Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 59 (5 milliseconds)
English	Persian
fiddler	ویولون زن مزدور
fiddlers	ویولون زن مزدور
crowder	ویولون زن مزدور
Other Matches
grub	مزدور نویسنده مزدور
grubbed	مزدور نویسنده مزدور
grubs	مزدور نویسنده مزدور
string bass	ویولون سل بم
cello	ویولون سل
to play first f.	ویولون اول
panduriform	شبیه ویولون
fiddlestick	ارشه ویولون
fiddleback	شبیه ویولون
tweedle	صدای ویولون یا کمانچه
to taught violin	مشق ویولون دادن
pandurate	شبیه ویولون محدب الطرفین
kit or kit violon	ویولون کوچکی که پیشترهااموزگاران رقص می نواختند
viola d'amore	ویولون دارای 7 سیم زهی و 7 تار سیمی
Theres many a good tune played on an old fiddle. <proverb>	یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
barrator	مزدور
mercenaly	مزدور
hackney	مزدور
stipendiary	مزدور
hireling	مزدور
hirelings	مزدور
stipendiaries	مزدور
freelance	مزدور
hit men	آدمکش مزدور
hucksters	ادم مزدور
galley slave	مزدور زحمتکش
journey man	کارگر مزدور
sellsword	[سرباز] مزدور
hit man	آدمکش مزدور
foreign volunteer	[سرباز] مزدور
crowder	کمانچه زن مزدور
hacked	نویسنده مزدور
hacks	نویسنده مزدور
hatchet man	ادمکش مزدور
hack	نویسنده مزدور
fiddlers	کمانچه زن مزدور
fiddler	کمانچه زن مزدور
hessian	ادم مزدور
hatchet men	تروریست مزدور
hatchet men	ادمکش مزدور
devils	نویسنده مزدور
journeyman	کارگر مزدور
mercenary	سرباز مزدور
mercenaries	سرباز مزدور
devil	نویسنده مزدور
helps	نوکر مزدور
helped	نوکر مزدور
help	نوکر مزدور
huckster	ادم مزدور
journeymen	کارگر مزدور
hatchet man	تروریست مزدور
beadsman	فاتحه خوان مزدور
pensionary	حقوق بگیر مزدور
gallowglass	دستهای سرباز مزدور
proletary	عضو پست ترین گروه مردم مزدور پست
penster	نویسنده بویژه نویسنده مزدور

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com