English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
bunting پارچه سست بافت پرچمی خطابی دوستانه
Other Matches
Soumak بافت سوماک [سوماخ] [این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
plain weave پارچه ساده بافت
faille نوعی پارچه ساده بافت
tarlatan پارچه نخی ساده بافت
regatta پارچه نخی سفت بافت
regattas پارچه نخی سفت بافت
to pace the web پارچه بافته را به نسبت تندی بافت به نوردپیچیدن
weft-face pattern [بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
mixd weave بافت ترکیبی [هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
chat دوستانه حرف زدن سخن دوستانه
chats دوستانه حرف زدن سخن دوستانه
chatted دوستانه حرف زدن سخن دوستانه
chatting دوستانه حرف زدن سخن دوستانه
vocative خطابی
vocatives خطابی
sizing آهارزنی [گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
plain weave بافت ساده زیر و رو [معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
board weave تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
diandrous دو پرچمی
staminal پرچمی
decandrous ده پرچمی
triandrous سه پرچمی
compound weave بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
pentandrous پنج پرچمی
dodecandrous دوازده پرچمی
flage pole position موقعیت میله پرچمی
biased fabric پارچه جندلایهای که بصورت اریب با تار و پود پارچه بریده شده است
bleacher کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
gig mill ماشین خوابدارکردن پارچه کارخانهای که پارچه رادران خوابدارم
Jacquard loom ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
black flag پرچمی که نشانی اعدام زندانی است
tedradynamous دارای شش پرچمی که دوپرچمش بلندتر باشد
tartan یکجور پارچه پشمی شطرنجی پارچه پیچازی
canvas پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
canvases پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
greige carpet فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
gonfalon پرچمی که نوارهای باریک یاپرچمهای کوچک از ان اویزان است
sarcenet پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarsenet پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
Sarouk ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab سراب [حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
sentinels 1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
sentinel 1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
eol پایان خط پرچمی که بیان کننده پایان یک خط داده میباشد
friendliest دوستانه
coshing دوستانه
fraternal دوستانه
friendlies دوستانه
neighbourly دوستانه
friendlily دوستانه
cosh دوستانه
amicable دوستانه
coshes دوستانه
matey دوستانه
friendly دوستانه
coshed دوستانه
blithe دوستانه
amicably دوستانه
friendlier دوستانه
sociable دوستانه
kite برات دوستانه
kites برات دوستانه
friendlies مسابقه دوستانه
take liberties <idiom> دوستانه رفتارکردن
friendliest مسابقه دوستانه
out of one's shell <idiom> گفتگو دوستانه
admonitions سرزنش دوستانه
sporting تفریح دوستانه
hobnob دوستانه خودمانی
natter صحبت دوستانه
nattered صحبت دوستانه
humanitarian نوع دوستانه
humanitarian بشر دوستانه
nattering صحبت دوستانه
hobnobbed دوستانه خودمانی
natters صحبت دوستانه
hobnobbing دوستانه خودمانی
friendlier مسابقه دوستانه
hobnobs دوستانه خودمانی
admonition سرزنش دوستانه
folksy دوستانه خودمانی
accommodation acceptance برات دوستانه
concordat توافق دوستانه
gentelmen's agreement موافقتنامه دوستانه
accommodation bill برات دوستانه
accommodation bill سفته دوستانه
amicable settlement تسویه دوستانه
unfriendly غیر دوستانه
chilly <adj.> غیر دوستانه
friendly مسابقه دوستانه
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
symposiums مجلس مذاکره دوستانه
hobnob صحبت دوستانه کردن
symposia مجلس مذاکره دوستانه
expostulating سرزنش دوستانه کردن
expostulates سرزنش دوستانه کردن
expostulated سرزنش دوستانه کردن
expostulate سرزنش دوستانه کردن
symposium مجلس مذاکره دوستانه
hobnobbed صحبت دوستانه کردن
hobnobbing صحبت دوستانه کردن
warm up <idiom> دوستانه برخورد کردن
unfriendly act عمل غیر دوستانه
hobnobs صحبت دوستانه کردن
kaffeeklatsch صحبت دوستانه یامذاکرات غیررسمی
to reach an amicable settlement دستیافتن به حل و فصل دوستانه [حقوق]
dealing مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی
green PC رایانه زیست بوم دوستانه
philanthropic feelings احساسات بشر دوستانه و نوع پرستانه
to jump up at somebody به کسی پریدن [مانند سگ دوستانه یا خوشحال]
to e. with person on a thing کسی را دوستانه برای چیزی سرزنش کردن
knit goods کش بافت
of a loose texture شل بافت
of a loose textture شل بافت
knitted بافت
grain بافت
neurine بافت پی
loose texture بافت شل
contexture بافت
gold tisane زر بافت
context بافت
contexts بافت
textures بافت
fiber بافت
tissue بافت
texture بافت
tissues بافت
finespun ریز بافت
fiber بافت لیف
phloem بافت لیفی
plain weave بافت ساده
nerve tissue بافت عصبی
fibrosis تصلب بافت ها
homespun بافت خانگی
biopsy بافت برداری
in vivo بافت زنده
cellular tissue بافت زنبوری
adipose tissue بافت چربی
collenchyma بافت کلانشیم
knotless بافت شل و آزاد
knit goods کالای کش بافت
hand knife خوش بافت
hand knitted دست بافت
histogen بافت ساز
histogenesis بافت سازی
histology بافت شناسی
necrosis بافت مردگی
histoloysis بافت خواری
cellular بافت سلولی
texture بافت تاروپود
vascular tissue بافت اوندی
web بافت یا نسج
texture of soil بافت خاک
fibres بافت لیف
fibre بافت لیف
woof دست بافت
interlocking بافت با قلاب
webs بافت یا نسج
knotless بافت تقلبی
plain weave بافت حصیری
woofs دست بافت
flat weave تخت بافت
gross درشت بافت
textures بافت تاروپود
basket weave بافت حصیری
close-knit ریز بافت
xylem بافت چوبی
direction سمت بافت
grossing درشت بافت
grossest درشت بافت
welknit خوش بافت
chain stitch بافت زنجیری
vascular tissue بافت هادی
grosser درشت بافت
grossed درشت بافت
slip خطا در بافت
selvage گرد بافت
grosses درشت بافت
soil texture بافت خاک
weaving draft نقشه بافت
sclerosis تصلب بافت
basket-weave بافت حصیری
sclerenchyma بافت زنبوری
sennet بافت حصیری
selvedge گرد بافت
typical <adj.> بافت عادی
typical <adj.> بافت معمولی
weaves ساختن بافت
slit weave بافت چاکدار
texture ترکیب بافت
stroma بافت بنیادی
weave ساختن بافت
style سبک بافت
stroma بافت نمدی
balanced plain weave بافت ساده یک رو یک زیر
histologist متخصص بافت شناسی
homespun بافت میهنی وطنی
histological وابسته به بافت شناسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com