English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (7 milliseconds)
English Persian
cerebral laceration پارگی مغزی
Other Matches
rip پارگی
rifts پارگی
rift پارگی
tears پارگی
tear پارگی
lacerations پارگی
laceration پارگی
tearing پارگی تصویر
scrappiness پاره پارگی
fragmentation چند پارگی
rupture پارگی گسستن
ruptures پارگی گسستن
rupturing پارگی گسستن
tear out پارگی تصویر
tear strength مقاومت [در برابر پارگی]
concave fillet weld جوشکاری مغزی مقعر جوشکاری مغزی
dehiscence پارگی یا بازشدن زخم شکفتگی
snap پارگی یا گسیختن نخ تار یا پود
braking length طول پارگی نخ [طولی از نخ که در اثر وزن خودش پاره شود]
frothiness بی مغزی
cacuminal مغزی
braininess مغزی
anencephalia بی مغزی
anencephaly بی مغزی
encephalic مغزی
medullar مغزی
medillary مغزی
cerebric مغزی
inanity بی مغزی
sententiousness پر مغزی
nuclear مغزی
braids مغزی
fillet مغزی
cerebral مغزی
medullary مغزی
cores مغزی
core مغزی
braid مغزی
filleted مغزی
filleting مغزی
braided مغزی
fillets مغزی
glioma غده مغزی
cerebro spinal مغزی- نخاعی
cerebrovascular مغزی- عروقی
coil form مغزی پیچک
menticide شستشوی مغزی
wire core مغزی سیمی
cortical blindness نابینایی مغزی
cortical control کنترل مغزی
cortical deafness کری مغزی
silliness سبک مغزی
peduncle پایک مغزی
jute heart مغزی کنفی
brain death مرگ مغزی
encephalization مغزی شدن
encorticalization مغزی شدن
encephalopathy بیماری مغزی
heart مغزی طناب
prosencephalic جلو مغزی
feeble mindedness سبک مغزی
welt مغزی گذاشتن
brain waves امواج مغزی
brain washing شستشوی مغزی
brain lesion ضایعه مغزی
idiocy سبک مغزی
brain injury اسیب مغزی
brain damage اسیب مغزی
brain concussion ضربه مغزی
brain center مرکز مغزی
brain abscess ابسه مغزی
brain abscess دمل مغزی
welts مغزی گذاشتن
mental مغزی هوشی
concussion ضربه مغزی
hearts مغزی طناب
brain work کار مغزی
brain worker کارگر مغزی
cerebral contusion کوفتگی مغزی
cerebral compression فشردگی مغزی
cortical inhibition بازداری مغزی
cerebration فعالیت مغزی
plug [نوعی نخ رفو که در آن تکه ای از فرش دیگر را برای ترمیم پارگی یا سوختگی فرش ترمیمی به آن بافته با می دوزند.]
wernicke's encephalopathy بیماری مغزی ورنیکه
organic brain syndrome نشانگان اسیب مغزی
acute brain disorder اختلال مغزی حاد
obs نشانگان اسیب مغزی
brain injured اسیب دیده مغزی
csf مایع مغزی- نخاعی
cerebro spinal fluid مایع مغزی- نخاعی
cerebro spinal axis محور مغزی- نخاعی
meningioma غده پردههای مغزی
beak-moulding [ابزار مغزی آویزان]
acute brain syndrome نشانگان مغزی حاد
cva سانحه عروقی- مغزی
cerebral arteriosclerosis تصلب شرایین مغزی
cerebral sclerosis تصلب شرایین مغزی
convex fillet weld جوش مغزی محدب
cerebral vascular accident سانحه عروقی مغزی
cerebral electrotherapy برق درمانی مغزی
encephalization quotient بهر مغزی شدن
fillet like architrave گچ بری سرستون مغزی گون
elizur's test for organicity ازمون اسیب مغزی الیزور
fillet under the nose of a step مغزی لبه یا دماغه پله
weak intellect سبک مغزی خبطی کم عقلی
minimal brain damage کمترین اسیب مغزی موثر
cimbia [نوار یا ابزار مغزی اطراف ستون]
welts حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
imbecilely از روی کودنی یا سبک مغزی ابلهانه
welt حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
cerebrospinal مربوط به نخاع ومغز مغزی نخاعی
angle-fillet [ابزار مغزی برای پوشاندن درزهای داخلی]
neurons رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
cerebrate فعالیت مغزی را نشان دادن فکر کردن
neuron رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
brain death از کار افتادن مغز و کلیهی فعالیتهای مغزی
brainwashes تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwash تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwashed تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
rug condition [وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
false selvage شیرازه تقلبی [هر نوع نخ اضافی که جزء پودهای اصلی نبوده و بدلیل تزئین و یا پوشاندن پارگی ها در محل شیرازه بدور تار پیچیده شود از این دسته محسوب شده و کاهش اصالت فرش را به همراه دارد.]
amnesia ضعف حافظه بعلت ضعف یا بیماری مغزی فراموشی
prefrontal واقع در جلو استخوان پیشانی جلو مغزی
annulet [نوار تزئینی یا ابزار مغزی دور تا دور ستون تزئینی]
non rotating wire rope طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com