Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
paleontologist
ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
Other Matches
paleontology
مبحث زیست شناسی دوران قدیم
paleolithic
وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
paleolith
الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
reindeer
گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
psychbiology
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
lateral meniscus
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
to tip something
[British E]
ذخیره کردن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
to tip something
[British E]
رسوب کردن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
to tip something
[British E]
ته نشین شدن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
immunogenetics
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
biology
زیست شناسی
biologism
زیست شناسی
archeologic
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
mesozoic era
دوران دوم زمین شناسی
life zone
منطقه زیست شناسی
phenology
زیست پدیده شناسی
bioclimatology
زیست اقلیم شناسی
geobiology
زمین زیست شناسی
environmentalism
محیط زیست شناسی
paleocene
قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
biologic
زیست شناسی معرفت الحیات
bionic
وابسته به زیست سازه شناسی
gene analysis
بررسی ژن
[پزشکی]
[زیست شناسی]
genetic analysis
بررسی ژن
[پزشکی]
[زیست شناسی]
host
ارگانیسم میزبان
[زیست شناسی]
to be parasitic
[on]
انگلی شدن
[زیست شناسی]
to be parasitic
[on]
پارازیتی شدن
[زیست شناسی]
host organism
ارگانیسم میزبان
[زیست شناسی]
genetic screen
بررسی ژن
[پزشکی]
[زیست شناسی]
gene analysis
بررسی ژنتیکی
[پزشکی]
[زیست شناسی]
genetic analysis
بررسی ژنتیکی
[پزشکی]
[زیست شناسی]
pharyngeal tonsil
لوزه سوم
[کالبدشناسی]
[زیست شناسی]
nasopharyngeal tonsil
لوزه سوم
[کالبدشناسی]
[زیست شناسی]
adenoid
لوزه سوم
[کالبدشناسی]
[زیست شناسی]
genetic screen
بررسی ژنتیکی
[پزشکی]
[زیست شناسی]
biotecture
[معماری تاثیر گرفته از زیست شناسی]
medial meniscus
منیسک داخلی
[زیست شناسی]
[کالبدشناسی]
biology
زیست شناسی زندگی حیوانی وگیاهی هرناحیه
radiobiology
مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
genetics
شاخهای از علم زیست شناسی که در باره انتقال وراثت
mycologist
ویژه گر قارچ شناسی
serologist
ویژه گر سرم شناسی
limnology
بخشی از زیست شناسی که درباره موجودات اب شیرین بحث میکند
phenology
مبحث رابطه بین اب وهواوتغییرات حاصله در پدیدههای زیست شناسی
dendrochronology
دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
hematology
شاخهای از زیست شناسی که درباره خون ودستگاههای خونساز بحث میکند
biocenology
رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
biochemists
متخصص شیمی حیاتی والی ویژه گر زیست شیمی
biochemist
متخصص شیمی حیاتی والی ویژه گر زیست شیمی
biogeography
رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
stela
ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stele
ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
biotechnology
ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
idiosyncrasies
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
teutonic
از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
colony
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
agrobiology
مطالعهء مواد غذایی خاک زیست شناسی خاک
pathologist
پزشک ویژه گیر اسیب شناسی اسیب شناس
pathologists
پزشک ویژه گیر اسیب شناسی اسیب شناس
closed cycle reactor system
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
lithoprint
با چاپ سنگی چاپ کردن عکس از روی چاپ سنگی برداشتن
business cycle
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
to watch for certain symptoms
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
special interest groups
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
speciality
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
eco-branch
شعبه زیست بوم
[شاخه اقتصاد مناسب با زیست بوم]
idiocrasy
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
clout
پارچه کهنه کهنه
clouts
پارچه کهنه کهنه
clouting
پارچه کهنه کهنه
clouted
پارچه کهنه کهنه
Safavid period
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
virologist
متخصص ویروس شناس ویژه گرعلم ویروس شناسی ویروس شناس
environmental preservation
نگهداشت زیست محیطی حفافت زیست محیطی
praetorial
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
entomology
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
philological
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
bacteriologic
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
philology
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
clapper bridge
پل سنگی
petrous
سنگی
monolithic
تک سنگی
equiponderance
هم سنگی
lithic
سنگی
lithoid
سنگی
rock fill dam
سد سنگی
barrier reef
سد اب سنگی
petrolsal
سنگی
stony
سنگی
petrean
سنگی
stoney
سنگی
yore
در قدیم
primitive
قدیم
anciently
در قدیم
the old world
بر قدیم
of old
قدیم
Stone Age
پارینه سنگی
gabion
تور سنگی
cordons
ازاره سنگی
cordon
ازاره سنگی
Lantern-cross
صلیب سنگی
bracket
کژ پشت سنگی
stonework
ساختمان سنگی
lithography
چاپ سنگی
concretion
سنگی شدن
autography
چاپ سنگی
layer of rock
لایه سنگی
lithograph
چاپ سنگی
lithographs
چاپ سنگی
rock salt
نمک سنگی
eolith
اسکله سنگی
lithographic print
چاپ سنگی
stone lining
روکش سنگی
paleolithic
دیرینه سنگی
stone lining
پوشش سنگی
polyantography
چاپ سنگی
layer of rock
طبقه سنگی
paleolithic
پارینه سنگی
stone work
کار سنگی
mesolithic
میانه سنگی
rock wash
پوشش سنگی
the youth of the world
روزگارخیلی قدیم
f. times
ایام قدیم
the old ways
رسوم قدیم
In times past . In olden days .
درروزگاران قدیم
old world
دنیای قدیم
immensurable
خیلی قدیم
the old testament
عهد قدیم
pierian
در مقدونیه قدیم
dateless
بسیار قدیم
ancientry
عهد قدیم
tzar
امپراطورروسیه قدیم
Aborigine
اهلی قدیم
hard pan
قشر سنگی شده
aggregates
کلوخه مصالح سنگی
weather moulding
سنگی که اب باران راردمیکند
catapult
[British E]
تیر و کمان سنگی
stone
سنگ میوه سنگی
stones
سنگ میوه سنگی
columnar basalt
ستونهای سیاه سنگی
dutch stonewall
دیوار سنگی هلندی
slingshot
[American E]
تیر و کمان سنگی
stoning
سنگ میوه سنگی
aggregate
کلوخه مصالح سنگی
lithography
روش چاپ سنگی
en delit
میل ستون سنگی
bed rock ledge
لایه سنگی کف بستر
basaltic stratum
لایه سیاه سنگی
pertrosal bone
استخوان سنگی یاحجری
boulder well
چاه قلوه سنگی
breccia
جوش خرده سنگی
stone ballast
مصالح شکسته سنگی
checkstone
گیره سنگی کوهنوردی
calcify
اهکی یا سنگی کردن
snowdrifts
تره تیزک سنگی
snowdrift
تره تیزک سنگی
land grave
کنت قدیم المانی
earliest
مربوط به قدیم عتیق
samson
قاضی قدیم اسرائیل
samaria
سامریه در فلسطین قدیم
conventionality
پیروی از سنت قدیم
satrap
استاندار قدیم ایران
iguanodont
سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
immemorially
بطور خیلی قدیم
uniting
سکه قدیم انگلیسی
unites
سکه قدیم انگلیسی
italic
وابسته به ایتالیاییهای قدیم
It is an old saying that …
از قدیم گفته اند که ...
kempo
تکنیک قدیم کاراته
unite
سکه قدیم انگلیسی
babylon
شهر بابل قدیم
Old Testament
پیمان یا وصیت قدیم
proconsular
وابسته به فرمانداران رم قدیم
old english
زبان انگلیسی قدیم
proconsulship
مقام فرمانداری در رم قدیم
early
مربوط به قدیم عتیق
from immemorial times
از زمان خیلی قدیم
conservative
پیرو سنت قدیم
carthage
شهر کارتاژ قدیم
conservatives
پیرو سنت قدیم
aguilla
[ستون هرمی شکل سنگی]
stone work
ساختمان سنگی بنایی با سنگ
greybeard
کوزه سنگی برای باده
aggregate cement ratio
نسبت مواد سنگی به سیمان
stonewall formation
اسکلت پیادهای دیوار سنگی
dry mansory
[دیوار سنگی خشکه چین]
Celtic cross
[چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
photolighograph
عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
obelisk
ستون هرمی شکل سنگی
high cross
[صلیب سنگی دوره آنگلوساکسون]
obelisks
ستون هرمی شکل سنگی
dripstone
سنگی که اب باران راردمیکند ابریز
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
kinematics
حرکت شناسی جنبش شناسی
neurologic
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com