Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
sweeps
پاروی بلند
Other Matches
paddle
پاروی کوتاه
paddled
پاروی کوتاه
marlinspike
پاروی فلزی
fid
پاروی چوبی
double p
پاروی دوسر
paddling
پاروی کوتاه
paddles
پاروی کوتاه
sculls
پاروی عقب کشتی
sculled
پاروی کنار قایق
sculled
پاروی عقب کشتی
scull
پاروی کنار قایق
scull
پاروی عقب کشتی
sculls
پاروی کنار قایق
To trample upon justice. To be unfair.
پاروی حق گذاشتن ( حق کشی کردن )
paddles
پاروی پهن قایقرانی پارو زدن
paddle
پاروی پهن قایقرانی پارو زدن
paddled
پاروی پهن قایقرانی پارو زدن
paddling
پاروی پهن قایقرانی پارو زدن
swan scale
تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
clackvalve
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touting
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
bindings
وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
binding
وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
dirndl
نوعی دامن بلند با کمر بلند
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
long-
بلند
rumbustious
بلند
loudspeaker
بلند گو
longed
بلند
longer
بلند
towering
بلند
fortes
بلند
forte
بلند
longest
بلند
eminent
بلند
talll
قد بلند
longs
بلند
talll
بلند
aloud
بلند
loudly
بلند
loud speaker
بلند گو
soaring
بلند
lengthwise
بلند
legged
پا بلند
amplifier
بلند گو
high grown
بلند قد
amplifiers
بلند گو
pointer
خط کش بلند
pointers
خط کش بلند
mouth filling
بلند
tallest
قد بلند
grandiose
بلند
loftily
بلند
willowy
بلند
skyscraper
بلند
skyscrapers
بلند
tall
بلند
tall
قد بلند
taller
بلند
taller
قد بلند
tallest
بلند
eton collan
بلند
highfalutin
بلند
megaphone
بلند گو
highs
بلند
highest
بلند
high (1 9 to 36)
بلند
vociferous
بلند
high
بلند
long
بلند
megaphones
بلند گو
uplands
بلند
upland
بلند
gauntlets
دستکش بلند
gauntlet
دستکش بلند
liberal
نظر بلند
icarian
بلند پرواز
exalt
بلند کردن
roughest
پست و بلند
rough
پست و بلند
riser
بلند شونده
lofty
بلند بزرگ
lofty
بلند پایه
magnanimity
بلند همتی
ascend
بلند شدن
exalts
بلند کردن
heave
بلند کردن
heaved
بلند کردن
exalting
بلند کردن
arising
بلند شدن
uplands
زمین بلند
blast furnace coke
کک کوره بلند
boisterous laughter
خنده بلند
screeching
صدای بلند
screeches
صدای بلند
capote
شنل بلند
chivalric
بلند همت
screeched
صدای بلند
screech
صدای بلند
bigmouthed
صدا بلند
aquacade
فوارهء بلند
arises
بلند شدن
arise
بلند شدن
liberals
نظر بلند
alp
کوه بلند
banquette
زمین بلند
alp
قله بلند
alto relievo
برجسته بلند
anchor at short stay
لنگر بلند
heists
بلند کردن
heist
بلند کردن
elevated
بلند مرتبه
toss
ضربه بلند
ascended
بلند شدن
sonorous
قلنبه بلند
levitated
بلند شدن
levitate
بلند شدن
elevating
بلند کردن
levitates
بلند شدن
levitating
بلند شدن
forte
موسیقی بلند
tore
علف بلند
upland
زمین بلند
fortes
موسیقی بلند
surges
موج بلند
surged
موج بلند
promontories
دماغه بلند
surge
موج بلند
elevates
بلند کردن
tossed
ضربه بلند
tosses
ضربه بلند
heighten
بلند کردن
promontory
دماغه بلند
hoist
بلند کردن
ascends
بلند شدن
hoisted
بلند کردن
hoists
بلند کردن
ambitions
بلند پروازی
heightened
بلند کردن
tossing
ضربه بلند
ambition
بلند همتی
ambition
بلند پروازی
ambitions
بلند همتی
elevate
بلند کردن
heightens
بلند کردن
heightening
بلند کردن
clarion
شیپور بلند
throw up
بلند کردن
top-level
بلند پایه
yuk
خندهی بلند
To do something slapdash.
سر بلند بودن
slab sided
بلند ولاغر
low-rise
نه بسیار بلند
high-rise
ساختمان بلند
big-hearted
نظر بلند
to kick up
با پا بلند کردن
to read out
بلند خواندن
to throw up
بلند کردن
tor
صخره بلند
upraise
بلند کردن
uprear
بلند شدن
vociferant
با صدای بلند
walk off with
بلند کردن
belly laugh
خندهی بلند
belly laughs
خندهی بلند
long run
[American E]
<adj.>
بلند مدت
long term
<adj.>
بلند مدت
aspirational
[British E]
<adj.>
بلند همت
aspirational
[British E]
<adj.>
بلند پرواز
banquet
زمین بلند
banquette
زمین بلند
bell-tower
برج بلند
choir-stall
صندلی بلند
crepido
پی پایه بلند
talll
بلند بالا
coamings
لبه بلند
high hat
کلاه بلند
high hurle
مانع بلند
high pass
پاس بلند
high rise block
ساختمان بلند
hip boot
چکمه بلند ضد اب
hornblends
هرن بلند
inextenso
کاملا بلند
jointing plane
رنده بلند
keep down
بلند نشوید
large hearted
نظر بلند
high grown
بلند بالا
high flying
بلند خیال
high flying
بلند پرواز
downland
چراگاه بلند
elevated ground
زمین بلند
gaberdine
ردای بلند
gantelope
دستکش بلند
gantlope
دستکش بلند
giant swing
تاب بلند
gigas
رویش بلند تر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com