Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
physical motor pool
پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
Other Matches
pooled
پارک موتوری
motor pool
پارک موتوری
pool
پارک موتوری
pools
پارک موتوری
pool equipment
وسایل پارک موتوری
automotive
وسیله موتوری موتوری
paradise
پارک
park
پارک
parked
پارک
vivary
پارک
parks
پارک
parking
پارک کردن
amusement park
پارک تفریحی
amusement parks
پارک تفریحی
parkland
زمین پارک
car park
جای پارک
collective goods
پارک و غیره
carriage drive
خیابان پارک
bosquet
پارک یا باغ
park bench
نیمکت پارک
bosket
پارک یا باغ
natinal park
پارک ملی
NO PARKING
پارک نکنید!
to park
پارک کردن
[دستگاهی]
parking
محوطه پارک کردن
double-parks
دوردیفه پارک کردن
double park
دوردیفه پارک کردن
double-park
دوردیفه پارک کردن
double-parking
دوردیفه پارک کردن
double-parked
دوردیفه پارک کردن
laager
پدافنددور محل پارک هواپیما
Where can I park?
کجا می توانم پارک کنم؟
impark
در پارک یا جنگل محصور کردن
english garden
پارک انگلیسی
[قرن هجدهم]
parking plan
طرح پارک کردن هواپیماها
Where can I park my car?
کجا اتومبیلم را میتوانم پارک کنم؟
May I park there?
ممکن است اینجا پارک کنم؟
How long can I park here?
چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
He parked the car right in front of the garage.
درست جلوی گاراژ اتومبیل را پارک کرد
parking
پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
motor fule
سوخت موتوری
motor scooter
روروک موتوری
motor unit
یکان موتوری
motor vehicle
خودرو موتوری
push bike
در برابردوچرخه موتوری
motorboat engine
قایق موتوری
aerodyne
هواپیمای موتوری
ferried
قایق موتوری
motor vessel
کشتی موتوری
motor drive
محرکه موتوری
motorize
موتوری کردن
push bikes
در برابردوچرخه موتوری
motorboat
قایق موتوری
motorboats
قایق موتوری
ferries
قایق موتوری
ferry
قایق موتوری
ferrying
قایق موتوری
powerboat
قایق موتوری
powerboats
قایق موتوری
motorized
یکان موتوری
gasboat
قایق موتوری
motorcade
کاروان موتوری
motorization
موتوری کردن
motorcades
کاروان موتوری
motorbikes
دوچرخهی موتوری
motorbike
دوچرخهی موتوری
mopeds
دوچرخهی موتوری
moped
دوچرخهی موتوری
motor vehicle
وسیله نقلیه موتوری
speedboats
قایق موتوری سرعت
powerboat racing
مسابقه با قایق موتوری
daycruiser
قایق موتوری کوچک
motor transport
حمل و نقل موتوری
speedboat
قایق موتوری سرعت
to start a motor
موتوری را بکار انداختن
motorsports
ورزشهای با وسایل موتوری
powerboating
راندن قایق موتوری
outboarder
راننده قایق موتوری
motor launch
قایق موتوری کرجی
motorboat racing
مسابقه با قایق موتوری
diver
راننده قایق موتوری
power driven vessel
یگان شناور موتوری
panel truck
بارکش کوچک موتوری
parasailing
بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومبیل یا قایق موتوری بلند شدن در هوا با چتر بکمک قایق موتوری
hard stand
بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
movement table
جدول حرکت ستونهای موتوری
powerboat
قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
powerboats
قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
motorized
یکان موتوریزه محمول موتوری
motorcar
وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
convoy
کاروان دریایی ستون موتوری
cigarrette
قایق مسابقه بزرگ موتوری
power mower
چمن زن یا علف چین موتوری
outboard motor
موتوری که روی قایق سوارشده
outboard motors
موتوری که روی قایق سوارشده
kick over
<idiom>
موتوری که شروع به کار میکند
automotive
تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
convoys
کاروان دریایی ستون موتوری
drag boat
قایق موتوری مسابقه سرعت
tractive force
نیروی کشش وسایل نقلیه موتوری
cabin cruisers
کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
storm boat
نوعی قایق سبک هجومی موتوری
contact ion engine
موتوری برای ایجاد تراست درفضا
speedboats
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
motor torpedo boat
قایق موتوری سریع السیراژدر انداز
motor traffic
رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
convoy assembly port
بندر محل تجمع ستون موتوری
sea skiff
قایق موتوری به اندازه متوسط با کابین
motors
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motored
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor-
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
speedboat
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
cabin cruiser
کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
flag days
روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
stepping motor
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
dead engine
موتوری که در حین پرواز ازکار افتاده است
hole
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
sportfisherman
قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
holing
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holes
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holed
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
stepper motor
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
truck trailer
ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
tractor
تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
tractors
تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
hydroplaning
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
radialengine
موتوری که استوانههای ان بشکل پرههای چرخ قرارگرفته باشند موتورچرخی
predicted log racing
مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
parakiting
بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومیبل یا قایق موتوری
hydroplanes
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplane
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaned
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
whaleboat
قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
critical engine
موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
turbofan
موتوری با میزان سوخت معین که تراست بیشتری نسبت توربوجت ایجاد میکند
paddocks
منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
paddock
منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
scooters
روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
scooter
روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
to jump-start an engine
موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
motor vehicle industry
صنعت وسایل نقلیه موتوری صنعت اتومبیل
drive
راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
drives
راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
motor march
راهپیمایی موتوری راهپیمایی با خودرو
pace-setters
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
control officer
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
noncontiguous facility
تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
air landing facility
تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
caretaker status
وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
building system
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
installations
تاسیسات سیم کشی سیم کشی ساختمان
installation
تاسیسات سیم کشی سیم کشی ساختمان
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
building enterprise
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
rotonda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotundas
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
block structure
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
foundation soil
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
maintenance
تاسیسات
services
تاسیسات
facility
تاسیسات
installation
تاسیسات
facilities
تاسیسات
plants
تاسیسات
installations
تاسیسات
plant
تاسیسات
radar installation
تاسیسات رادار
active installation
تاسیسات فعال
treatment facility
تاسیسات بهداری
built in engine
موتور تاسیسات
confinement facility
تاسیسات زندان
cooling plant
تاسیسات سردکننده
crane installation
تاسیسات بالابر
training facilities
تاسیسات اموزشی
three phase installation
تاسیسات سه فاز
sintering plant
تاسیسات زینتر
shore stablishment
تاسیسات ساحلی
critical facility
تاسیسات حساس
telecommunication installation
تاسیسات ارتباطات
port installations
تاسیسات بندری
air inst alations
تاسیسات هوایی
renewals
نوسازی تاسیسات
renewal
نوسازی تاسیسات
heating installation
تاسیسات حرارتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com