Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
physiologist	ویژه گر فیزیولوژی
physiologists	ویژه گر فیزیولوژی
Other Matches
idiosyncrasies	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
physiology	فیزیولوژی
zoodvnamics	فیزیولوژی جانوران
physiologism	فیزیولوژی نگری
histophysiology	فیزیولوژی بافتی
psychophysiology	روان- فیزیولوژی
neurophysiology	فیزیولوژی اعصاب
physiologically	مطابق فیزیولوژی
physiological	وابسته به علم فیزیولوژی
physiologic	وابسته به علم فیزیولوژی
to watch for certain symptoms	توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups	گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
speciality	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
praetorial	متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
nets	ویژه
privilege	حق ویژه
nett	ویژه
special	ویژه
paticular	ویژه
prerogative	حق ویژه
experts	ویژه گر
priviege	حق ویژه
particular	ویژه
specialist	ویژه گر
idiocrasy	ویژه
net	ویژه
extra special	ویژه
special character	ویژه
specifics	ویژه
specialists	ویژه گر
expert	ویژه گر
special <adj.>	ویژه
expressing	ویژه
expresses	ویژه
peculiar	ویژه
expressed	ویژه
specific	ویژه
express	ویژه
adhoc	ویژه
particulars	ویژه
specific humidity	نم ویژه
prerogatives	حق ویژه
extra <adj.>	ویژه
specially	ویژه
characteristics	نشان ویژه
indicium	نشانه ویژه
lacrimal	ویژه اشک
kink	ویژه گی فرریز
lachrymal	ویژه اشک
labeled cargo	کالای ویژه
life guard	هنگ ویژه
monkish	ویژه راهبان
morbid	ویژه ناخوشی
characteristic root	ویژه مقدار
standing order	اوامر ویژه
standing orders	اوامر ویژه
booth	جای ویژه
proper value	ویژه مقدار
net profit	سود ویژه
monocular	ویژه یک چشم
rarely	بااستادی ویژه
specific gravities	گرانی ویژه
proper function	ویژه تابع
idioms	تعبیر ویژه
eigenfunction	ویژه تابع
acoustician	ویژه گر اواشنود
ecotype	بوم ویژه
equity capital	ارزش ویژه
conizance	نشان ویژه
characteristic number	ویژه مقدار
characteristic function	ویژه تابع
body guard	هنگ ویژه
byelaw	قانون ویژه
cariologist	ویژه گر قلب
idioms	زبان ویژه
eigenvalue	ویژه مقدار
idiom	تعبیر ویژه
habiliments	جامه ویژه
gastronomist	ویژه گرخوراک
favourite or vor	ویژه مخصوص
extra equipment	متعلقات ویژه
booths	جای ویژه
specific gravity	گرانی ویژه
endemical	ویژه یک قوم
electrical resistivity	مقاومت ویژه
idiom	زبان ویژه
bylaw	قانون ویژه
particular lien	حق حبس ویژه
specific viscosity	گرانروی ویژه
specific rotation	چرخش ویژه
specific resistance	مقاومت ویژه
specific lattice	شبکه ویژه
specific humidity	رطوبت ویژه
specific heat	دمای ویژه
specific heat	گرمای ویژه
specific drawdown	افت ویژه
specific volume	حجم ویژه
specific weight	سنگینی ویژه
specific weight	وزن ویژه
special session	نشست ویژه
extraordinary meeting	نشست ویژه
(not one's) cup of tea <idiom>	علاقه ویژه
special effects	جلوههای ویژه
speleologist	ویژه گر غارشناسی
specific yield	ابدهی ویژه
specific donor	دهنده ویژه
specific cost	هزینه ویژه
species specific	نوع- ویژه
resistivity	مقاومت ویژه
relative density	گرانی ویژه
regiospecific	جهت ویژه
quantum state	ویژه حالت
proper volume	ویژه حجم
prerogatived	دارای حق ویژه
preceptorial	ویژه اموزگاری
praetorian guard	گارد ویژه
penologist	ویژه گر کیفرشناسی
self weight	ویژه وزن
singular matrix	ماتریش ویژه
special verdict	تصمیم ویژه
special symbol	نماد ویژه
special passport	پاسپورت ویژه
special party	گروه ویژه
special duty	کار ویژه
special drawing rights	حق برداشت ویژه
special deposits	سپردههای ویژه
special character	دخشه ویژه
special case	مورد ویژه
special bastard	حرامزاده ویژه
special agreement	قرارداد ویژه
singular matrix	ماتریس ویژه
special drawing right	حق برداشت ویژه
specialization	ویژه کاری
traits	نشان ویژه
prerogative	حق یا امتیاز ویژه
prerogative	دارای حق ویژه
prerogatives	حق یا امتیاز ویژه
prerogatives	دارای حق ویژه
lingoes	زبان ویژه
specialist	ویژه کار
specialities	ویژه گری
speciality	ویژه گری
specialists	ویژه کار
nutritionist	ویژه گر تغذیه
lineaments	نشان ویژه
specialization	ویژه گری
expert	ویژه کار
experts	ویژه کار
dead weight	ویژه وزن
dead weights	ویژه وزن
stall	لژ جایگاه ویژه
garb	پوشاک ویژه
stalling	لژ جایگاه ویژه
monograph	ویژه نگاشت
monographs	ویژه نگاشت
lineament	نشان ویژه
nutritionists	ویژه گر تغذیه
juvenile	ویژه نو جوانان
juveniles	ویژه نو جوانان
version	شرح ویژه
specialising	ویژه گری
specializes	ویژه گری
capital	ارزش ویژه
characteristically	نشان ویژه
specializing	ویژه گری
lingo	زبان ویژه
specialises	ویژه گری
specialize	ویژه گری
characteristic	نشان ویژه
neurologist	ویژه گر اعصاب
trait	نشان ویژه
zoologist	ویژه گرجانورشناسی
versions	شرح ویژه
specialty	ویژه گری
metllurgist	ویژه گرفلز کاری
reluctivity	مقاومت ویژه مغناطیسی
special weapons	جنگ افزارهای ویژه
school slang	اصطلاح ویژه اموزشگاه
ratio of specific heats	نسبت گرمایی ویژه
royal prerogative	حق امتیاز ویژه پادشاه
specific heat capacity	فرفیت گرمایی ویژه
humoursomeness	حالات ویژه گوناگون
specific rate constant	ثابت ویژه سرعت
specific magnetic reluctance	مقاومت مغناطیسی ویژه
dressing rooms	اطاق ویژه ارایش
dressing room	اطاق ویژه ارایش
proceeds	وصولی سود ویژه
specific ionization coefficient	ضریب ویژه یونش
specific ion electrode	الکترود یون ویژه
it is particularly difficult	یک دشواری ویژه دارد
special operations	عملیات مخصوص یا ویژه
specific inductivity capacity	فرفیت القایی ویژه
specific inductive capacity	فرفیت القایی ویژه
laid up in bed	پیشه ویژه رشته
lattice resistivity	مقاومت ویژه شبکه
molar specific heat	گرمای ویژه مولی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com