate move حرکت انتخابی شطرنج
command select system سیستم فرمان انتخابی
selected fill مصالح انتخابی برای خاکریزی
plural vote رای یک تن در چند حوزه انتخابی
marquee فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
shannon انتخابی بین دو واقعه بااحتمال یکسان
marquees فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
per procurationem به وکالت
power of attorney وکالت
delegation وکالت
attorneys وکالت
attorney وکالت
procuratory وکالت
agency وکالت
advocacy وکالت
proctorship وکالت
attorneyship وکالت
procuracy وکالت
agencies وکالت
procurance وکالت
agentship وکالت
procuration وکالت
proxyship وکالت
subrogation وکالت
deputation وکالت
legal profession وکالت
bars وکالت
deputations وکالت
bar وکالت
delegations وکالت
texts انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند
text انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند
oppointing as one's attorney وکالت دادن
warrant of attorney وکالت نامه
letters of procurator وکالت نامه
lawyer's office دفتر وکالت
membership of the parliament وکالت مجلس
legal profession حرفه وکالت
power of procuration وکالت نامه
procuratory سند وکالت
warrant of attorney وکالت نامه
power of authority وکالت نامه
power of attorney وکالت نامه
letter of attorney وکالت نامه
full power of attorney وکالت نامه
certificate of authority وکالت نامه
to go to the bar وکالت کردن
qualified power of attorney وکالت مقید
bars وکالت دادگاه
appoint as one's council وکالت دادن
attorneyship مقام وکالت
attorneyship وکالت دعاوی
proxy وکالت وکالتنامه
bar examination امتحان وکالت
delegate power of attorney وکالت در توکیل
mandates وکالت نامه
mandating وکالت نامه
mandated وکالت نامه
power of attorney وکالت نامه
bar وکالت دادگاه
mandate وکالت نامه
general power of attorney وکالت مطلق
act as counsel وکالت کردن
representational وابسته به نمایندگی یا وکالت
proxy نمایندگی وکالت وکالتنامه
disbarment محرومیت از شغل وکالت
go to the bar وکالت کردن در دعاوی
give soneone powers به کسی وکالت دادن
give powers به کسی وکالت دادن
oppoint him as one's proxy به کسی وکالت دادن
disbar از شغل وکالت محروم کردن
empowered وکالت دادن وکیل کردن
empower وکالت دادن وکیل کردن
delegated وکالت دادن محول کردن به
to be called at the bar به سمت وکالت پذیرفته شدن
empowering وکالت دادن وکیل کردن
empowers وکالت دادن وکیل کردن
delegate وکالت دادن محول کردن به
delegates وکالت دادن محول کردن به
delegating وکالت دادن محول کردن به
fusible read only memory MORP که از ماتریسی از اتصالات موجود تشکیل شده که به طور انتخابی به برنامه وصل می شوند
trap نقط ه توقف انتخابی که اجرا برنامه در آنجا متوقف میشود وثباتها بررسی می شوند
he lost the seat مقام یا کرسی وکالت راازدست داد
i intend my son for the bar خیال دارم پسرم را بگذارم وکالت کند
inns of court کانون چهار انجمن قانونی درلندن که حق دارندمردم رااجازه وکالت بدهند
earom Only Read Alterableحافظه فقط خواندنی تغییرپذیرالکتریکی RO که میتواند بدون پاک کردن تمام اصلاعات ذخیره شده به طور انتخابی تغییرکند
texts کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
text کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
traces نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
one pocket billiard بیلیارد با 51 گوی هدف که هر بازیگر سعی دارد 8 گوی را در کیسه انتخابی خوداندازد
packets بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
picking list فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
practitioner وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
practitioners وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
disbarment محروم کردن از حق وکالت دادگستری ممنوع الوکاله کردن
paged انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
retaining fee وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
empowering اختیار دادن وکالت دادن
empowers اختیار دادن وکالت دادن
empower اختیار دادن وکالت دادن
empowered اختیار دادن وکالت دادن
reciprocal border حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com