English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
viola d'amore ویولون دارای 7 سیم زهی و 7 تار سیمی
Other Matches
wire cloth تور سیمی پارچه سیمی پرده سیمی
wired glass شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
wire glass شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
non rotating wire rope طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
string bass ویولون سل بم
cello ویولون سل
panduriform شبیه ویولون
fiddlestick ارشه ویولون
fiddlers ویولون زن مزدور
fiddleback شبیه ویولون
crowder ویولون زن مزدور
to play first f. ویولون اول
fiddler ویولون زن مزدور
to taught violin مشق ویولون دادن
tweedle صدای ویولون یا کمانچه
pandurate شبیه ویولون محدب الطرفین
kit or kit violon ویولون کوچکی که پیشترهااموزگاران رقص می نواختند
Theres many a good tune played on an old fiddle. <proverb> یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
wiry سیمی
stringed سیمی
tightwire طناب سیمی
open wire line خط سیمی لخت
open wire line خط سیمی هوایی
greyhound غربال سیمی
three wire system دستگاه سه سیمی
three wire generator دینام سه سیمی
lang's lay wire rope طناب سیمی یک سو
greyhounds غربال سیمی
backstop حصار سیمی
wire drag لاروب سیمی
cable طناب سیمی
wire beater همزن سیمی
stringed instruments سازهای سیمی
wire rope طناب سیمی
wire core مغزی سیمی
wire netting تور سیمی
wire ropes طنابهای سیمی
cabled طناب سیمی
wirework کارهای سیمی
wire gauze توری سیمی
netting شبکه سیمی
wire hinge لولای سیمی
netting تور سیمی
hawsers طناب سیمی
hawser طناب سیمی
wire netting بافت توری سیمی
griddles غربال سیمی کارگران
griddle غربال سیمی کارگران
beach matting تور سیمی ساحلی
phantom circuit مدار چهار سیمی
phantomed cable کابل چهار سیمی
quadded cable کابل چهار سیمی
plated wire memory حافظه سیمی اندوده
sarrated wire rope طناب سیمی دندانهای
magnetic wire recording ضبط صوت سیمی
screened تور سیمی نصب کردن
screening, screenings تور سیمی نصب کردن
string band دسته موزیک سازهای سیمی
screen تور سیمی نصب کردن
screens تور سیمی نصب کردن
phantoplex telegraphy تلگراف چهار سیمی مرکب
screens تور سیمی پنجره توری دار
cords سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
cord سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
omnibus wire سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
screened تور سیمی پنجره توری دار
screening, screenings تور سیمی پنجره توری دار
screen تور سیمی پنجره توری دار
acoustic screen تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
headstay سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
trommel غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
cable suspension bridge پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
staple سوزن [حرف ] یو شکل [برای محکم کردن سیمی به دیوار]
rope chaff وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
DC روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
screens تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screen تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screening, screenings تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
the wind drowned the strigs سازهای بادی صدای سازهای سیمی را خفه میکند
Faraday cage صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
footy دارای پا
three legged دارای سه پا
glochidiate دارای مو
fraught with دارای
odoriferous دارای بو
iodic دارای ید
three-legged دارای سه پا
trilinear دارای سه خط
bilabiate دارای دو لب
multifid دارای چندشکاف
twofold دارای دو چیز
muciferous دارای مخاط
monometallic دارای یک فلز
prerogative دارای حق ویژه
melodic دارای ملودی
prerogatives دارای حق ویژه
monopetalous دارای یک گلبرگ
multiflorous دارای بیش از سه گل
melodious دارای ملودی
myrrhy دارای بوی مر
splashing دارای ترشح
splashes دارای ترشح
nitrous دارای شوره
multilineal دارای چندین خط
splash دارای ترشح
overbusy دارای کارزیاد
formal دارای فکر
synonymous دارای تشابه
salaried دارای حقوق
of that ilk دارای همان جا
myrrhic دارای بوی مر
legitimate دارای حق مشروع
splashy دارای ترشح
spirituous دارای الکل
spiriferous دارای عضومارپیچی
sonant دارای اهنگ
rifled دارای خان
social minded دارای افکاراجتماعی
silicifoeous دارای در کوهی
shoaly دارای جاهای کم اب
shelterer دارای حفاظ
sexagenary دارای سن 06 تا96
self abnegating دارای کف نفس
sabulous دارای شن ریزه
rugose دارای رکه
short-range دارای برد کم
short range دارای برد کم
legitimated دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
rectilinear دارای مسیرمستقیم
flabby دارای عضلات شل
sulfureous دارای گوگرد
strontic دارای استرونیوم
straight line دارای خط مستقیم
stannous دارای قلع
equivocal دارای دومعنی
stannic دارای قلع
backed دارای پشت
staminate دارای جرثومه نر
stilted دارای چوب پا
reversioner دارای حق رجوع
deadbeat دارای سکون
deadbeats دارای سکون
portentous دارای فال بد
pinnular دارای بالچه
pinnular دارای برگچه
pileate دارای کلاهک
petiolated دارای دمگل
petiolate دارای دمگل
energetic دارای انرژی
pulsatile دارای تپش
pelliculate دارای پوسته
papillose دارای برامدگی
palmy دارای نخل
plumose دارای دسته پر
polygamous دارای چند زن
reboant دارای واکنش
rattly دارای صدای تق تق
rarely beautiful دارای زیبائی
quartziferous دارای در کوهی
pulsant دارای تپش
pseudonymous دارای تخلص
primiparous دارای یک اولاد
primipara دارای یک اولاد
prerogatived دارای حق ویژه
floaty دارای اب نشین کم
preemptor دارای حق شفعه
pre emptive دارای حق شفعه
weighted دارای وزن
synonymous دارای ترادف
amphibolic دارای دو معنی
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com