| Total search result: 201 (10 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| MIDI sequencer |
ویرایش و جلوههای ویژه و گرداندن |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| special effects |
جلوههای ویژه |
| paints |
پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه |
| paint |
پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه |
| morphing |
جلوههای ویژه در بازی ها و سیستمهای چندرسانهای که یک تصویر به تدریج به دیگری تبدیل میشود |
| dissolves |
جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد |
| dissolve |
جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد |
| texture mapping |
1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید. |
| paint program |
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد |
| idiosyncrasies |
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی |
| idiosyncrasy |
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی |
| edit mode |
حالت ویرایش وضعیت ویرایش |
| strain harden |
سخت گرداندن تغییر بعدی سخت گرداندن کشی |
| to watch for certain symptoms |
توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ] |
| special interest groups |
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه |
| specialities |
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته |
| specialty |
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته |
| speciality |
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته |
| Shockwave |
سیستم سافت Maecromedia که به جستجو گر وب امکان نمایش جلوههای پیچیده چند رسانهای میدهد |
| idiocrasy |
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه |
| praetorial |
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است |
| redaction |
ویرایش |
| edits |
ویرایش |
| editing |
ویرایش |
| edition |
ویرایش |
| editions |
ویرایش |
| edit mode |
مد ویرایش |
| operates |
گرداندن |
| operated |
گرداندن |
| operate |
گرداندن |
| to turn about |
گرداندن |
operation |
گرداندن |
| dials |
گرداندن |
| wield |
گرداندن |
| rotation |
گرداندن |
| wrested |
گرداندن |
| wresting |
گرداندن |
| dial |
گرداندن |
| dialed |
گرداندن |
| dialled |
گرداندن |
wheel |
گرداندن |
| wrests |
گرداندن |
| wheeling |
گرداندن |
| wheels |
گرداندن |
| wrest |
گرداندن |
| revolved |
گرداندن |
| revolve |
گرداندن |
| manage |
گرداندن |
| rebutted |
بر گرداندن |
| rebutting |
بر گرداندن |
| revolves |
گرداندن |
| wielded |
گرداندن |
| wielding |
گرداندن |
| wields |
گرداندن |
| managing |
گرداندن |
| manages |
گرداندن |
| managed |
گرداندن |
| turns |
گرداندن |
turn |
گرداندن |
| rebut |
بر گرداندن |
| repays |
بر گرداندن |
| repaying |
بر گرداندن |
| repay |
بر گرداندن |
| rebuts |
بر گرداندن |
| manage |
گرداندن |
| maintain |
گرداندن |
| mans |
گرداندن |
man |
گرداندن |
| data editing |
ویرایش داده |
| copy editing |
ویرایش کپی |
| edit |
ویرایش کردن |
| edited |
ویرایش کردن |
| text editing |
ویرایش متن |
| edition [ed.] [of a book] |
ویرایش [کتابی] |
| pronation |
درون گرداندن |
| shirking |
روی گرداندن از |
| shirked |
روی گرداندن از |
shirk |
روی گرداندن از |
| to bid beads |
تسبیح گرداندن |
| refracts |
بر گرداندن شکستن |
| refracting |
بر گرداندن شکستن |
| shirks |
روی گرداندن از |
| refracted |
بر گرداندن شکستن |
| refract |
بر گرداندن شکستن |
| to tell ones beads |
تسبیح گرداندن |
| goggling |
چشم گرداندن |
| goggle |
چشم گرداندن |
| goggled |
چشم گرداندن |
| updated edition |
ویرایش به روز آمده |
| paper edition of a book |
ویرایش با جلد کاغذی |
| full screen editing |
ویرایش تمام صفحه |
| polyglot edition |
ویرایش چند زبانه |
| browse mode |
حالت ویرایش کامل |
| inflecting |
منحنی کردن گرداندن |
| inflects |
منحنی کردن گرداندن |
| drives |
راندن گرداندن گرداننده |
| drive |
راندن گرداندن گرداننده |
| inflect |
منحنی کردن گرداندن |
| inflected |
منحنی کردن گرداندن |
| carburize |
سخت گرداندن سطحی |
| He turned away from me . |
ازمن روی گرداندن |
| trolls |
چرخیدن چرخاندن گرداندن |
| troll |
چرخیدن چرخاندن گرداندن |
| round about |
دور سر گرداندن مطلب |
| unedited |
آنچه ویرایش نشده است |
| cranking |
میل لنگ گرداندن چرخاندن |
| cranks |
میل لنگ گرداندن چرخاندن |
| cranked |
میل لنگ گرداندن چرخاندن |
| crank |
میل لنگ گرداندن چرخاندن |
manipulate |
حرکت به ویرایش و تغییر متن یا داده |
| word process |
ویرایش , ذخیره و تغییر متن با کامپیوتر |
| manipulated |
حرکت به ویرایش و تغییر متن یا داده |
| manipulates |
حرکت به ویرایش و تغییر متن یا داده |
| to browse |
ویرایش کامل کردن [علوم کامپیوتر] |
| lynches |
درکوچه وبازار گرداندن ومجازات کردن |
| crank |
هندل زدن گرداندن میل لنگ |
| lynch |
درکوچه وبازار گرداندن ومجازات کردن |
| cranking |
هندل زدن گرداندن میل لنگ |
| cranked |
هندل زدن گرداندن میل لنگ |
| lynched |
درکوچه وبازار گرداندن ومجازات کردن |
| cranks |
هندل زدن گرداندن میل لنگ |
| hotwalker |
متصدی گرداندن اسب بعد ازمسابقه |
| Paintbrush/Paint |
windows برای تولید و ویرایش تصاویر atmap |
| workfile |
یک کپی موقت از برنامه یی که در حال ویرایش است |
| post edit |
ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی |
| to face somebody [something] |
چهره خود را بطرف کسی [چیزی] گرداندن |
| byte |
حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت |
| post |
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین |
| text |
انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند |
| undo |
برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش |
| bytes |
حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت |
| posts |
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین |
| undoes |
برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش |
| insert mode |
حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها |
images |
[تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص] |
| texts |
امکاناتی برای ویرایش متن , تغییر , درج و حذف |
| text |
امکاناتی برای ویرایش متن , تغییر , درج و حذف |
| texts |
انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند |
image |
[تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص] |
| post- |
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین |
| posted |
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین |
| recalled |
بر گرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی |
| recalls |
بر گرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی |
| recall |
بر گرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی |
| pronate |
بداخل گرداندن روی چهار دست وپا خم شدن |
| reconvey |
بمحل اولیه باز گرداندن دوباره جمل کردن |
| edited |
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند |
| managers |
امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ |
| edit |
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند |
| manager |
امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ |
| starter |
وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت |
| starters |
وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت |
| deblock |
باز گرداندن بلاک ذخیره شده داده به حالت اصلی |
| to show one round |
کسیرا دور گرداندن وجاهای تماشایی راباو نشان دادن |
editor |
نرم افزازی که فقط یک خط از برنامه اصل قابل ویرایش در آن در هر لحظه است |
| editors |
نرم افزازی که فقط یک خط از برنامه اصل قابل ویرایش در آن در هر لحظه است |
| texts |
امکاناتی برای نوشتی متن , ذخیره سازی , بازیابی , ویرایش و چاپ |
| texts |
نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند |
| text |
امکاناتی برای نوشتی متن , ذخیره سازی , بازیابی , ویرایش و چاپ |
| text |
نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند |
| FatBits |
انتخاب Mac Paint که به کاربر امکان ویرایش تصویر به صورت یک پیکسل درزمان میدهد |
| opens |
آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده |
| open |
آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده |
| wordprocessing |
استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و... |
| opened |
آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده |
image |
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص |
images |
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص |
| check plot |
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود |
| recalled |
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش |
| recall |
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش |
| recalls |
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش |
| development |
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش |
| developments |
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش |
| window |
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
| edited |
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
| edit |
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
| motoring |
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور |
| desktop |
ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد |
| editing run |
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند |
| ip |
واحد نمایش مخصوص که به کار بردن امکان میدهد صفحات ویدیو متن ویرایش کنند پیش از ارسال آنها به پایگاه داده اصلی |
| read |
بیت مشخصات فایل که وقتی تنظیم شود. مانع نوشتن داده جدید روی فایل یا ویرایش محتوای آن میشود |
| reads |
بیت مشخصات فایل که وقتی تنظیم شود. مانع نوشتن داده جدید روی فایل یا ویرایش محتوای آن میشود |
| Sound Recorder |
امکانی در ویندوز ماکروسافت که به کاربر امکان اجرای فایلهای صورت ای دیجیتالی یا ضبط صوت روی دیسک و اجرای ویرایش ابتدایی میدهد |
| multi window editor |
برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان |
| paticular |
ویژه |
adhoc |
ویژه |
| idiocrasy |
ویژه |
| peculiar |
ویژه |
| prerogative |
حق ویژه |
| priviege |
حق ویژه |
| prerogatives |
حق ویژه |
| extra special |
ویژه |
| special character |
ویژه |
| specific humidity |
نم ویژه |
| privilege |
حق ویژه |
| extra <adj.> |
ویژه |
| specialist |
ویژه گر |
| expressed |
ویژه |
| specifics |
ویژه |
| experts |
ویژه گر |
| express |
ویژه |