English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (16 milliseconds)
English Persian
flush و آماده برای کار جدید یا پس از قط ع یک کار
flushes و آماده برای کار جدید یا پس از قط ع یک کار
flushing و آماده برای کار جدید یا پس از قط ع یک کار
Other Matches
feasibility امتحان و گزارش درباره کارایی و هزینه محصول جدید که آماده فروش میشود
bins محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bin محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
opened سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
open سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
busier 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busied 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
dithering ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
newest دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new- دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
to prepare [for] آماده شدن [به یا برای]
prone to do something آماده کردن برای
to stand ready to [+ verb] آماده بودن برای
to stand ready for [+ noun] آماده بودن برای
on call <idiom> آماده برای ترک خدمت
prone to do something آماده برای کردن کاری
hit the books <idiom> برای کلاس آماده شدن
reworks برای کاربرد مجدد آماده کردن
reworking برای کاربرد مجدد آماده کردن
sixth form دورهی آماده سازی برای دانشگاه
rework برای کاربرد مجدد آماده کردن
sixth forms دورهی آماده سازی برای دانشگاه
address آماده شدن برای ضربه یا هدفگیری
reworked برای کاربرد مجدد آماده کردن
I am prepared for any eventuality. برای هر گونه پیش آمدی آماده هستم
to be on-call در آماده باش برای ترک درخدمت بودن
on-call service آماده برای ترک در خدمت [اصطلاح رسمی]
on tap <adj.> همیشه آماده [برای ریختن از شیره بشکه]
to square up خود را آماده کردن [برای دعوی یا حمله]
demanded پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demand پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demands پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
developments زمان لازم برای توسعه محصول جدید
development زمان لازم برای توسعه محصول جدید
proceed time زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
I'm saving up for a new bike. من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
streams تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
device handler نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
stream تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
streamed تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
takedown مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
device driver نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
configured in وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است
cts CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
dense index لیستی که فضای خالی برای رکودهای جدید ندارد
MD دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
MDs دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
dataset سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه آماده استفاده است
list لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
directory در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
linear لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
directories در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
mkdir دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک
reception station پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
takedown حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی
workspace فضایی در حافظه که برای استفاده آماده است یا در حال حاضر اپراتور در آن کار میکند
research توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
constitute تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitutes تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
kaury کاج بلند زلاند جدید که صمغ ان برای روغن جلاوبجای کهربابکارمیرود
mock-ups مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
directory در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
constituted تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
mock-up مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
directories در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
researching توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researched توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researches توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
constituting تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
invites حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
invited حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
programs نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
invite حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
program نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
changing رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
paged 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
changes رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
change رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
page 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
pages 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
changed رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
appliance computer سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
expanded memory system ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
buffer فضای ذخیره سازی موقت برای وسیلهای که دادهای دریافت کرده ولی آماده پردازش نیست
gallium arsenide ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد
Pronoia واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
amendment record رکوردی که حاوی اطلاعات جدید برای بهنگام سازی رکورد یا فایل اصلی است
rehyphenation تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
retrospective parallel running اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
in circuit emulator ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
fullwrite professional یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
null cycle زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
open برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
opened برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
opens برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
idle که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idlest که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
line up <idiom> سازمان دهی کردن ،آماده برای عمل کردن
idles که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
EMM امکانی که حافظه جانبی رادر IBM PC مدیریت میکند و آن را برای برنامه آماده استفاده میکند
network computer نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
routing مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
master clear کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
ApacheÔ HTTPD معروفترین محصول نرم افزاری وب سرور که مانند یک بزرگراه آماده است و به شما برای نصب وب سرور امکان میدهد
report program generator زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
imagism مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
deletion رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی یا حذف داده در رکورد اصلی است
transaction رکورد حاوی داده جدید که برای بهنگام سازی رکورد اصلی باید استفاده شود
installing تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
install تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installs تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
housekeeping در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
idlest نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idles نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idled نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idle نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
message نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
messages نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
MTA نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
updates 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
extends فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extend فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
at one's fingertips <idiom> آماده
able آماده
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
set out <idiom> آماده سفرشدن
up to <idiom> آماده شیطنت
here goes nothing <idiom> آماده شروع
up in arms <idiom> آماده حمله
accessible آماده پذیرایی
get ready <idiom> آماده شدن از
handshaking آماده دریافت
accommodate آماده کردن
take up arms <idiom> آماده جنگیدن
in the pipeline [Colloquial] در آماده سازی
make preparations آماده کردن
make provisions آماده کردن
in arms <idiom> آماده جنگیدن
make arrangements آماده کردن
give-and-take آماده به توافق
dinner etc. is served غذا آماده است
up for grabs <idiom> آماده رقابت شدن
at someone's beck and call <idiom> همیشه آماده پذیرایی
luncheon meat گوشت پخته و آماده
fair game طعمهی حاضر و آماده
red alerts حالت آماده باش
red alert حالت آماده باش
psyched up <idiom> آماده انجام کار
preparations آماده کردن چیزی
get set <idiom> آماده شروع شدن
promise the moon <idiom> آماده انجام کار
cold بدون آماده بودن
colder بدون آماده بودن
coldest بدون آماده بودن
colds بدون آماده بودن
in store <idiom> آماده بوقوع پیوستن
preparation آماده کردن چیزی
go ahead <idiom> آماده کار شدن
to prepare something چیزی را آماده کردن [آشپزی]
cast the first stone <idiom> همیشه آماده جنگیدن است
Since you are not ready ... چونکه هنوز آماده نیستی...
to be in season [in heat] آماده جفتگیری بودن [جانورشناسی]
retake آماده برایفیلمبرداری یا عکس برداری
forthcoming <adj.> آماده به ارائه [نزدیک به تحقق]
retaken آماده برایفیلمبرداری یا عکس برداری
retakes آماده برایفیلمبرداری یا عکس برداری
retaking آماده برایفیلمبرداری یا عکس برداری
precompiled code کد خروجی کامپایلر و آماده اجرا
As you are not ready ... چونکه هنوز آماده نیستی...
My room hasn't been prepared. اتاق من آماده نشده است.
able آماده بودن آرایش دادن
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
modern جدید
up-to-date جدید
novels جدید
novel جدید
up to date جدید
recent جدید
new- جدید
maiden جدید
new جدید
maidens جدید
unprecedentedly جدید
newer جدید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com