English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
keypad و 0 تا 9 برای اعداد 0 در مبنای شانزده
Other Matches
hexadecimal notation نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
hex نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
hex صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
hexadecimal notation صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
c رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
f رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقداردهدهی عدد 51 است
e رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده متنافر با مقداردهدهی عدد 41 است
foxing شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
fox شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
foxes شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
reference number اعداد مبنای نشانه روی
denary notation سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9
e عدد در مبنای شانزده معادل عدد دهدهی 14
dogging شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dogs شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dog شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
complementation سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
algebra استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن
binary to hexadecimal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
datum point نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
time base ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
phoning مجموعه اعداد برای تلفن خاص
phoned مجموعه اعداد برای تلفن خاص
phones مجموعه اعداد برای تلفن خاص
phone مجموعه اعداد برای تلفن خاص
seeds مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
seed مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
finite precision numbers استفاده از تعداد بیتهای ثابت برای نمایش اعداد
beaufort scale سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد
multiprecision استفاده از بیش از یک کلمه داده برای نمایش اعداد.
bipolar استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی
limits محدودههای بیشترین حد از پیش تعیین شده برای اعداد در کامپیوتر
clocks ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
clock ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
nixie tube یک لامپ خلاء که برای نمایش اعداد ناخوانا بکار می رود
crunched بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
crunch بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
crunches بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
filters الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
filter الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
random number روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
disjunctive search جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
nomenclature سیستم از پیش تعریف شده برای انتساب کلمات و نشانه ها به اعداد یا اصط لاحات
normalises ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
normalising ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
normalised ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
normalizes ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
normalize ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
key ترکیب خاص حروف و اعداد که برای رمزگشایی متن های رمزدار به کار می رود
hexadecimal notation سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
hex سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
datum سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
enumerated type فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
array ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
arrays ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
two's complement افزودن یک به متمم یک یک عدد دودویی , برای نمایش اعداد دودویی منفی
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
numeric که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
sixteen شانزده
sixteens شانزده
datum error اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
hexadecimal شانزده شانزدهی
sexadecimal شانزده شانزدهی
false origin مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
sixteenmo کتاب شانزده برگی
sixteens شماره شانزده شانزدهمین
sixteenmo ورق شانزده برگی
hexadecimal point ممیز شانزده شانزدهی
hexadecimal number عدد شانزده شانزدهی
hexadecimal digit رقم شانزده شانزدهی
sixteen شماره شانزده شانزدهمین
sixteen factor personality questionnaire پرسشنامه شانزده عاملی شخصیت
hexadecimal number system سیستم عددی شانزده شانزدهی
decimal to hexadecimal conversion تبدیل دهدهی به شانزده شانزدهی
borstal دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
borstals دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
height datum سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
map plane سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
paragraph - بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
paragraphs - بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
ternary در مبنای سه
hexadecimal مبنای 61
computer based بر مبنای کامپیوتر
number base مبنای عددی
tax base مبنای مالیاتی
refrence مبنای مقایسه
unit of issue مبنای توزیع
troop basis مبنای یکان
on trust بر مبنای اعتبار
fixed radix با مبنای ثابت
fuselage refrence line خط مبنای بدنه
rationale مبنای کار
ternary سه مبنایی در مبنای سه
basic of issue مبنای توزیع
binary number system سیستم مبنای دو
mobilization base مبنای بسیج
ration basis مبنای جیره
datum line خط مبنای سنجش
base of fire مبنای اتش
data base مبنای اطلاعات
sentience مبنای حس وحساسیت
force basis مبنای یکان
fire base مبنای اتش
monetary base مبنای پولی
basic tactical unit یکان مبنای تاکتیکی
chart datum مبنای عمق نقشه
basic of issue مبنای واگذارکردن اقلام
meteorological datum plane ایستگاه مبنای هواسنجی
troop basis مبنای واگذاری یکان
force basis یکانهای مبنای هر قسمت
mission load بار مبنای عملیاتی
base reserves اماد مبنای ذخیره
altitude separation حد سطوح مبنای ارتفاع
hydrographic datum سطح مبنای اب نگاری
software base مبنای نرم افزار
ruled based deduction استنباط بر مبنای مقررات
wartime load بار مبنای ناو
ratio decidendi مبنای اصلی تصمیم
computed goto جهش بر مبنای محاسبه
datum plane سطح مبنای اب دریا
datum sweeping mark علامت مبنای روبش
fire support base مبنای پشتیبانی اتش
datum plane سطح مبنای ارتفاع
production base مبنای تولید یا تولیدات ملی
line of site خط تراز یا مبنای افق توپ
color carrier reference فاز مبنای حامل رنگ
hydrographic datum سطح مبنای تعیین ارتفاع اب
b ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی
peak load pricing قیمت گذاری بر مبنای بارحداکثر
basic load بار مبنای مهمات یا وسایل
ration basis مبنای محاسبه جیره غذایی
base of operations پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
plane of fire سطح مبنای مسیر تیراندازی
altitude datum سطح مبنای ارتفاع سنجی
ration scale مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
master menu لیست مبنای جیره غذایی اصلی
ambulance basic relay post پست مبنای کنترل ستون امبولانسها
pay grade ضریب ثابت حقوق یا مبنای حقوقی
time preference theory of interest نظریه بهره بر مبنای رجحان زمانی
opportunism بر مبنای نفع شخصی تغییر عقیده دادن
rectification تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
current purchasing power حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
majority rule شیوه رای گیری بر مبنای اکثریت ازاد
stare decisis قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
prosyllogism قضیهای که نتیجه ان مبنای قضیه دیگر باشد
gyro plane سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
an unprincipled conduct رفتاریکه مبنای اخلاقی صحیحی نداشته باشد
base logistical command یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
marginal productivity theory of نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
underconsumption theory of نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
parametric estimate براوردی که بر مبنای در نظرگرفتن متغیرها انجام میشود
equities اص هم در دسترس نباشددادگاه حق دارد بر مبنای equity رسیدگی کند
equity اص هم در دسترس نباشددادگاه حق دارد بر مبنای equity رسیدگی کند
octal notation یا اعداد 0 تا 7
numerics اعداد
indict متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indicted متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indicting متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
e r p برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
indicts متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
even اعداد جفت
cardinal اعداد اصلی
harmonic mean اعداد متقابل
ordinal numbers اعداد ترتیبی
arabic numeral اعداد انگلیسی
arithmomania وسواس اعداد
binary numbers اعداد دودوئی
complex number اعداد مختلط
random numbers اعداد تصادفی
cardinals اعداد اصلی
numeric 1-مربوط به اعداد. 2-
rational numbers اعداد منطقی
odd numbers اعداد فرد
theory of numbers نظریه اعداد
matrixes جدول اعداد
real numbers اعداد حقیقی
real numbers اعداد واقعی
rational numbers اعداد گویا
odd numbers اعداد فرد
congrunet numbers اعداد هم نهشت
numerical مربوط به اعداد
Roman numeral اعداد رومی
number range محدوده اعداد
round numbers اعداد سرراست
matrix جدول اعداد
numerary وابسته به اعداد
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
random number generator مولد اعداد تصادفی
transfinite ماوراء اعداد محدود
decimal number system سیستم اعداد دهدهی
numeric آرایه حاوی اعداد
numeric مجموعه کلیدها با اعداد
number completion test ازمون تکمیل اعداد
decimal number system سیستم اعداد اعشاری
5, 7, 9 are odd numbers . 5؟7؟9 اعداد فرد هستند
statistics واقعیتها به صورت اعداد
packed decimal اعداد بسته شده
Mersenne prime اعداد مرسن [ریاضی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com