Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (6 milliseconds)
English
Persian
pot(heen
ویسکی قاچاقی ایرلندی
Other Matches
irish coffee
قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
hibernicism
ضرب المثل یا گفتار ایرلندی ملیت ایرلندی
bootleg
<adj.>
قاچاقی
under the counter
قاچاقی
wildcat
قاچاقی
wildcats
قاچاقی
adulterine
قاچاقی تقلبی
mountaion dew
عرق قاچاقی
whisky
ویسکی
whiskies
ویسکی
snakebite
ویسکی
hooch
مشروب قاچاقی وپست
moonlight
بطور قاچاقی کارکردن
moonlights
بطور قاچاقی کارکردن
moonlighting
بطور قاچاقی کارکردن
moonlighted
بطور قاچاقی کارکردن
red eye
ویسکی ارزان
scotch
ویسکی اسکاتلندی
bourbon
ویسکی بوربن
bourbons
ویسکی بوربن
poteen
ویسکی قاچاق
whiskies
مثل ویسکی
scotching
ویسکی اسکاتلندی
scotches
ویسکی اسکاتلندی
whisky
مثل ویسکی
scotched
ویسکی اسکاتلندی
whiskies
ویسکی خوردن
whisky
ویسکی خوردن
still hunt
بطور قاچاقی ماهیگیری کردن
to smuggle in
قاچاقی اوردن یاوارد کردن
to smuggle out
قاچاقی صادر کردن یافرستادن
bootleg
معامله قاچاقی انجام دادن
illicit
قاچاقی نامشروع غیر مجاز
pot still
دستگاه تقطیر ویسکی
The whisky burned in my throat .
ویسکی گلویم راسوزاند
Irishwoman
زن ایرلندی
Irishwomen
زن ایرلندی
Irish
ایرلندی
irish gaelic
ایرلندی
paddies
ایرلندی
irish bridge
پل ایرلندی
irish man
ایرلندی
paddy
ایرلندی
irish woman
زن ایرلندی
moonlighter
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
stow away
مسافرت قاچاقی کردن باکشتی وغیره
cutty sark
نام تجاری نوعی ویسکی
Irishman
مرد ایرلندی
shamrocks
شبدر ایرلندی
hibernian
ایرلندی زبان
shamrock
شبدر ایرلندی
Irishmen
مرد ایرلندی
milesian
مرد ایرلندی
He smuggled the car into England ( across the British frontier ) .
اتوموبیل را قاچاقی وارد مرز انگلستان کرد
mountain dew
ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
whiskey sour
کوکتیل مرکب از ویسکی و شکرو اب لیمو
eric
خون بهای ایرلندی
kil
حجره راهب ایرلندی
hurler
بازیگر هاکی ایرلندی
bogtrotter
باطلاق کردیعنی ایرلندی
irishize
ایرلندی ماب کردن
Cashel
[استحکامات دفاعی ایرلندی]
rapparee
سرباز اجیر و سیار ایرلندی
irish terrier
سگ کوچک ایرلندی ازنژاد تریر
og
الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
kern
پیاده سبک اسحله ایرلندی روستایی
irishism
عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
ceilidh
مهمانیهمراهبا رقصو آواز اسکاتلندیو ایرلندی
dry ginger
نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
cottier
روستایی ایرلندی که کلبهای اجاره کرده است
highball
یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
clochan
[ساختمان مدور ایرلندی که شبیه کندوی زنبور عسل بود.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com