English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (6 milliseconds)
English Persian
amusement park پارک تفریحی
amusement parks پارک تفریحی
Other Matches
physical motor pool پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
sportive تفریحی
what a lark چه تفریحی
social تفریحی
cabin cruisers قایق تفریحی
dinghies قایق تفریحی
dinghy قایق تفریحی
junket سفر تفریحی
junkets سفر تفریحی
cabin cruiser قایق تفریحی
resourc کار تفریحی
sport fish ماهیگیری تفریحی
sportful تفریحی خوشگذران
hobbyhorse کار تفریحی سرگرمی
sashay راه پیمایی تفریحی
yachtsman صاحب کشتی تفریحی
yachtsmen صاحب کشتی تفریحی
ski tourer اسکی باز تفریحی
keelboat قایق تفریحی لنگردار
hacking اسب سواری تفریحی
yachting مسافرت با قایق تفریحی
day sailer قایق بادبانی تفریحی
sport تفریحی سرگرم کردن
sports تفریحی سرگرم کردن
sported تفریحی سرگرم کردن
parked پارک
parks پارک
paradise پارک
park پارک
vivary پارک
to play for love تفریحی یا عشقی بازی کردن
scow وته پهن قایق تفریحی
plinking تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
craftshop کارگاه هنرهای دستی تفریحی
parachute spinnaker بادبان سه گوش قایقهای تفریحی
donkey baseball بیس بال تفریحی با الاغ
impresario مدیر اماکن تفریحی ونمایشی
impresarios مدیر اماکن تفریحی ونمایشی
sport نمایش تفریحی بازی کردن
powerboat قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
sports نمایش تفریحی بازی کردن
sported نمایش تفریحی بازی کردن
powerboats قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
car park جای پارک
parking پارک کردن
park bench نیمکت پارک
parkland زمین پارک
NO PARKING پارک نکنید!
pool پارک موتوری
bosquet پارک یا باغ
carriage drive خیابان پارک
collective goods پارک و غیره
bosket پارک یا باغ
pooled پارک موتوری
motor pool پارک موتوری
natinal park پارک ملی
pools پارک موتوری
day-tripper کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
day-trippers کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
to park پارک کردن [دستگاهی]
parking محوطه پارک کردن
pool equipment وسایل پارک موتوری
double-parks دوردیفه پارک کردن
double park دوردیفه پارک کردن
double-parking دوردیفه پارک کردن
double-parked دوردیفه پارک کردن
double-park دوردیفه پارک کردن
sports تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
dabbling سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
dabbled سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
dabble سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
sport تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
marina لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
marinas لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
sported تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
dabbles سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
english garden پارک انگلیسی [قرن هجدهم]
laager پدافنددور محل پارک هواپیما
Where can I park? کجا می توانم پارک کنم؟
parking plan طرح پارک کردن هواپیماها
impark در پارک یا جنگل محصور کردن
hacked ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
hack ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
hacks ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
package shows نمایشات و برنامههای تفریحی پیش بینی شده قبلی
Where can I park my car? کجا اتومبیلم را میتوانم پارک کنم؟
May I park there? ممکن است اینجا پارک کنم؟
How long can I park here? چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
He parked the car right in front of the garage. درست جلوی گاراژ اتومبیل را پارک کرد
parking پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
yaght club باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
hard stand بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
paddock منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
paddocks منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com