English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
AC و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
Other Matches
kappa حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف >کاف < فارسی وK انگلیسی است
hellenism یونانی مابی اداب یونانی
grecism طرز یونانی فرهنگ یونانی
latinate لاتینی
latine بزبان لاتینی
latinize لاتینی کردن
latinism تعبیر یا اصطلاح لاتینی
postfix پسوندی
ad حرف اضافه لاتینی بمعنی
ads حرف اضافه لاتینی بمعنی
suffix notation نشانگذاری پسوندی
postfix notation نشان گذاری پسوندی
phage پسوندی بمعنی خورنده
suffixes پسوندی پساوند ساختن
suffix پسوندی پساوند ساختن
latinity شیوه نوشتن یا سخن گفتن بزبان لاتینی
abs پیشوندیست لاتینی که همان پیشوند ab میباشد و بمعنی
sophy پسوندی بمعنی " دانش "و " شناسی "
mutatis mutandis عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
hellenize یونانی کردن یونانی ماب کردن
able پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
abler پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
ablest پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
ism پسوندی بمعنی >عمل < و>کار< و >طریقه عمل < و>حالت < و >شرط < و >پیروی <
com پسوندی که به معنای این است که نام میدان اینترنت یک شرکت است و معمولاگ پایه آن در آمریکاست
Greek یونانی
grecian یونانی
Greeks یونانی
pythagorean یونانی
grecism اصطلاح یونانی
greek gift هدیه یونانی
greek text متن یونانی
larchagaric اگاریکون یونانی
hellene یونانی خالص
aphrodite ونوس یونانی
hellenism اصطلاح یونانی
hellenization یونانی شدن
graecism اصطلاح یونانی
grecize یونانی وارکردن
pyrrhonism فلسفه یونانی
graecism فرهنگ یونانی
poison hemlock شوکران یونانی
Greek architecture معماری یونانی
labyrinthine fret نقش یونانی
key pattern زنجیره یونانی
phihellenic یونانی دوست
key pattern زبانه یونانی
acephalo پیشوندیست یونانی بمعنی
lambdoidal حرف لام در یونانی
solon سولن مقنن یونانی
grecize یونانی ماب کردن
phi حرف ف درالفبا یونانی
crepidoma سکو [در ساختمان یونانی]
greed orthodox کلیسای ارتدکس یونانی
mu نام حرف یونانی
he has small greek کمی یونانی میداند
planform قهرمان یونانی جنگ تروا
he is of greek origin اصلا یونانی است
he is of greek origin اصلش یونانی است
greco پیشوند بمعنی یونان و یونانی
hippodrome [میدان اسب دوانی یونانی]
erato غزل و شعر عشقی یونانی
epsilon پنجمین حرف الفبای یونانی
betas دومین حرف الفبای یونانی
delta حرف چهارم زبان یونانی
deltas حرف چهارم زبان یونانی
alpha حرف اول الفبای یونانی
alphas حرف اول الفبای یونانی
gamma حرف سوم الفبای یونانی
beta دومین حرف الفبای یونانی
ajax قهرمان یونانی جنگ تروا
epicurus نام فیلسوف یونانی که معتقد
gammas حرف سوم الفبای یونانی
tenuis علامت مکث و وقفه در یونانی
sapphic وابسته بشاعره یونانی "سافو"
ihs مخفف کلمه یونانی عیسی
theseus قهرمان یونانی فاتح امازون ها
lambda یازدهمین حرف الفبای یونانی
hellenistic وابسته به کلیمیهای یونانی حرف زن
mu حرف دوازدهم الفبای یونانی
nu سیزدهمین حرف الفبای یونانی
zeus زاوش رئیس خدایان یونانی
choragic [مطعلق به رهبران کر دسته یونانی]
omega اخرین حرف الفبای یونانی
grecize یونانی ماب یایونانی وارشدن
greek cross صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
iota حرف نهم الفبای یونانی نقطه
Deinocrates [معماری وابسته به کلیمی های یونانی]
eros نام دارگونه عشق درافسانههای یونانی
etacism تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
klepht یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
pi حرف شانزدهم الفبای یونانی عدد هشتاد
post classical در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
ulysses اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
upsilon نام حرف بیستم الفبای یونانی که بدین شکل
ionian وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
septuagint ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
prostyle ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
achromato کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
Chrismon [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
u جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
achromat کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
tetra پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
Oedipus ادیپوس [افسانه یونانی] [پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
tetr پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
gradus فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
Greek Revival [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
logographer مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
Symbol font نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
equivalent معادل
equivalents معادل
ntamount معادل
equipollent معادل
tantamount معادل
odysseys قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odyssey قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
deceptions معادل cheat
equivalent circuit مدار معادل
menace معادل blackmail
kilos معادل هزار
date labourer معادل daysman
t equivalent circuit مدار معادل " T "
memorial معادل memorandum
equivalent area سطح معادل
memorials معادل memorandum
equalizing معادل کردن .
equivalence gate دریچه معادل
assessor معادل assesor
b معادل با بایتها
menaced معادل blackmail
kilo معادل هزار
expilation معادل robbery
deception معادل cheat
parity معادل بودن
egalitaire معادل equalitarianism
equivalent weight وزن معادل
counterclaim معادل set-off
equivalent service rounds گلوله معادل
writing obligatory معادل bond
menaces معادل blackmail
grade equivalent معادل کلاسی
reformists معادل reformer
equalising معادل کردن .
modifies معادل adapt
modify معادل adapt
modifying معادل adapt
reinsurance معادل re-assurance
equal دقیقاگ معادل
equivalence معادل بودن
reformist معادل reformer
equalises معادل کردن .
equalize معادل کردن .
equalized معادل کردن .
equalizes معادل کردن .
redemption معادل ransom
equaled دقیقاگ معادل
equaling دقیقاگ معادل
order of the day معادل agenda
equalled دقیقاگ معادل
equalling دقیقاگ معادل
equals دقیقاگ معادل
ration in kind معادل جیره
equalised معادل کردن .
equivalent binary digits ارقام دودویی معادل
quamdiu bene se gesserit معادل autculpam vitam ad
equivalently بطور هم ارز یا معادل
tnt equivalent معادل با قدرت انفجار تی ان تی
faculty of law معادل law schoolof
NOT function معادل تابع NAND
onus probandi معادل proof of burden
t parameter equipment circuit مدار معادل به صورت " T "
Kbit معادل هزار بایت
disobedience تقریبا" معادل desertion
kilo یک کیلوگرم معادل هزارگرم
hecto پیشوندی معادل 01 به توان 2
bi- پیشوند معادل با bio-
long ton تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم
final instrument معادل act final
giga پیشوندی معادل 01بتوان 9
casus belli معادل War Causeof
lebensraum معادل living-space
ration in kind جیره معادل یاجانشین
age equivalent scale مقیاس معادل سنی
air mile هوانوردی معادل 3301
therm معادل هزارکالری بزرگ
mile معادل 53/9061 متر
half یکی از دو بخش معادل
business cycle معادل cycle trade
contango معادل "continuation " & "carringover "
acid equivalent معادل شیمیایی اسید
miles معادل 53/9061 متر
therms معادل هزارکالری بزرگ
grain معادل 8460/0گرم
kilos یک کیلوگرم معادل هزارگرم
high معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
computed price قیمت ساختگی معادل administeredprice
nautical mile مایل دریایی معادل 0581متر
nautical miles مایل دریایی معادل 0581متر
logical معادل وضعیت منط قی درست یا یک
match تنظیم ثبات معادل با دیگری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com