English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
characteristic number ویژه مقدار
characteristic root ویژه مقدار
proper value ویژه مقدار
eigenvalue ویژه مقدار
Other Matches
idiosyncrasies طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
praetorial متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
idiocrasy ویژه
expresses ویژه
particulars ویژه
adhoc ویژه
special ویژه
nets ویژه
specifics ویژه
specific ویژه
specialists ویژه گر
specialist ویژه گر
specific humidity نم ویژه
privilege حق ویژه
net ویژه
nett ویژه
particular ویژه
extra special ویژه
special character ویژه
prerogative حق ویژه
paticular ویژه
experts ویژه گر
expert ویژه گر
prerogatives حق ویژه
special <adj.> ویژه
priviege حق ویژه
peculiar ویژه
specially ویژه
expressed ویژه
express ویژه
expressing ویژه
extra <adj.> ویژه
specialist ویژه کار
physiologist ویژه گر فیزیولوژی
praetorian guard گارد ویژه
quantum state ویژه حالت
preceptorial ویژه اموزگاری
prerogatived دارای حق ویژه
specialists ویژه کار
indicium نشانه ویژه
proper volume ویژه حجم
proper function ویژه تابع
physiologists ویژه گر فیزیولوژی
penologist ویژه گر کیفرشناسی
garb پوشاک ویژه
net profit سود ویژه
booths جای ویژه
life guard هنگ ویژه
monographs ویژه نگاشت
monkish ویژه راهبان
monocular ویژه یک چشم
dead weights ویژه وزن
dead weight ویژه وزن
particular lien حق حبس ویژه
kink ویژه گی فرریز
expert ویژه کار
labeled cargo کالای ویژه
lachrymal ویژه اشک
prerogatives دارای حق ویژه
lacrimal ویژه اشک
experts ویژه کار
monograph ویژه نگاشت
lineament نشان ویژه
versions شرح ویژه
zoologist ویژه گرجانورشناسی
morbid ویژه ناخوشی
standing order اوامر ویژه
standing orders اوامر ویژه
booth جای ویژه
characteristics نشان ویژه
rarely بااستادی ویژه
specific gravities گرانی ویژه
specific gravity گرانی ویژه
idiom زبان ویژه
version شرح ویژه
juveniles ویژه نو جوانان
lineaments نشان ویژه
prerogative حق یا امتیاز ویژه
prerogative دارای حق ویژه
stalling لژ جایگاه ویژه
stall لژ جایگاه ویژه
prerogatives حق یا امتیاز ویژه
specialities ویژه گری
speciality ویژه گری
nutritionist ویژه گر تغذیه
nutritionists ویژه گر تغذیه
juvenile ویژه نو جوانان
idiom تعبیر ویژه
idioms زبان ویژه
bylaw قانون ویژه
favourite or vor ویژه مخصوص
gastronomist ویژه گرخوراک
specializing ویژه گری
specializes ویژه گری
specialize ویژه گری
specialising ویژه گری
habiliments جامه ویژه
specialises ویژه گری
lingoes زبان ویژه
lingo زبان ویژه
characteristically نشان ویژه
characteristic نشان ویژه
extra equipment متعلقات ویژه
equity capital ارزش ویژه
idioms تعبیر ویژه
acoustician ویژه گر اواشنود
specialization ویژه کاری
specialization ویژه گری
body guard هنگ ویژه
byelaw قانون ویژه
cariologist ویژه گر قلب
characteristic function ویژه تابع
conizance نشان ویژه
ecotype بوم ویژه
eigenfunction ویژه تابع
electrical resistivity مقاومت ویژه
endemical ویژه یک قوم
specialty ویژه گری
self weight ویژه وزن
special drawing rights حق برداشت ویژه
special duty کار ویژه
specific yield ابدهی ویژه
special party گروه ویژه
special passport پاسپورت ویژه
special symbol نماد ویژه
specific weight وزن ویژه
special drawing right حق برداشت ویژه
speleologist ویژه گر غارشناسی
special character دخشه ویژه
(not one's) cup of tea <idiom> علاقه ویژه
special effects جلوههای ویژه
singular matrix ماتریش ویژه
singular matrix ماتریس ویژه
special deposits سپردههای ویژه
special agreement قرارداد ویژه
special bastard حرامزاده ویژه
special case مورد ویژه
special verdict تصمیم ویژه
traits نشان ویژه
trait نشان ویژه
specific lattice شبکه ویژه
specific heat دمای ویژه
specific heat گرمای ویژه
capital ارزش ویژه
specific resistance مقاومت ویژه
species specific نوع- ویژه
specific cost هزینه ویژه
specific weight سنگینی ویژه
specific volume حجم ویژه
specific viscosity گرانروی ویژه
specific drawdown افت ویژه
specific rotation چرخش ویژه
specific humidity رطوبت ویژه
specific donor دهنده ویژه
relative density گرانی ویژه
neurologist ویژه گر اعصاب
resistivity مقاومت ویژه
special session نشست ویژه
extraordinary meeting نشست ویژه
regiospecific جهت ویژه
specific ion electrode الکترود یون ویژه
net ویژه خرج دررفته
stereopecific polymerization بسپارش فضا ویژه
specific inductivity capacity فرفیت القایی ویژه
specific inductive capacity فرفیت القایی ویژه
specific rate constant ثابت ویژه سرعت
specialities اختصاص کیفیت ویژه
speciality اختصاص کیفیت ویژه
custom made tests ازمونهای کار- ویژه
specific ionization coefficient ضریب ویژه یونش
theoreticians ویژه گردر تئوری
nett ویژه خرج دررفته
specific magnetic reluctance مقاومت مغناطیسی ویژه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com